هر چه مخاطب جنگ نرم و اعتقادی، بیاطلاعتر و در برابر آماج تحریکات و حملات آسیبپذیرتر باشد، ضرورت و اهمیت جهاد تبیین، پیش از وقوع هر تاثیر و تغییری واجبتر به نظر میآید.
بایدها و نبایدهای جهاد تبیین؛ از لزوم ارتقای هوش اجتماعی تا آسیب های جنگ شناختی
به گزارش آستان نیوز، جهاد تبیین، بهترین ابزار و مهمترین رسالت نخبگان در مسیر حفظ دستاوردهای عظیم و بیسابقه انقلاب اسلامی است و مهمترین مخاطب آن دانشآموزان هستند. سیدمحمدصادق علی پرست، مدیر عامل بنیاد فرهنگی رضوی در گفتوگویی به پرسشهای ما در رابطه با ضرورتها و بایدها و نبایدهای جهاد تبیین به ویژه برای توانمندسازی مخاطب نوجوان و دانش آموز پاسخ میدهد که در ادامه مشروح آن آمده است:
جناب آقای علیپرست بهتر است در ابتدا ضرورت جهاد تبیین را تشریح بفرمایید.
با توجه به وقوع جنگ شناختی یا ادراکی، جهاد تبیین نیز ضرورت پیدا میکند. اما این جنگ به معنای ارائه اطلاعات اشتباه و خلاف واقع به جامعه مخاطب است تا در او فرسودگی روانشناختی ایجاد شود و نظام فکری، تمایلاتی و رفتاری او دستخوش تغییر شود و به این ترتیب مخاطب را بدون درگیری سخت و نظامی به جبهه خود ملحق کند.
مهمترین وسیله دشمن در جنگ شناختی، ناآگاهی توده مردم است و دشمن بهترین استفاده را از آن میبرد. اما منابع جنگ شناختی، منابع اطلاعاتی است که دشمن با وارونه جلوه دادن واقعیتها وارد این جنگ میشود. همچنین در این جنگ از ابزارهای رسانهای اعم از رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی و هر وسیلهای که ماهیت پیامرسان داشته باشد، به صورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد و مهمترین ابزار در این جنگ است.
جنگ شناختی به سراغ همه تودههای مردم میرود و برخلاف جنگ فیزیکی که فقط دو جبهه قابل رویت با هم درگیر جنگ هستند، در این جنگ نه فقط تودههای مردم مورد هدف هستند، بلکه به سراغ نخبگان علمی، اجتماعی و سیاسی میرود و از طریق همراه کردن ایشان با خود، تودههای عظیم مردم را با خود همراه میکنند.
از سویی هدف جنگ شناختی، مختل کردن واکنش معمول و صحیح مخاطب نسبت به رویدادها است و ما که تا دیروز با یک تفکری همراه بودیم، امروز در اثر این جنگ ضد تفکر معمول خود موضعگیری میکنیم. از طرف دیگر، این جنگ فراتر از جنگ نرم است؛ چراکه در جنگ نرم دشمن به سراغ باورها و اعتقادات ما میرود و با القای شبهه، اعتقادات ما را دستخوش تغییر میسازد. اما جنگ شناختی، علاوه بر القای شبهه نسبت به باورهای دینی، افراد را نسبت به ساختار و نظام حکومتی ناامید میکند.
همچنین، از آنجایی که مهمترین منبع آن، منابع اطلاعاتی است و درنتیجه مخاطب منفعل میشود، لذا او نمیتواند آن واکنشی که تا پیش از این داشته، نشان دهد. چون این جنگ تلاش میکند اعتمادزدایی و ناامیدسازی کند و نیز اعتبار و مشروعیت نظام سیاسی را زیر سوال ببرد. از سویی، جنگ شناختی زمان شروع ندارد و کسی به کمک جامعه هدف نمیآید و افراد در همه وقت در معرض هجمههای دشمن هستند.
با این توصیفات شما، عدم توجه به جهاد تبیین، جامعه را دچار آسیب های جدی می کند.
بله، به طور قطع آسیب در جنگ شناختی قطعی است و با وجود اینکه درد جسمانی ندارد، گرایش ها و افکار و ادراک مخاطبان دستخوش تهدید و تغییر میشود و نیز احساس جدیدی در افراد مورد هجمه ایجاد میشود که الحاق آنها به جبهه دشمن است و پس از این مرحله پذیرش، تلاش میکنند با احساس رضایت باورهای خود را به دیگران نیز تسری دهند.
طرح جهاد تبیین از سوی هبر معظم انقلاب به همین منظور است که بتوانیم افکار و نگرشِ آحاد جامعه را پیش از وقوع هر تغییری آماده و آگاه کنیم. هر چقدر فرایند آگاهسازی را بهتر انجام دهیم، دشمن را در حوزه جنگ شناختی بیشتر به عقب راندیم.
با توجه به اینکه که دشمن از فقدان آگاهی سود میبرد، افرادی چون نوجوانان که بیشتر تحت تاثیر عواطف و احساسات هستند و در دوره رشد خود به بلوغ فکری نرسیدند، در اثر تحریکات عاطفی و اجتماعی راحتتر با دشمن همراه میشوند؛ چون فاقد قدرت تحلیل برای کشف حقیقت ماجرا هستند. البته، نخبگان سیاسی مخالف نیز به شدت در معرض هجمههای جنگ شناختی هستند.
جهاد تبیین در چه حوزههایی موضوعیت دارد؟ و آیا جدای از ضرورتها و نیز دستاوردهای انقلاب اسلامی، امر دیگری هم مورد بحث است؟
در حوزه تبیین نظام سیاسی حاکم بر جامعه، یک محور این است که باید مشروعیت نظام سیاسی جامعه در قیاس با سایر نظامهای سیاسی جهان مورد بررسی قرار گیرد. در این تبیین باید فلسفه، مأموریتها، ارزشها، جبهه رقیب، اهداف نظام سیاسی و... را تعریف کنیم تا از موضع دفاع از مشروعیت آن نظام وارد شویم. اما در وهله بعد، بایستی دستاوردها و محصولات یک نظام سیاسی برای زندگی بشر تبیین شود. علاوه بر این، استعدادها و ظرفیتهای یک نظام سیاسی باید مورد تبیین قرار گیرد تا معلوم شود که این نظام در افق آینده میتواند به چه اهداف و دستاوردهایی برسد.
در حوزه جنگ شناختی، باید به حوزه فراشناختی هم توجه داشت که بر اعتباربخشی به روشهای دستیابی به هدف در جنگ شناختی تمرکز دارد. این حوزه شامل این محورها است:
* به چه دلیل این روش عمل در جنگ معتبر است؟
*چه روشهای دیگری وجود دارد؟
* دلیل ترجیح دادن این روش کداماند؟، روش دیگری نمیتوان پیدا کرد؟
*و...
مصادیق حوزه فراشناختی در جنگ شناختی، کشف نقشهها و روندهای پیشروی دشمن در افق آینده است تا دست برتر را در پیشبینی روش و شکل حرکت دشمن داشته باشیم و این کار حوزهها، اندیشکدهها، دانشگاهها و نظام نخبگانی جامعه است تا با تبیین و آگاهیبخشی بهموقع، تودههای مردم را نسبت به وقایع و حملات احتمالی واکسینه کنند.
برای مخاطب دانش آموزی، چطور میتوان به جهاد تبیین پرداخت؟ (با چه روش و گفتمانی؟)
از دو منظر محتوایی و اطلاعاتی و نیز از منظر مدل تبیین میتوان به این پرسش پاسخ داد. همان طور که پیشتر عرض شد، منابع اطلاعاتی بهترین منابع برای پیشبرد جنگ شناختی هستند، از این رو از حیث محتوا بهترین کاری که میتوان انجام داد این است که باید نوجوان و جوان را آگاه کرد و زمینه را برای ارتقای هوش اجتماعی در این سنین مهیا کرد.
هر چه قدر سطح هوش اجتماعی بالاتر میرود، توان فرد در زمینه تحلیل رویدادهای اجتماعی هم بالاتر رفته و به همان نسبت، از دامنه آسیبهای جنگ شناختی دور و واکسینه میشود.
همچنین از منظر مدل، یک قالب میتواند تبیین مستقیم و چهره به چهره با پیش زمینه یک ارتباط عاطفی باشد. این نوع ارتباط کمک میکند که زیر ساخت گفتوگو و تبیین، آماده شود و فرد در آستانه پذیرش قرار گیرد. در روش دیگر نیز تولید محتوای رسانهای در مواجهه با مخاطب نوجوان حائز اهمیت است. با توجه به اینکه زندگی نوجوانان امروز به واسطه گره خوردن به فضای مجازی، زندگی مجازی است، پس باید این فضای رسانهای را با انواع و اقسام تبیینها پر کرد و به صورت مکرر و در سطح گسترده منتشر نمود تا به ارتباط مؤثر با خیل مخاطبان و تبیین منجر شود. هر دو روش چهره به چهره و مجازی در مسیر جهاد تبیین در جای خود کاربرد دارد.
اگر جهاد تبیین صورت نگیرد، جامعه و نسل جوان با چه آسیبهایی روبرو میشود؟
تحریف واقعیتها و به تبع آن، انحراف اذهان از واقعیت اتفاق میافتد. خوراک ذهن، مفاهیم و اطلاعات است؛ وقتی ذهن با دادهها و اطلاعات خلاف واقع پر شود، از مسیر اصلی تفکر منحرف شده و درگیر شبهات و تردید میشود. تردید و شکی که نمیتواند به یقین برسد. پس ذهن نمیتواند تصمیمات درست اتخاذ کند و در نتیجه تمایلات اشتباه، رفتارهای اشتباه رخ میدهد.
اگر بخواهید مصداقیتر اشاره بفرمایید، تعدادی از مصادیق جهاد تبیین را در مدارس امام رضا(ع) عنوان کنید؟
به برکت اقدامات صورت گرفته در حوزههای طرح و برنامه بنیاد فرهنگی رضوی و نیز طراحی ویژه برنامههای متنوع تربیتی و پرورشی به تدبیر معاونت پرورشی و تربیت بدنی این بنیاد و اجرای آنها در مدارس امام رضا(ع)، گامهای خوبی در جهت تحقق جهاد تبیین از یکسال پیش تاکنون برداشته شده است. از جمله؛ راه اندازی هیئت ابناء الرضا(ع) ویژه پسران و هیئت بنات الرضا(ع) برای دختران دانش آموز که هیئت ها بستر بسیار خوبی برای تجمیع دانش آموزان جهت انتقال خوراک های فکری و عقیدتی است. از طرفی، برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی، برگزاری تربیون آزاد با حضور شخصیتهای سرشناس استان، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ گروهی و کلاسی با حضور اساید حوزه و دانشگاه و فعالان حوزههای تربیتی، جلسات روشنگری و بصیرت افزایی ویژه اولیای دانش آموزان با مشارکت سایر نهادهای فعال فرهنگی آستان قدس رضوی، جلسات توانمدسازی و بصریت افزایی ویژه همکاران بنیاد فرهنگی رضوی با مشارکت نهادهای فرهنگی شهر مشهد، بخشی از برجستهترین فعالیتهای انجام شده در حوزه فرهنگسازی و جهاد تبیین در سطح 19 واحد مدارس امام رضا(ع) بوده است.
مصاحبه: سارا صالحی