حجتالاسلام مظفر سالاری، نویسنده 60 ساله یزدی، سالهاست در حوزه ادبیات کودک و نوجوان قلم میزند، بیشتر او را با نام رمان معروفش«رویای نیمه شب» میشناسند. سالاری قلم ساده و روانی دارد، داستان هایش با توصیفات ریز و درشت، جزئیات خیرهکننده و چاشنی عشق همراه است. او به عنوان یک روحانی نویسنده، با معارف اسلامی و سیره اهل بیت(ع) آشناست؛ از سویی دیگر به دنیای نویسندگی حرفهای نیز مسلط است.
عنایت امام جواد(ع) به جوان عاشق در کتاب «مرا با خودت ببر»
این نویسنده توانمند کشورمان کتاب «مرا با خودت ببر» را پس از کتابهای موفق «دعبل و زلفا»، «رویای نیمه شب» و «شب صورتی» به رشته تحریر درآوره است. ماجرای این کتاب به قرن دوم هجری به سال 219، بغداد و به زمانه جوادالائمه(ع) و هنگامی که مامون خلیفه عباسیان است، برمیگردد. نویسنده برای دقت در تصویرگری آن زمان تحقیقات حدود یکساله را به جان خریده است و همچون سایر رمانهای دینیاش سعی کرده با نقل داستانی عاشقانه و زبانی شیرین و هنرمندانه؛ اثرش علاوه بر دارا بودن کلیۀ مؤلفههای فنی و هنریِ جاذبهآفرین، محتوای درست و محکمی نیز داشته باشد. این رمان با روایت داستانی عاشقانه برای مخاطب نوجوان، با گرداندن قفسی توسط سربازان در بازار بغداد که مردی درون آن قفس محبوس است آغاز میشود، با تلاش برای کشف شخصیت مردِ محبوس در قفس ادامه مییابد، با شروع داستانی عاشقانه خواندنیتر میشود و با روایت گوشههایی از زندگی ابنالرضا اوج میگیرد.
در مرا با خودت ببر، خواننده ساعاتی را مهمان بغداد، بازار، کاخ، سیاهچال، خانههای گلی و شخصیتهای شناختهشدۀ تاریخی چون ابنزیات، ابنابیداود، ابنسکّیت و در صدر آنها امام جواد(ع)میشود.
رمان پرمخاطب «مرا با خودت ببر» از آثار موفق ادبیات دینی بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) به شمار میرود که از همان روزهای اول انتشارش در سال گذشته مورد توجه خوانندگان، کارشناسان و منتقدان ادبی قرار گرفته و تاکنون 15 نوبت چاپ را پشت سر گذاشته است.
این روزها برگزاری پویش مطالعاتی «مرا با خودت ببر» نیز موجب شده این کتاب بیش از پیش مورد توجه علاقهمندان به ادبیات قرار گیرد، به این بهانه، به سراغ حجتالاسلام مظفر سالاری نویسنده کتاب رفته ایم تا با زوایای بیشتری از کتاب «مرا با خودت ببر» آشنا شویم.
جناب آقای سالاری، «مرا با خودت ببر» روایت داستان عاشقانه و پرشور شخصی به نام ابراهیم است که در زمان حیات حضرت جوادالائمه(ع) زندگی می کرده است، چه شد که شما در این داستان تصمیم گرفتید یک داستان تاریخی در دوران امام جواد(ع) را روایت کنید؟
در مراسم جشن چاپ چهلم رمان«دعبل و زلفا» در نمایشگاه کتاب مشهد، مدیرعامل بهنشر از من خواستند با توجه به اینکه رمان «دعبل و زلفا» در مورد زمانه امام رضا(ع) با استقبال خوب کتابخوانها مواجه شده است، رمانی را هم درباره امام جواد(ع) فرزند بزرگوار امام رضا(ع) بنویسم، از قضا از سالهای پیش، نوشتن سوژه تشرف ابراهیم خدمت حضرت جواد الائمه(ع) را در ذهن داشتم که امام جواد (ع) برای دیدنش از مدینه به دمشق میآیند و او را می ببیند و با طی الارض او را به سفر روحانی مکه میبرند و بر میگردانند.
من این طرح را داشتم که بعد از پذیرش طرح در بهنشر، کار تحقیق و نگارش آن را آغاز کردم. تحقیق و بررسی در منابع تاریخی زمان حکومت عباسی و حوادث آن روزگار، ویژگیهای شهرهای بغداد، دمشق و حلب در آن زمان، زندگی امام جوادالائمه(ع) و مسائل پیرامونی یاران ایشان، 6 ماه زمان برد و نگارش اثر نیز 6 ماه به طول انجامید.
به گواه برخی از منتقدان یکی از ویژگیهای ممتاز و مثبت رمان «مرا با خودت ببر» اصالت تاریخی و روایی آن است، روایت این کتاب از چه منبعی انتخاب شده است؟
کتاب«مرا با خودت ببر» روایت نابی از اثر مرحوم شیخ کلینی در کتاب «کافی» است که به صورت داستان در کتاب « مرا با خودت ببر» گسترش یافته است. خیلی مهم است هنگامی که می خواهیم پیرامون ائمه اطهار(ع) و کرامتهای آنان داستان بنویسیم روایت خیلی متقن و موثق باشد تا اثر بعد از انتشار مورد خدشه قرار نگیرد و گرنه کل ساختمان داستان فرو میریزد و تمام زحمتهای نویسنده و ناشر هدر میرود، در این رمان روایت داستان خیلی معتبر است و چون ظرفیت و پتانسیل خوبی برای تبدیل به رمان شدن داشت از آن استفاده کردم. روایت این کتاب دو نقطه عطف دارد که این نقاط عطف آغاز و پایان داستان را شکل میدهد.
نوشتن رمان دینی در حوزه اهل بیت(ع) کار دشواری است، زیرا اولاً هم ضوابط دینی در میان است و ثانیاً ارادتی که جامعه به حضرات معصومین(ع) دارد، باعث ایجاد حساسیت های خاصی نسبت به این بزرگواران وجود دارد و بر همین اساس کار نوشتن در این حوزه را دشوارتر میکند در خصوص سختیها و موانعی که در کار نگارش اثر با آن مواجه بودید، توضیح دهید؟
نوشتن رمان در حوزه زندگی ائمه اطهار (ع) یکی از سختترین کارها در حوزه آفرینش و خلاقیت است؛ چرا که صرف نوشتن داستان، کاری سخت، قلم زدن در خون و عرق ریزی روح است و وقتی که قرار است، نوشتهای ادبی براساس آموزههای وحیانی باشد، این کار سختتر هم میشود؛ به خصوص وقتی که کار در مورد حضرات معصومین و اهل بیت(ع)باشد، سختی کار صد چندان میشود. اول اینکه باید روایت کتاب معتبر باشد؛ چون قول، فعل و تقریر ائمه معصومین(ع) حجت است و هیچ چیز را نمیتوان به ائمه نسبت داد؛ در عین حال باید یک داستان خیلی جذاب نوشته شود که حق مطلب ادا شده و در شان معصومین(ع) باشد، طوری که خوانندگان نیز از آن استقبال کنند که این کار، کاری بس دشوار است.
من 6 ماهی را که صرف نگارش رمان کردم با همین موانع و سختیها در هر فصل کتاب مواجه بودم. چیزی که خیلی به من کمک کرد توسل به حضرت جواد الائمه (ع) و امام رضا(ع) بود. اگر توجهات این بزرگواران نبود من نمیتوانستم از پس این کار برآیم. علاوه بر این آشنایی من با داستان، تاریخ و با آموزههای دینی یک مقدار سختی کار را برای من کمتر میکرد.
شما در این اثر همانند دعبل و زلفا و یا رویای نیمه شب از چاشنی عشق استفاده کردید، در این رمان «ابراهیم» عاشق دختری به نام «آمال» در دمشق میشود.
بله، آمال دختری فقیر از محلههای فقیرنشین دمشق است. ابراهیم با پیگیری فراوان آمال را پیدا میکند و نظر مثبت او را هم میگیرد، اما مادرش با ازدواجش با این دختر مخالف است و ابراهیم به خاطر مادرش پا روی دل میگذارد.
به نظر من زیبایی و جذابیت داستان به استفاده از همین چاشنیهاست. غربیها از چاشنیهای مثل خشونت، وحشت، جاذبههای جنسی و امثال اینها استفاده میکنند که ما اجازه استفاده از آنها نداریم، بنابراین ما باید از چاشنی طنز یا عشق به شکل درست استفاده کنیم. عشقهایی که من در رمانها استفاده میکنم عشقهای پاک، بی آلایش بوده و آلوده به بعضی از مسائل جانبی نیستند. بنابراین مثل گذشتهگان و شعرای بزرگ داستانپرداز که از این چاشنی استفاده کردند من نیز در روایت رمانهایم از آن استفاده میکنم.
به نظرم ما باید در داستانهای دینی این کار را بکنیم که خواننده با این چاشنی، جذب داستان شود و سایر مسائلی که برخی اوقات جنبه تعلیمی تبلیغی دارد، را با لذت بخواند و دنبال کند.
این اثر برای مخاطب نوجوان نوشته شده، در این اثر سعی شده به چه جنبههایی از زندگی امام جوادالائمه (ع) پرداخته شود؟
حضرت جوادالائمه(ع) در هفت یا 9 سالگی به امامت رسیدند که این سوال برای مخاطب نوجوان امروز سوال بزرگی است که آیا هم چنین امری امکان دارد. من در این رمان سعی کردم زمینه سازی کنم و نشان دهم که حضرت جوادالائمه(ع) با مردم عادی متفاوت بودند و از امدادهای غیبی ویژه و علم بیکران الهی و کرامات بی پایان برخودار بودند. از طرفی ایشان از طرف همسر خود به شهادت رسیدند که این امر نیز نیازمند زمینه سازی است و سخت است که برای مخاطب نوجوان که باور پذیر باشد. علاوه بر این، مسائل دیگری هم در این رمان مورد بحث قرار میگیرد، اینکه چطور میشود، ابراهیم شایستگی حضور در مقابل حضرت جوادالائمه(ع) را پیدا میکند. ابراهیم نسبت به مادرش مهربان، متواضع و بردبار است و همه اینها سبب میشود که حضرت به دیدن او بیاید و او را با خود به سفر معنوی میبرند، او به خاطر مراعات حال مادرش، سعی میکند عشق خود را نسبت به آمال به فراموشی بسپارد. اینها پیامدهای این داستان است که میتواند برای نوجوانان آموزنده باشد. هم چنین در کنار نقل داستان عاشقانهی این کتاب، به رفتار، منش، کرامات امام جواد(ع)، مقتضیات زمانه ایشان و درایتی که در زمان خلفای عباسی داشتند، اشاره می شود.
در این اثر مراودات میان فرقه های مذهبی به خوبی بیان شده در این زمینه توضیح دهید، شما برای اینکه بتوانید فضای حاکم در دوران حاکمیت عباسی بیان کنید چه نکاتی را در نگارش کتاب رعایت کردید؟
من در آثارم حساب اهل تسنن را از خلفای بنی امیه و بنی عباس جدا میکنم؛ چرا که این خلفا غاصبین ستمگر بودند؛ اما اهل سنت مردمی عادی بودند که از محبین اهل بیت(ع) بودند و موافق با ظلمهایی که بر اهل بیت(ع) میشده، نبودند. همیشه از حسن همجواری با ائمه معصومین(ع) برخوردار بودند، مگر اینکه خود دستگاه حکومتی سعی میکرده از ترفند «اختلاف بینداز و حکومت کن» استفاده کند. من در نگارش رمانهای دینی به حفظ وحدت و تقریب بین مذاهب خیلی اهمیت میدهم تلاش من این است که این مراودات باعث رنجش اهل سنت نباشد. اهل سنت کتابهای من به ویژه «رویای نیمه شب» را مطالعه کردند. آنها معتقد بودند که نویسنده از روی انصاف قلم زده که به نظر من این ملاک خوبی برای اثری دینی است.
به نظر میرسد کار سادهای نباشد که مستندات تاریخی را با بیانی زیبا و جذاب بنویسیم تا مخاطب را تا پایان کتاب همراه کنیم و مخاطب مشتاق باشد تا پایان کتاب را بخواند.
این امر به سواد داستانی نویسنده و تکنیکهای انتظار آفرینی و ایجاد کشش در داستان ارتباط دارد. من از همان جمله اول رمان سعی کردم این جذابیت و کشش را برای خواننده ایجاد کنم و این را با ترفندها و شگردهای متعدد تا پایان رمان ادامه بدهم. باید توجه کرد که رمان دینی جای گفتن حدیث، آیه و خطابه نیست و برخی نویسندگان، رمان هایی مذهبی را به نگارش درمی آورند که از فرایند داستانی شان دور میشوند و به سمت نقل مستقیم حدیث میروند. در صورتی که رمان باید در درجه اول داستانی زیبا و جذاب باشد و ضمن بیان داستان، خط مشی ائمه(ع) را در جای خودش و به صورت حداقل و لازم بیان کند. این گونه می شود که مخاطب جذب کتاب میشود.
از آن جایی که شما بیش از 6 ماه زمان را فقط صرف مطالعات تاریخی کردید آیا منابع مطالعاتی ما در زمینه زندگی امام جواد (ع) غنی است؟
متاسفانه منابع خیلی خوب که نویسنده بتواند برای خلق آثار برتر از آن استفاده کند وجود ندارد، من که شخصا ندیدم. معمولا اطلاعات ریز تاریخی که نویسنده در نگارش کتاب به آن نیاز دارد نمیتواند به دست آورد. باید کتابهای ویژه برای نویسندگان درباره ائمه معصومین(ع) و پیامبر اکرم(ص) به نگارش در بیاید که تمامی اطلاعات را در باب زندگی اهل بیت(ع) و پیامبر اکرم(ص) در اختیار نویسندگان قرار دهد. در مجموع با خلاهایی تاریخی زیادی مواجه هستیم که نویسندگان را مجبور میکند در مورد زندگی اصحاب و یاران ائمه معصومین(ع) و شرایط زمانه آنان که اطلاعاتی در دست نیست از تخیل استفاده کند.
یک سال از انتشار این اثر میگذرد تاکنون چه بازخوردهایی از اثر گرفتید؟
بازخوردها مثبت بود و بزرگانی که استادان دانشگاه هستند، در زمینه اطلاعات تاریخی که کتاب به مخاطب ارائه میدهند، نتوانستند نکته منفی بگویند.
به تازگی پویشی از کتاب «مرا با خودت ببر» از سوی بهنشر در حال برگزاری است، به نظر شما برگزاری این پویشها چه تاثیری میتواند در جامعه و توسعه فرهنگ مطالعه داشته باشد؟
برگزاری پویشهای مطالعاتی، اهمیت فوق العادهای دارند و اهمیت آن کمتر از برگزاری جشنواره کتاب سال نیست؛ زیرا کتابهای پویشهای کتابخوانی از بهترین آثار انتخاب میشوند که ارزش سرمایهگذاری برای ناشر داشته باشند و هم مخاطبان از آن استقبال کنند. از طرفی برگزار کنندگان پویش باید مطمئن باشند که کتاب سازنده باشند و تخریب به دنبال نداشته باشد و حال مخاطبان را خوب کند.
در زمان حال که اوضاع کتاب خوب نیست، کاغذ و کتاب گران است و کمتر کسی حاضر میشود پول خرج کتاب کند مگر اینکه مطئمن باشد کتاب خوبی دست میگیرد، برگزاری پویشهای کتابخوانی سبب ترغیب مردم به کتاب خواندن میشود و سبب میشود نشستهای نقد و بررسی کتاب، جشن امضای کتاب برگزار و معرفی کتاب در رسانههای مختلف صورت گیرد و نویسندگان نو قلم و متعهد ترغیب شوند که سراغ نوشتن رمان دینی و تاریخی بروند.
پویش مطالعاتی «مرا با خودت ببر» از 14 دی ماه شروع شده است و تا 12 بهمن 1401 ادامه دارد. علاقهمندان میتوانند علاوه بر تهیه نسخه چاپی کتاب، با خرید نسخه الکترونیکی یا صوتی کتاب از سایت marabebar.ir در این پویش شرکت کنند و از جوایز این دوره از مسابقات از جمله 9 کمک هزینه سفر به عتبات عالیات و زیارت مرقد مطهر جوادالائمه(ع) بهرهمند شوند.
گفت وگو : وجیهه تقی زاده