برگههای تقویم که به روزهای آخر صفر میرسد خبر از داغی بزرگ میدهد. پرچم سیاهی که بر فراز گنبد طلایی حرم برافراشته شده و کتیبههایی که بر در و دیوار حرم نصب شده نشان از اندوهی بزرگ دارد.
مشهد زیارتگاه عشاق جهان شد
به گزارش آستان نیوز، روزهایی پر از غم و اندوه؛ روزهای وداع زهرا(س) با پدر، روزهای غربت امام مجتبی(ع) و روزهای شهادت غریبانه رضای آل مرتضی(ع). روزهایی که همه به هر طریقی ارادت خود را ابراز میکنند.
در محفل «در آستان غریب» جمعی از بانوان شاعر در رواق نجمه خاتون حرم امام رضا(ع) گرد هم آمدند تا سرودههای خود را به آستان امام غریب تقدیم کنند.
چه بی هوا زیارتتان جور میشود
در ابتدای مراسم معصومه اسدیان شاعر جوان و خوش ذوق، با زبان شعر ارادت و محبت خود را به ساحت مقدس اهل بیت(ع) ابراز میکند و غزل خود را در وصف سلطان سریر ارتضا اینگونه برای حاضران زمزمه میکند:
«با هر نسیم عطر تو در شهر میوزد، با هر نسیم معجزه تکرار میشود
هر روز این پرنده مشتاق پر زدن، در آسمان عشق تو بیدار میشود
با جذبه نگاه تو تکثیر میشود، خورشید روی گنبد نورانیات مدام
یک آسمان ستاره به شوق تو میدهند، با خوشههای نور به گلدستهها سلام
من هم سلام میدهم از دور دم به دم، اذن دخول روی لبم نور میشود
رد میکنم ورودی باب الجواد را، چه بی هوا زیارتتان جور میشود»
السلام ای غریب وادی توس
واژه واژه غزل زیبای زهرا رسولی دیگر بانوی شرکت کننده در این محفل ادبی عشق و ارادت به امام مهربانیها را فریاد میزند. این بانوی شاعر شعر خود را به پیشگاه حضرت سلطان علی بن موسی الرضا(ع) تقدیم میکند.
«بار عالم به دوشم بود، حلقه زندگی به گوشم بود
لطف حق از خودم جدایم کرد، زائر حضرت رضایم کرد
عطشم را خرید و آبم داد، دعوتم کرد و پس جوابم داد
السلام ای غریب وادی طوس، آشنای یهود و گبر و مجوس
آمدم تا طبیب من باشی، ذکر امن یجیب من باشی
بی پناهم خودت پناهم باش، تیره روزم چراغ راهم باش»
حَسن به حُسن تعالی امیر بی مثل است
و شعرخوانی محبوبه کاووسی عرض ارادتی است به ساحت نورانی امام مجتبی(ع).
«فدای آنکه جهانی به خاطرش جان داد، به سفرههای پر از غم بشارت نان داد
فقط به خاطر خشنودی خدا به ما بخشید، از ابتدا پدرش ابرو به انسان داد
همان که باب عجائب به مجتبی(ع) بخشید، به شهر غُصه بها بر گدا فراوان داد
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی، به گبر و کافر و سنی یا مسلمان داد
تمام هم و غمش بی کسان مضطر بود، به نام عشق بر آن دسته نیز عنوان داد
اگر چه شهر پر از نوای بی صله بود، تمام خاک جنون را دوباره سامان داد
دوای درد بشر بود و خود اسیر بلا، نشان به اهل بلا دیده راه درمان
حَسن به حُسن تعالی امیر بی مثل است، به نام عشق و جنون شرح غصه پایان داد»
شتر فتنه زمینگیر شد از هیبت تو
و باز هم عرض ارادتی دیگر به ساحت امام مجتبی(ع) که در ابیات شعر عاطفه سادات موسوی جاری شده است:
«آنکه سنجیده دل تنگ حرم را با تو، به سرانجام رساندست کرم را با تو
شاد از آنیم که در پیچش گیسوی غزل، میشناسیم پریشانی غم را با تو
قبل از آغاز گرفتار نگاهت بودیم، یاد داریم خوشیهای عدم را با تو
کودک طبع که از شوق تو برخواسته بود، اولین مرتبه برداشت قدم را با تو
حسبی الله نوشتی که گدای کرمت، برده از خاطر خود کثرت کم را با تو
یا حسن گفت و دل از خیل علی گویان برد، هر که برداشت در این دسته الم را با تو
شتر فتنه زمین گیر شد از هیبت تو، در جمل دیده جهان اصل جنم را با تو»
غریب خفته در سرزمین خراسان
و اینبار ملیحه یعقوبی امینی با زبان شعر به مدح و غریب خفته در سرزمین خراسان میپردازد و شعر خود را اینگونه زمزمه میکند:
«این ارث از زهرا به فرزندان رسیده، اینبار غربت درد تا ایران رسیده
این آفتاب هفتمین امّید زهراست، این پرتو روشنگر خورشید زهراست
دنیا پرستان نور را طاقت نکردند، با بودنش احساس امنیت نکردند
آنها امام عشق را مسموم کردند، یعنی تمام عشق را مسموم کردند
از قصر بیرون شد عبا را روی سر داد، مانند زهرا بارها در کوچه افتاد
مانند زهرا تکیه بر دیوار میکرد، ِ میآمد و تاریخ را تکرار میکرد
روی زمین بیتاب و چشمانش به در بود، در آرزوی دیدن روی پسر بود
یک نور تابید و به سمت نور آمد، با معجزات آسمان مستور آمد
مشهد زیارت گاه عشاق جهان شد، خاک خراسان تکهای از آسمان شد»
گزارشگر، بتول پرهیزگار