اشیای تاریخی و هنری ارزشمند بسیاری در موزههای کشور نگهداری میشود؛ آثاری که اگر تلاش بیوقفه مجموعهداران و فعالان حوزه میراث تاریخی و فرهنگی نبود، شاید در گذر زمان از بین میرفتند یا از موزههای خارج از کشور سر درمیآوردند. «حمیدرضا بادکوبه هزاوه»، از جمله این مجموعهداران است که به همتش یکی از نایابترین تمبرهای تاریخی ایران به موزه تمبر حرم مطهر رضوی اهدا شد تا علاوه بر حفظ و نگهداری برای نسلهای آینده، در معرض نمایش و دید عموم قرار گیرد.
روایت اهدای یکی از کمیابترین تمبرهای دوره قاجار به موزه آستان قدس رضوی
به گزارش آستان نیوز، این مجموعهدار چهل و سه ساله، کارمند و اهل اراک است. او تمبری را که اصطلاحاً به آن «یک تومان برنز» گفته میشود و متعلق به دوره قاجار است و از گرانترین تمبرهای ایران نیز به شمار میآید، در شهریورماه سال جاری به موزه رضوی اهدا کرد. در ادامه پای سخن حمیدرضا بادکوبه هزاوه مینشینیم تا با فعالیتهای او و داستان اهدای این تمبر نفیس بیشتر آشنا شویم.
معرفی تمبر
در ابتدا از بادکوبه هزاوه در خصوص این تمبر نفیس می پرسم، او میگوید: تمبر «یک تومان برنز» روی کاغذ آبی در تیراژ 500 قطعه در سال 1256 شمسی برابر با 1878 میلادی در دوره ناصرالدین شاه قاجار منتشر شده است و در حال حاضر از آن تنها حدود 8 قطعه تمبر سالم و مصرف نشده در دنیا وجود دارد. همچنین این تمبر فقط به صورت تکی یافت میشود و تاکنون به صورت جفتی یا بلوک دیده نشده است. در واقع این تمبر، یکی از تمبرهای شیر و خورشید؛ نخستین تمبرهای چاپ شده ایران محسوب میشود. حتی تمبرهای باطل شده از آن نیز تعدادشان کم است و ارزش بالایی دارند.
ورود به دنیای زیبای تمبرها
در ادامه او به دوران کودکیاش برمیگردد و بیان میکند: فعالیتم در حوزه مجموعهداری را از سال 1368 و دوران مدرسه با گردآوری تمبرهای خارجی آغاز کردم. یکی از دوستانم که تمبر گردآوری میکرد، میخواست تمبر بخرد، من هم یک روز همراهش رفتم و با دنیای زیبا و جدید تمبرهای خارجی آشنا شدم. وقتی تمبرهایی از کشورهای مختلف، آن هم با طرح و نقشهای گوناگون دیدم، ترغیب شدم حداقل در حد یک آلبوم کوچک تمبر جمع کنم. اما این دنیای تازه و جالب آنچنان مجذوبم کرد که از حدود سال 1374 شروع به گردآوری تمبرهای یادگاری ایران از ادوار مختلف تاریخی کردم. البته تمبرهای دوره قاجار را از دهه 90 شمسی جمع میکنم، چون پیش از آن امکان دسترسی به فرد متخصصی در این حوزه نداشتم.
این مجموعهدار اراکی میافزاید: ورق زدن آلبومهای تمبر به من آرامش فکری و روحی میدهد. همچنین تشویقم میکند تا با پساندازم تمبرهای جدیدی را تهیه کنم. چراکه عشق به کار مجموعهداری تمام نشدنی است، یعنی وقتی این عشق در وجودتان ریشه بدواند، همچنان این کار را ادامه خواهید داد. از طرف دیگر، مجموعهدارها به زیباییها در زندگی بیشتر دقت و توجه میکنند و علاقه دارند در حوزههای دیگر هم وارد شود به طوری که من علاوه بر تمبر، سکه، کارت پستال و کبریت هم جمع میکنم.
بهترین مکان برای حفظ میراث فرهنگی
بادکوبه هزاوه دفتر خاطراتش را هم ورق میزند و تعریف میکند: آشناییام با موزه آستان قدس رضوی به اواخر دهه 80 شمسی بر میگردد. در آن زمان موزه غنای امروزی را نداشت. حتی یادم هست در دفتر پیشنهادات موزه، راههای تشویق مردم به جمعآوری تمبر و ورود به دنیای بزرگ و گسترده مجموعهداری تمبر را نوشتم.
او با تأکید بر ارادت خاصی که به امام رضا(ع) دارد، میگوید: همیشه وقتی از موزه بارگاه ملکوتی رضوی دیدن میکردم، دلم میخواست نفیسترین و کمیابترین اشیای تاریخی در معرض دید بازدیدکنندگان آن باشد. به خصوص که این موزه میزبان حضور گسترده زائرانی از اقصی نقاط جهان است و در مقایسه با سایر موزههای کشور تعداد بازدیدکنندگان بسیار بیشتری دارد. بنابراین بهترین مکان برای حفظ میراث فرهنگی محسوب میشود.
خدمت در پرتوی عنایت امام رضا(ع)
این مجموعهدار تصریح میکند: مراحل تهیه این تمبر هم داستان طولانی دارد و آن را در مزایده خریدم. در این بین، خدا را شاکرم که خریداری آن را به نیت اهدا به موزه امام رضا(ع) پیگیری کردم و از ته قلب خواستم که این اتفاق بیفتد. شاید اگر این تمبر را برای مجموعه شخصیام میخواستم، موفق به تهیه آن نمیشدم. جالب است بدانید حتی برنامه سفرم به مشهد برای اهدای تمبر و برگشتم به شهرم هم در پرتوی عنایت این امام رئوف(ع) درست شد.
از بادکوبه هزاوه درباره حس درونیاش پس از اهدای این تمبر کمیاب میپرسم و او پاسخ میدهد: این حس وصفنشدنی است. امام رضا(ع) دوستدار و عاشق زیاد دارند که همه آنها از ته دل سعی میکنند، در حد توان خود خدمتی به آستان مقدس این امام همام بکنند. حتی زائری که یک مشت گندم برای کبوترهای حرم امام رضا(ع) نذر میکند، چون از ته دلش این کار را انجام میدهد، خدمتش ارزشمند است.
اهمیت اهدای آثار تاریخی
همچنین او درباره فعالیتهایش در زمینه حفظ میراث فرهنگی و اشاعه فرهنگ وقف و اهدای آثار فرهنگی در جامعه میگوید: من تا جایی که در توان داشتم در این مسیر تلاش کردم. به طور مثال، همیشه در گروههای دوستان مجموعهدار مطرح کردم تا جایی که میتوانید از آثارتان دل بکنید، آنها را به موزهها اهدا کنید تا مردم هم این آثار را از نزدیک ببینند و به دانش آنان افزوده شود. به خصوص که ممکن است برخی از افراد از ارزش تاریخی اثری که به طور مثال از پدربزرگشان به آنان رسیده، مطلع نباشند و آن اثر به دلیل این ناآگاهی و نگهداری نادرست در خانهشان از بین برود. در این بین، فراموش نکنیم بعضی از اشیای تاریخی ارزش مادی زیادی دارند و برخی افراد با این نگاه که ممکن است یک روزی گرفتار مشکلات مادی شوند و نیاز به فروش این اشیا داشته باشند، آنها را به عنوان سرمایهای برای آینده خود و خانوادهشان گردآوری میکنند. به عبارتی برخی افراد فعال در این حوزه، مجموعهدار نیستند بلکه سرمایهدار هستند.
گفت وگو: مستاجر حقیقی