پدر سه فرزند است و کارگر فصلی و مادر خانواده هم خانهدار. اما تقید و پایبندیشان به آداب و آیین مذهبی که از پدران و مادران خود فرا گرفتهاند، طوری در اجزای زندگیشان منعکس شده که با همه گرفتاریهای شغلی و معیشتی، حالا صاحب سه فرزند حافظ قرآن کریم هستند.
برکات حافظ شدن در زندگی یک خانواده قرآنی از مدارس امام رضا(ع)
به گزارش آستان نیوز، محمدمهدی گریوانیِ 13 ساله پسر وسطی خانواده آنهاست که در چند روز اخیر، موفق به کسب رتبه دوم حفظ کل زیر 14 سال مسابقات کشوری قرآن و عترت بسیج شده است. با او که دانش آموز کلاس هفتمی متوسطه دوره اول امام رضا(ع) واحد 9 است، درخصوص زندگی یک خانواده قرآنی گفتوگویی داشتیم:
از نعمات همجواری با آقا
حفظ و فراگیری را فقط در طول سه سال، آن هم از 5 تا 8 سالگی انجام داده. همان اول گفتوگو، به نعمت مجاورت بارگاه امام هشتم و برکاتش اشاره و خدا را برای این نعمت شکر کرد و ادامه داد: یکی از برکات این همجواری، حضور استادان برجسته ملی و بین المللی قرآن کریم در شهر مشهد و حرم منور رضوی هستند. نعمتی که خیلی از قرآن آموزان کشورمان از آن بینصیباند. به عینه در مسابقات نوجوانانی را دیدهام که خیلی از من مستعدتر بودند ولی چون استاد بزرگ ندیدند، کاستی های تجویدی زیادی داشتند.
چند درس از محضر اساتید
او سپس چهار استاد خود از 5 سالگی تا امروز را معرفی کرد. در پاسخ به این سوالم که «از هر استاد قرآنی چه درسی برای زندگی گرفتی؟» جوابهای جالبی داد. استاد حسن حفظ من، رضا عابدین زاده معروف به کامپیوتر قرآن بود. درباره اخلاقش میگوید: ایشان همیشه تاکید میکردند که درس و قرآن مثل دو بالاند که باید هر دو را تقویت کنیم. چون در کنار قرآن برای امرار معاش و زندگی به تحصیل نیاز داریم. از طرفی، اگر وزیر هم شوید ولی چیزی از قرآن ندانید، کار مملکت به جایی نمیرسد.
محمدمهدی از محضر استاد محمدجواد پناهی هم در محور صوت و لحن استفاده برد. درباره وی میگوید: از ایشان نیز لبخند زدن و فروتنی را یاد گرفتم. وی در بخش دیگری از عمر قرآنی خود، از کلاس استاد مهدی حسنی تجوید و صوت و لحن بهره برده و از او بیشتر این خلق را یاد گرفته: از گفتارشان درس زندگی با آیات قرآن را یاد گرفتم.
این اواخر هم در محضر استاد جواد سادات فاطمی محورهای وقف و ابتدا و قرائت را تکمیل کرده و او این طور تعریف میکند: او استاد واقعی قرآن است. برخی از استادان با شیطنتهای بچهها از کوره در میروند و با عصبانیت برخورد میکنند ولی هر کاری بکنیم، مهربانی و حسن خلق خودش را حفظ میکند.
رمز و راز تربیت یک خانواده قرآنی
به سراغ پدرش رفتم تا ماجرای پرورش سه فرزند حافظ را تعریف کند. گفت: وقتی تلویزیون روشن بود و صوت قرآن پخش میشد، متوجه شدیم دختر 3 سالهام ساکت میشود و به قرآن گوش میدهد.
من و مادرشان دوست داشتیم، بچهها قرآنی بار بیایند، وقتی دخترم علاقه نشان داد، با همان سطح سواد قرآنی روخوانی و روانخوانی خودمان، توی خانه قرآن خواندن و کمکم حفظ را شروع کردیم. بعد از او با محمد مهدی و سپس با برادر کوچکترش حفظ کار کردیم.
هر وقت مادرشان فرصت داشت، بچهها را همراهی میکرد و زمانی که پدر خانه بود، هر چه قدر هم که خسته بود و قرآنآموزی آنها چند ساعت طول میکشید کوتاه نمیآمد، پابهپایشان قرآن میخواند.
او در اثنای توضیحاتش چند بار یادآور میشود: از زمان تفریح و بازی و تماشای تلویزیون بچهها نزدیم که قرآنخوان بشوند. چون فایده نداشت، آنطوری دل به قرآن نمیدادند.
گپ و گفتمان با پدر محمدمهدی به اینجا که رسید، دلیل موفقیت فرزندان و تربیت قرآنی آنها را جویا شدم، با تاکید گفت: لقمه حلال. با اینکه یک روز سرکارم و شاید چند روز بیکار، راضی نشدم حتی لقمهای نان مشکوک توی سفره خانودهام بگذارم. در فصل زمستان که کار کمتر میشود، چند ماه توی خانه نخود و کشمش بستهبندی کردیم. بچههایم نمیدانند چه مزهای بودند. به آنها از کوچکتر تا بزرگترشان تاکید کردم که حق ندارند به یک دانه نخود، حتی روی زمین افتاده باشد، لب بزنند!
عنایت به حافظ نوجوان
باز با سوالی به سراغ محمدمهدی رفتم و از او پرسیدم، چطور خادم حرم امام رئوف شدی؟ در پاسخ به خاطره شیرین آن روز برگشت: به توصیه استادم، برای امتحان مکبری به حرم مطهر امام رضا(ع) رفته و در نوبت نشسته بودم که یکی از اساتید حفظ، ابوالفضل چمنی در لباس خدمت عبور کرد و از ته دل از آقا خواستم «کاش منم یکی از حافظان حرم بشوم». امتحانم را خوب دادم و یکی از کارشناسان دارالقرآن حرم که آنجا بود، از مهارت حفظم خوشش آمد و از من شماره تماس گرفت. باورم نمیشد، خیلی زود برای اجرای محافل دعوتم کردند.
به گفته این دانش آموز قرآنی، برکات پیدا و ناپیدای همجواری و زندگی با آیات قرآن، در زندگیاش بسیارند. ولی میگوید: قبلا خیلی نمیتوانستم در جمع حضور پیدا کنم و حرف بزنم. اما حالا از برکات محافل قرآنی هم خوب حرف زدن را یاد گرفتهام و هم خیلی راحت مقابل جمعیت حرم مطهر هم اجرای برنامه دارم. از نظر عمل به آیات هم هر وقت میخواهم اشتباهی بکنم، از دروغ گرفته تا زدن حرف نامربوط، آیهای در ذهنم مجسم میشود. نمیخواهم بگویم همیشه، خیلی اوقات کمکم میکند که کار درست را بکنم.
سپس از پدرش پرسیدم، «شما از برکات مؤانست و عمل به قرآن کریم چه در زندگی خود دیدید؟» فوری جواب داد: برکات زیادی. به جز تربیت فرزندان، توفیق شد اولین سفر کربلای عمرم را سه سال پیش با پسرم همراه جمعی از قاریان برگزیده مسابقات قرآن اوقاف مشرف شویم که هرگز از خاطرم نمیرود.
سهم مدرسه در قرآنی شدن
از وی درباره نقش مدارس امام رضا(ع) در تحصیل فرزندش هم سوال پرسیدم که در جوابم گفت: محمدمهدی کلاس اول که بود شش جزء حفظ بودم که خانم امینی معلم دبستان واحد 8 امام رضا(ع) برای تشویق به ادامه دادنم، با من قرار گذاشت هر جزئی حفظ کنم یک جایزه به من میدهد.
من جزءبهجزء حفظ میکردم و او از هلیکوپتر و شطرنج تا لباس ورزشی، کفش، ماشین برقی و... برایم خرید. در حافظ شدنم سهم زیادی دارند. در هفت سالی که در مدارس امام رضا(ع) درس خواندم دیدم که با برنامههای فرهنگی تاثیر زیادی روی تربیت قرآنی بچهها دارند.
مصاحبه: سارا صالحی