مدیر کانون های خدمت رضوی استان بوشهر در چهارشنبه ای امام رضایی و به مناسبت دهه مبارک فجر با مادر شهید محمد رضا جمالی دیدار کرد.
الگوسازی شهدا نیازمند کار فرهنگی است
به گزارش آستان نیوز از بوشهر، مهران خوردبین مقدم مدیر کانون های خدمت رضوی استان و یحیایی جانشین فرمانده سپاه جوادالائمه(ع) شهرستان دشتستان به دیدار مادر شهید محمد رضا جمالی که سال ۱۳۹۰ در شهرستان سراوان و در راه مبارزه با مواد مخدر به شهادت رسید رفتند و از صبر و ایثار این مادر شهید تجلیل کردند.
مدیر کانون های خدمت رضوی استان بوشهر افزود: الگوسازی شهدا در جامعه امروز نیازمند کار فرهنگی است، از خداوند مدد بخواهیم به همه ما توفیق عنایت کند تا اهل بیت علیهم السلام و شهدا را بهتر بشناسیم.
خوردبین مقدم خاطرنشان کرد: در ایام الله دهه فجر قرار داریم و تلاش برای پاسداشت همه ارزش ها باید مورد توجه باشد که یکی از مهمترین این ارزش ها شهدایی هستند که برای استقرار این نظام خون و جان دادند. شهدا، رزمندگان و همه آنانی که برای پیروزی انقلاب و تداوم آن زحمات فراوان کشیده اند بر ما حق بزرگی دارند و نمی توان به راحتی از آنان و ارزشهایی که بر جای گذاشته اند؛ عبور کرد.
وی افزود: راه و مسیری که شهدا ترسیم کرده اند؛ مسیر سعادت و سلامت است و وظیفه داریم در مسیری که آنان برای ما ترسیم کرده اند، گام برداریم.
جانشین فرمانده سپاه جوادالائمه(ع) شهرستان دشتستان نیز در این دیدار گفت: جایگاه شهید جایگاه بسیار ارزشمندی است که در قرآن کریم و روایات از آن یاد شده و هیچ جایگاهی بالاتر از جایگاه شهید در نزد خداوند نیست.
وی افزود: هرچه در راه تکریم خانوادههای معظم شهدا و ایثارگر تلاش شود کم است و خدمت به خانوادههای معظم شهدا و جانبازان که در راه خدا از جان خویش خالصانه گذشتند کاری ارزشمند و با عبادت است.
در این دیدار مادر شهید محمد رضا جمالی به ذکر خاطراتی از اخلاق نیکوی فرزند شهیدش پرداخت.
در پاييز سال ۱۳۶۰ در زماني كه فرزندان دلير ايران زمين در خرمشهر، شلمچه، هويزه و... راه حسين(ع) را مي پيمودند، در شهر كلمه از توابع دشتستان فرزند پاك ديگري چشم به جهان گشود تا روزي ادامه دهنده راه فهميده ها باشد.
شهيد محمدرضا جمالي در تاریخ بیستم شهریور سال ۱۳۶۰ در خانواده ای متدين، مذهبي، كشاورز و زحمتكش از تبار رئيس علي دلواري پاي به هستي گذاشت. وي كه اولين فرزند پسر خانواده بود دوران تحصيل در مقطع ابتدائي و راهنمايي را در زادگاهش گذرانيد و پس از آن به استخدام ناجا درآمد. آن شهيد معظم داراي اخلاقي متين، آرام ،سربه زير و ويژگي هاي اخلاقي منحصر به فردي بود كه همواره زبانزد همگان بود.
شهيد ابتدا در شهر شوشتر استان خوزستان و همچنین زیارت و شنبه از توابع شهرستان دشتی و شهرستان دشتستان به خدمت پرداخت سپس به مدت ۳ سال در شهرستان بوشهر مشغول انجام وظيفه شد و در سال ۹۰ به منطقه عملياتي سراوان منتقل شد. در اين مدت عليرغم مشكلات فراوان، هيچگونه گلايه و شكايتي نداشته است به گونه اي كه حتي در مورد انتقالش به منطقه عملياتي سراوان گفته بود: «همان خدايي كه در بوشهر است در زاهدان هم هست» همچنين شهيد معظم از ورزشكاران با اخلاق و دوست داشتي منطقه بوده و در دروازه باني تيم بهارستان درخشش داشته است و زهي سعادت كه اكنون در دروازه بهشت، چونان آفتاب مي درخشد. اما لحظه خداحافظي فرا رسيد و شهيد پس از اقامه نماز صبح و صرف صبحانه در كنار خانواده آخرين ديدار، آخرين نگاه و آخرين بوسه و آخرين گريه را نثار فرزند كوچك و خانواده اش کرد و به همسرش گفت كه تو به زودي همسر شهيد خواهي شد و بايد به من افتخار كني، گرچه همگي اين جمله را جدي نگرفتند اما خودش نيك مي دانست چه مي گويد. صبح روز مأموريت نيز به همكارش كه در پاسگاه مستقر بود گفته بود كه امروز شهيد مي شوم و حتما اين خبر را به خانواده ام برسان و سپس به سمت منطقه عملياتي سراوان از پاسگاه خارج گرديد ليكن پس از گذشت چند ساعت و عدم پاسخگويي به تماس هاي پاسگاه مسئولين با همكاري نيروهاي محلي به جستجوي وسيعي پرداختند و در حوالي ظهر روز بعد، پيكر پاك شهيد و دو نفر از همكارانش كه به دست اشرار مسلح به ضرب گلوله به درجه رفيع شهادت نائل شده بودند پيدا شد. اکنون پيكر پاك شهيد در ميان استقبال پرشكوه مردم و مسئولين استاني در شهر كلمه در جوار ساير شهدا مايه غرور و افتخار خانواده اش و همه جوانان ايران اسلامي مي باشد.