باز هم ماه مهر با همه تب و تاب و شیرینیهایش از راه رسید؛ یکبار دیگر شور و نشاط دانشآموزان حیاط مدارس را پر کرده و صفی از بچههای کم سن و سال دبستانی، کیف بهدست و با لباس فرم رنگارنگ راهی کلاس و مدرسه شدند.
زنگ شروع سال تحصیلی در مدارس امام رضا(ع) نواخته شد/ آغاز فصل دانستن
به گزارش آستان نیوز، امسال برخلاف دوسال تحصیلی گذشته و بازگشایی غیرحضوری سال تحصیلی، مدارس کار خود را به صورت حضوری آغاز کردند. به همین بهانه سری به دو مدرسه امام رضا(ع) وابسته به بنیاد فرهنگی رضوی زدیم تا از حال و هوای شروع مجدد مدارس با حضور دانش آموزان و کادر آموزشی جویا شویم.
دوباره صدای سرزندگی در گوش شهر
صدای شور و سرزندگی دانش آموزان دبستانی همه خیابانهای پیرامونش را پر کرده. در اولین برخورد با جمع پر تعدادشان، میفهمی که چقدر از حضور در مدرسه و دیدن دوستانشان خوشحالند. پایههای مختلف تحصیلی در حیاط صف کشیدهاند، در سوی دیگری هم مادرها با نگرانیِ شیرینی چشم انتظار ورود فرزندانشان به مدرسه هستند.
مدیر مدرسه هم پشت میکروفون در حال صحبت با شاگردان است. البته نه با آن ادبیات جدی و خشک که بیشتر بزرگترها با آن خاطره دارند. با کلماتی گرم و دلنشین که دوست داری، تو هم مخاطبش بودی: پسرای گلم، خیلی خوشحالم که دوباره شما را میبینم و قرار است یکسال دیگه را کنار هم با شور و نشاط شروع کنیم. از اولیای دانش آموزان برای دعاها، همدلی و شکیباییشان تشکر میکنم و همین طور از کادر مدرسه که از تابستان برای آماده سازی فضای مدرسه در تلاشند تا سال تحصیلی را با همه توان و انرژی شروع کنیم.
زنگ آغاز سال تحصیلی در روزهای هفته دفاع مقدس، بهدست دو مادر که خود فرزند شهید هستند و سپس مدیرعامل بنیاد فرهنگی رضوی نواخته میشود و کمکم دانشآموزان به سمت کلاسها روان میشوند.
بعد از دقایقی کمی راهروها، روی آرامش به خود میگیرد. از در یکی از کلاسهای پایه سوم وارد میشوم. روی در روایت مشهور حضرت علی بن موسی الرضا(ع)» نوشته شده؛ «وَ مَن دَخلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابِی». مثل همه کلاسهای ابتدایی، یکی مشغول خوردن است، یکی روی میز به نشانه خواب آلودگی سر بر میز گذاشته، و بیشتر بچه ها گرم گپ و گفت با همکلاسی ها هستند.
معلم وارد کلاس میشود و بچهها، در احترام به او بلند شده و با این عبارت به پیشوازش میروند: «بوی گل محمدی، به کلاس ما خوش آمدی.» جمله زیبایی که خطاب به هر مهمان تازهواردی میگویند. خانم معلم بعد از سلام و خوش و بشی کوتاه، حرفش را با قانونهایی که باید در محیط کلاس رعایت شود، شروع میکند: بچهها هر وقت خواستید صحبت کنید، دستتون رو بالا ببرید و بعد اگه من اجازه دادم، میتونید حرفتون رو بزنید. بچهها اگه اجازه ندادم و شما حرف زدین و این چند بار تکرار بشه، میدونین چی میشه.
یکی از پسرهای پر شیطنت توی حرفش پرید و جواب داد: میزنیمش که دیگه حرف نزنه! و با این حرفش، صدای قهقهه بچهها کلاس را پر کرد. معلم بعد از نگاهی معنادار به او در ادامه گفت: باید یک جعبه شیرینی بگیره و بیاره همکلاسیهاش بخورند. با این خبر، قند توی دل بچهها آب شد. ولی آنهایی که میدانستند خطاب حرف معلم خودشان هستند، آه از نهادشان بلند شد.
اول شاگردم و بعد معلم
از خانم عظیم نیا پرسیدم، حس و حال آن دو سال دوری از کلاس و شاگردان را کنار این روزها میگذارید، چه حسی پیدا میکنید؟ لبخند تلخی گوشه لبش نشست و جوابم را این طور داد: مثل بچهها، دل توی دلم نبود که دوباره به کلاس برگردم. وقتی اولین روز پا توی مدرسه گذاشتم خدا را برای بازگشت سلامتی و آغاز به کار دوباره مدارس و دیدن پسرهایم خیلی شکر کردم. خوشحالم که میتوانم، اولاً چیزهای خوبی از شما یاد بگیرم و یکسری چیزهای خوب هم به شماها یاد بدهم.
بعد رو به شاگردانش پرسید، نظر شما چیه؟ محمدامین هم با همان خندههایی که از بروبچههای ابتدایی سراغ داریم، نظرش را بیان میکند: خانم اجازه! توی مدرسه خوش میگذرد. با دوستامون هم بازی میکنیم و هم با درس میخونیم. حمید هم گفت: حوصلهمون از تنها توی خونه موندن و از نشستن جلوی سیستم سر رفته بود. آرزوم بود که دوباره خانمم رو ببینم و مشقهایی که میدهند، بنویسم.
آغاز رویاهایی از حاشیه شهر تا بیکران فضا
شهرام هم که از آن بچههای درسخوان کلاس به نظر میرسد، بعد از اجازه گرفتن میگوید: «تو مدرسه بهتر از خونه درس رو میفهمم. آخه اینترنت قطع و وصل میشد و تصویر معلم را خوب نمیدیدم که درس رو یاد بگیرم. الان خانم معلم رو خوب میبینم، باهاش حرف میزنم و اشکالاتم رو میپرسم.» از او پرسیدم میخواهی چهکاره شوی؟ بدون مکث گفت: هوافضا! حالا چرا توی زمینه فضایی؟ چون آیندهمون بیشتر توی فضاست.
اما سعید، شاگرد بغل دستیاش مثل خیلی از بچههای مدرسهای دوست دارد، معلم شود ولی دلیلش او را از بقیه متفاوت میکند: برای اینکه برم جاهای دور درس بدم، همه بچهها با سواد بشن. دیگه کسی تو خیابونها گل و روزنامه نفروشه.
میدانم اگر به تعداد بچهها بپرسم، همین طور آرزوهای متفاوت خواهم شنید که این نوید آیندهای درخشان برای شهر و کشورمان میدهد.
چند گام از حال خوب تا شکوفایی
در همین روزهای اول مدرسه، سراغ حامد مطهری نژاد مدیر واحد2و16 میروم که گرم پاسخگویی به مسائل مدنظر والدین است. معتقد است اولین و مهمترین کار کادر مدرسه، ایجاد حال خوب و شادابی و نشاط در دانش آموزان است. در گامهای بعد، یادگیری تعاملی، توجه به تفاوتهای بچهها و پرورش ابعاد وجودی آنها، ایجاد حس همدلی و همراهی در دانش آموزان چه در فضای مدرسه و چه سایر محیطهای اجتماعی و...
چرا این قدر بر حال خوب تاکید دارید؟ مدیر جواب داد: اگر حال بچهها خوب باشد؛ یعنی محیط مدرسه استاندارد است، یعنی ارتباط سازنده شکل گرفته که موجب بروز استعدادها و خلاقیت میشود. این طوری شکوفایی حاصل میشود.
تابش بارقههای علم و معرفت
سیدمحمدصادق علی پرست مدیر عامل بنیاد فرهنگی رضوی نیز در جریان بازدید از واحدهای مختلف مدارس امام رضا(ع) با اشاره به برنامه مدارس امام رضا(ع) در سال تحصیلی جدید گفت: مدارس امام رضا(ع) پس از فراغت از میزبانی از مهمانان ولی نعمت مان حضرت رضا(ع) در قالب موکب های خدمترسانی روزهای پایانی ماه صفر، در روزهای آغازین ماه مهر فعالیت خود را با حضور پر رنگ دانش آموزان در کنار اولیای آموزشی و والدین بچهها شروع کردند. بسیار خوشحالیم که با پشت سر گذاشتن دوران شیوع کرونا، شاهد حضور با نشاط دانش آموزان در مدارس هستیم.
وی تاکید کرد: در این مدت دو ساله، شرایط تغییراتی کرده از جمله آموزشهای انفرادی، روحیه کار گروهی را تحت الشعاع قرار میدهد، بازگشت نشاط و شادابی باید در اولویت مدارس ما باشد، توجه به مسائل جانبی استفاده زیاد از فضای مجازی، کاهش تحمل پذیری و... به همین واسطه دشواریهای متعددی پیش روی مدیران آموزشگاهها است که بازیواره کردن آموزش در کنار تقویت فعالیتهای پرورشی تمام ساحتی که در این مدت تقریباً تعطیل شده بود، رویکرد محوری بنیاد فرهنگی رضوی خواهد بود. امیدوارم در این شروع دوباره، بارقههای علم و معرفت بر وجود فرزندان ما که نسل آینده کشورمان هستند، بتابد.
گزارش: سارا صالحی