پایگاه اطلاع‌رسانی آستان قدس رضوی بنام آستان نیوز شامل اخبار آستان قدس رضوی،تصاویر آستان قدس رضوی و رویدادهای موقوفات امام رضا

۱۴۰۱-۱۱-۲۰

خاطرات دو تن از خادمان قدیمی حرم رضوی از ایام انقلاب/ از مبارزه در رکاب آیت‌الله خامنه‌ای تا ماجرای تیراندازی ساواک در حرم امام رضا(ع)

حادثه‌ها و روزهای پر تب و تاب دوران انقلاب به ویژه سال 57، خاطرات و تصاویر بسیاری را در حافظه افرادی که جنس آن روزها را از نزدیک لمس کرده بودند به یادگار گذاشته است. خاطراتی که بسیاری از آنان ثبت و ضبط شدند و ماندگار، اما بسیاری از آنها دست نخورده در حافظه افراد باقی مانده است.

به گزارش آستان نیوز، از همان روزهای نخست خیزش مردم در روزهای سیاه رژیم طاغوتی در شهرهای مختلف، حرم مطهر حضرت رضا(ع) به عنوان کانون اصلی فعالیت‌های انقلابی شهر مشهد، مملو از حضور پر خروش مردان و زنانی بود که هم‌پای سایر شهرها عَلم مخالفت با حاکم خودکامه‌ خود را برافراشته بودند. در این مسیر انسان‌های بی‌شماری در پی آن بودند تا خالصانه نهال انقلاب را زنده نگه دارند و برای رسیدن به این آرمان رنج‌های بسیاری هم متحمل شدند.
ایام الله دهه فجر فرصت مغتنمی است تا پای صحبت‌های موسپید کرده‌ها و روسپید شده‌های این انقلاب بنشینیم و صفحات تاریخ را با خاطرات آنها مرور کنیم. راوی خاطرات انقلاب این روزهای ما «حاج محمدعلی غفاری خیاطی» و  «حاج علی اصغر نعیم‌آبادی» هستند که هم سابقه طولانی در کسوت خادمی دارند و هم نقش پر رنگی در مبارزات انقلابی داشتند.
 

خاطرات دو تن از خادمان قدیمی حرم رضوی از ایام انقلاب/ از مبارزه در رکاب آیت‌الله خامنه‌ای تا ماجرای تیراندازی ساواک در حرم امام رضا(ع)


 آغاز جنبش‌های انقلابی مردم
حاج محمدعلی غفاری خیاطی یکی از همین افراد است که در روزهای انقلاب، هم مبارز بود و هم در رکاب آیت‌الله خامنه‌ای، واعظ طبسی و شهید هاشمی‌نژاد برای انجام مبارزات سیاسی حضور داشت. مردی معتمد و سرشناس که همه او را به بزرگ منشی و احسان و وفاداری به انقلاب می‌شناختند. پدری که یک پسر خود را تقدیم این انقلاب کرده، روایت‌های بسیاری از آن روزها نقل می‌کند که شنیدن خاطرات آن روزها از لسان او شنیدنی و خواندنی است.
«در سال 1312 متولد شدم و در سال 58 قریب 40 سال از خداوند عمر گرفته بودم. مردی سرد و گرم چشیده که ایام پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته بودم. اما برای بررسی علل و عوامل انقلاب باید کمی به عقب برگردیم دورانی که اتفاقاتش موجب شکل گرفتن حرکت‌ها و جنبش‌های انقلابی شد. خاطرم هست که فروردین سال 1340 بود که برای مراسم چهلم آیت‌الله بروجردی همراه چند تن از دوستان به قم رفتیم که از همان زمان نیز نجواهای انقلاب کم کم شنیده شد. از آن جا بود که آیت‌الله خمینی (ره) با انتشار اعلامیه‌ای مردم را به مبارزه با طاغوت دعوت کردند و بعد از آن ایشان به عنوان رهبر انقلاب شناخته شدند و مردم در مسیر انقلاب حرکت کردند و کم کم صدای واحدی در مخالفت با طاغوت نیز شنیده شد.
 

روزهای پرالتهاب مبارزات انقلابی
در آن دوران من جوان بودم و با توجه به تفکراتم جذب مسیر انقلاب شدم. همراه با دوستانم در تظاهرات‌ها و جلسات انقلابیون در مشهد شرکت می‌کردم و روز به روز قوی‌تر در این مسیر قدم بر می‌داشتم. این جلسات موجب شد با بزرگان بسیاری از جمله آیت الله واعظ طبسی، آیت الله خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و بقیه مبارزانی که هدایت جریان انقلاب را در مشهد بر عهده داشتند آشنا شوم که بر تفکر و نگاه من بسیار اثر گذاشتند.
جریان‌های فکری آن دوران همه را مجذوب خود کرده بود. حضور من نیز در فعالیت‌های انقلابی آن دوران جدی و جدی‌تر شده بود تا جایی که خانه‌مان در کوچه عباسقلی خان به مکان برگزاری جلسات و تکثیر اعلامیه‌های امام خمینی (ره) تبدیل شد. به خاطر دارم، اوایل کار تکثیر اعلامیه‌ها بسیار سخت بود چون به صورت دستی انجام می‌گرفت. آن زمان دو دانشجو هم به ما خیلی کمک می‌کردند و برای کارهای متفاوت کمک حال ما بودند اما متاسفانه از سرنوشت آن‌ها بی خبر هستم و نمی‌دانم حتی زنده هستند یا در همان روزها به شهادت رسیدند.
بعد از ۱۵ خرداد سال ۴۲ و تبعید امام، کشتارهایی در نقاط مختلف ایران اتفاق افتاد. مردم از رفتار رژیم پهلوی خیلی عصبانی و خشمگین بودند. در مشهد هم تمام تظاهرات انقلابی در نهایت به سمت حرم مطهر ختم می‌شد و به یک پایگاه برای انقلاب بدل شده بود. به دلیل وجود انقلابیون در حرم، گاهی مردم در حرم مطهر دچار ضرب و شتم قرار می‌گرفتند و همین حرکات رژیم موجب شد تا مردم منسجم‌تر و متحدتر برای دفاع از هم و انقلاب ظاهر شوند.
 

آشنایی با آیت الله خامنه‌ای
با آیت الله خامنه‌ای در اوایل انقلاب آشنا شدم. من برادری داشتم که در حوزه علمیه حجتیه در قم درس می‌خواند و برادر بزرگ ایشان نیز همانجا مشغول به تحصیل بودند. زمانی که به دیدار برادرم می‌رفتم، ایشان هم به نزد برادرشان می‌آمدند. 
در آنجا ایشان را ملاقات کردم و با موضع‌گیری و تفکرات انقلابی ایشان آشنا شدم. این آشنایی موجب شد تا برایم همواره الگو باشند و در مشهد بیشتر در جلساتی که توسط ایشان برگزار می‌شد و یا حضور داشتند شرکت کنم.
ایشان جلسات تفسیر زیادی برای آشنا کردن مردم با قرآن به عنوان اصل اساسی انقلاب برگزار می‌کردند. یکی از این جلسات، جلسات تفسیر قرآن در مسجد کرامت بود که بعضی اوقات به بیان احکام هم می‌پرداختند. منزل ایشان هم یکی دیگر از پایگاه‌های برگزاری جلسات بود. بعدها با توجه به شرایط، منزل ما هم تبدیل به یکی از مکان‌های برگزاری جلسات انقلابیون شد که در این جلسات افرادی مانند شهید کامیاب و آقایان اسدی، فرزانه، صادقی، عسکری و تمام شاگردان آقا شرکت می‌کردند.
 

خاطرات دو تن از خادمان قدیمی حرم رضوی از ایام انقلاب/ از مبارزه در رکاب آیت‌الله خامنه‌ای تا ماجرای تیراندازی ساواک در حرم امام رضا(ع)


عکاس و فیلم‌بردار وقایع انقلاب
مشهدالرضا(ع) با پرچم‌داری سه یار دیرین، مبارز و انقلابی همچون رهبر معظم انقلاب، مرحوم آیت‌الله عباس واعظ طبسی و شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد زودتر از دیگر شهرهای ایران طعم شیرین استقلال و آزادی را چشید. «علی‌اصغر نعیم‌آبادی» که در آن دوران به عنوان عکاس و فیلم‌بردار وقایع انقلاب در مشهد، موفق شد زودتر سقوط شاه را اعلام و به استقبال بهار انقلاب برود. راوی خاطرات انقلاب، این روزها مفتخر است به کسوت خادمی حرم امام رضا(ع). با او هم که به صحبت نشستیم حافظه‌اش پر بود از وقایع انقلابی که فصل‌های جدیدی از این خاطرات را مرور ‌کردیم.
«سال ۲۹ در یک خانواده مذهبی در محله خیابان امام رضا(ع) متولد شدم. پدرم از پیشکسوتان هیئت‌های مذهبی مشهد بود و این امر موجب شد من از همان سنین کودکی و قبل رفتن به مدرسه تبحر خاصی در مداحی داشته باشم. از همان سنین هم بود که در مناسبت‌ها و اعیاد مختلف به منازل علمای برجسته شهر می‌رفتم و به مداحی می‌پرداختم. 
 

جان تازه در رگ‌های انقلابیون
در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ در منابر مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی که در سرای محمدیه برگزار می‌شد نیز مداحی می‌کردم که همین امر اسباب آشنایی من با مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی را به همراه داشت. اوایل دهه ۵۰ هم که فعالیت‌های مسجد کرامت و مسجد امام حسن مجتبی (ع) در مشهد شروع شد و آیت الله خامنه‌ای در آن جلسات سخنرانی می‌کردند، باب این آشنایی بازتر شد و برکت زندگی من بیشتر. آن دوران آیت االله خامنه‌ای به دلیل فعالیت‌های انقلابی‌شان ممنوع المنبر بودند. یادم هست که ایشان جلسات قرآن را برگزار می‌کردند اما در جایگاه استاد قرآن نمی‌نشستند و در بین جوانان و پشت رحل می‌نشستند و ما از جلسات تفسیرایشان و رهنمودهای انقلابی‌شان لذت می‌بردیم.
در سال ۵۶ هم ایشان به ایرانشهر تبعید شدند و حدود ۲۵۸ روز در مشهد نبودند. روزهای آخر مهر ۵۷ بود که آیت الله خامنه‌ای از تبعید برگشتند و خون تازه‌ای در رگ‌های انقلابیون مشهد غلیان گرفت. 
 

ماجرای یورش ساواک به حرم حضرت رضا(ع) 
حرم امام رضا(ع) آن روزها مامن و پناه انقلابیون در مشهد بود. هر وقت قرار بود راهپیمایی انجام شود از خیابان‌های اطراف حرم شروع می‌کردیم. چون در صورت حمله ساواک می‌توانستیم به داخل حرم متفرق شویم و در دام نیروهای ساواک نیفتیم. جوانان انقلابی هر روز قبل از اذان مغرب در گوشه و کنار حرم مستقر می‌شدند و تکبیر می‌گفتند و زائران با آنها همراه می‌شدند و همه با هم دور سقاخانه شعار می‌دادند. کار ساواک به جایی رسیده بود که در لباس خادمی حرم برای دستگیری مبارزان در داخل حرم خودشان را به آب و آتش می‌زدند.
۲۹ آبان ۵۷ نیروهای ساواک، تعدادی از مبارزان را در حرم دستگیر کرده بود و آنها را در فضای سبز اطراف حرم نگه داشته بود تا نیروهای کمکی‌ برای انتقال آنها به زندان از راه برسند. در همین گیر و دار مردم در آن محدوده تجمع کردند و دستگیرشدگان را از دست ساواک فراری دادند. مبارزان قاطی مردم شدند همراه آنها به سمت حرم برگشتند. نیروهای ساواک برای دستگیری مجدد مبارزان به داخل حرم تا روضه منوره آمدند و در فضای داخل حرم گاز اشک‌آور زدند و تیراندازی کردند و زائران و به خصوص بانوان و کودکان وحشت زده فرار می‌کردند که خیلی‌ها زیر دست و پا آسیب دیدند. علاوه براین به جز صدمه دیدن مردم به بخشی از کاشی کاری‌های حرم هم در اثر تیراندازی خسارت وارد شد. این جسارت پهلوی به حرم امام رضا (ع) انگیزه‌ای شد برای شدت گرفتن مبارزات انقلابی که پهلوی بابت این ماجرا تاوان سنگینی را داد.
چند روز پس از تعرض به حرم امام خمینی(ره) اعلامیه شدید الحنی منتشر کردند و از همه خواستند روز ۵ آذر راهپیمایی عظیمی در سراسر کشور انجام دهند که در مشهد این راهپیمایی، با شکوه بسیاری برگزار شد. من از آن راهپیمایی مثل راهپیمایی‌های دیگر فیلمبرداری می‌کردم و هنوز هم با تماشای فیلم آن روز و شکوهش لرزه بر تنم می‌افتد. از آن تاریخ به بعد مردم دیگر آرام ننشستند و با رهبری این سه یار انقلابی و رهنمودهای امام خمینی رژیم شاه در مشهد خیلی زودتر از تهران سقوط کرد».

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

تولیت آستان قدس رضوی

بزرگترین دروغ‌ و فریب غرب، شعار دفاع از حقوق زن است
تولیت آستان قدس رضوی صیانت از کرامت زنان را ضامن حضور مؤثر اجتماعی آنان دانست و گفت: تمدن غرب از طرفی کرامت زنان را از…

تلویزیون اینترنتی