چند روزی به عید نوروز مانده و این روزها، روزهای گرم بازار و کسبوکار است. بازارچه مدارس امام رضا(ع) نیز چند روزی است با حضور پرشوروحرارت دخترها و پسرهای دانش آموز رونق خاصی به حاشیه بلوار خیام مشهد بخشیده است.
تمرین کسب و کار در بازارچه کارآفرینی مدارس امام رضا(ع)
به گزارش آستان نیوز، «هر ساله همه مدارس امام رضا(ع) در قالب کلاسهای کارآفرینی آموزشها و ماحصل آن را در هفته امور مشاغل در چارچوب بازراچهای به نمایش میگذاشتند. امسال با رویکردی نو، بازارچه «تکنیک، هنر، تکاپو» با حضور و همافزایی سایر واحدها در فضای شهری دایر شد تا ضمن درآمدزایی برای بچهها در آستانه نوروز، بتوانند دسترنج خود را به معرض نمایش و فروش برسانند و در حین آموختن فنون و مهارتهای ورود به بازار، قدردان زحمات والدین خود باشند.» اینها را طراح و مجری بازارچه، زهرا یاراحمدی مدیر متوسطه امام رضا(ع) واحد 7 میگوید. با حضور میدانی در بازارچه، این اهداف را در گفتههای دانش آموزان جستجو کردیم:
کسب درآمد آسان نیست
ستایش دون زاده از واحد 7 در کنار دوستانش مسئول یک غرفه است. هنرش سفالگری است. بیشتر لیوان و بشقاب تولید میکند. روی همه کارهایش تصویری از یک شخصیتهای محبوب از کلاه قرمزی، بابا لنگ دراز و... نقش بسته که برای مشتریان کمسن و سال جلب توجه میکند. میگوید: این کارم با برنامه بود، در کنار توجه به کیفیت، خواستم تولیداتم مشتری پسند باشند تا زودتر به فروش برسند. در کار و بازار توجه به همه اجزا مهم است.
نظرش را برایم تشریح میکند: من کارهایم را با دلم میسازم برای همین مثل بچههایم هستند و روز فروش، جدا شدن از انها خیلی برایم سخت است. ولی خب، ورود به اجتماع و بازار و کسب درآمد آسان نیست.
تمرین و تلاش و دوستی با صاحبان مهارت
زینب رضایی سال هشتمی متوسطه واحد 6 امام رضا(ع) است، مهارتش در ساخت زیورآلات از جنس رزین است. 2 سالی میشود که دست به کار شده و میگوید با تمرین و ممارست در فراگیری و روزی 3 ساعت کار در روز، میتوان درآمد هفتگی خوبی کسب کرد.
دوستش، شهرزاد آریان پور کنار دستش محصولات چوبی زیبایی را روی میز چیده و گرم صحبت و معرفی تولیداتش به مشتریان گذری است. میگوید هنر رزین روی چوب است.چند سالی روی چوب کار میکرد ولی ایده افزودن رزین به کارهای چوبیاش، پس از آشنایی با زینب خانم به ذهنش خطور کرد. ایدهای که جلا و ظرافت چشمگیری به آثارش بخشیده. او معتقد است، حاصل دوستی با دانش آموزان کوشا و صاحب مهارت، به کار و هنرمان رونق و خلاقیت میدهد.
او از دانش آموزان درسخوان و نامآشنای مدارس امام رضا(ع) است که در وجوه مختلفی فعالیت دارد؛ از جمله رئیس شورای انجمن دانش آموزی واحد 6 امام رضا(ع) است. به علاوه امسال در رشته ادبیات تا سطح ملی جشنواره نوجوان خوارزمی پیش رفت و رتبه نخست را کسب کرد.
کسب وکار دوشادوش تحصیل
چند غرفه بعدی دست چند تن از دختران دانش آموز هنرمند و با مهارت متوسطه 12و19امام رضا(ع) است. از تولید پوشاک، خشکبار و خوردنیها گرفته تا تابلونقاشی، بافتنیها، دمپایی روفرشی، ظروف سفالی، زیورآلات و... . جالب است در برخی از غرفهها، مادرها در کنار دخترانشان و یا به خاطر سر کلاس بودن آنها، تا ظهر به جای آنها غرفه را اداره میکنند.
فاطمه بشارتی یکی از بچههای کلاس نهمی غایب غرفه است که این ساعت صبح سر کلاس است و به محض اتمام کلاسش، جایش را با مادر عوض میکند. مادر با آب و تاب از خودش، دخترش و تولیداتشان تعریف میکند: سرویس آشپزخانه و عروسک و نیز خشکبار ارگانیک تولید میکنیم. کاملاً حرفهای. 20 سالی میشود. فاطمه هر روز چند ساعت در کنار درس خواندن، کنار دستم برشزنی و خیاطی میکند.
میپرسم؛ حالا با این همه کار و فعالیت درسش خوب است؟ فوری جواب میدهد: عالی، آنقدر که میخواهد مثل چند عضو فامیل، پزشک شود. ولی به کار و تولید هم خیلی علاقه دارد. فکر میکند؛ شاید پزشک نشد و یا مثل برخی از تحصیلکردهها کار باب میلش گیر نیاید، فن و مهارتی بلد باشد، بیکار نمیماند.
معنی کردن کارآفرینی از ایده تا عمل
اما در بین غرفههای دخترانه، چند غرفه نیز به پسرهای دانش آموز متوسطه واحد 9 مدارس امام رضا(ع) که خیلیهایشان اهل کار و کسب درآمد در کنار تحصیل هستند، اختصاص پیدا کرده. آنها در مدرسه نیز به همت مدیر مدرسه، چند سالی است کارگاه مهارتآموزی دارند که میتوانند چه برای آینده خود و حالا چه در کنار اعضای خانواده، کمکخرج باشند.
یاسین دلاور فقط 15 سال دارد ولی کارهایش پختگی و سن و سال بیشتری از خودش دارند. خانوادهاش به کار مبل مشغولاند. وقتی پارچههای اضافی و حجم دورریزهای پارچه را میبیند، فکر میکند، خوب میشد اگر کاری با اینها بکنیم. بعد از دیدن محصولات یک بازارچه به ذهنش رسید که میشود، وسایل کوچکی مثل جامدادی، کیفدستی خرید، کولهپشتی، و... را با خردهپارچهها درست کرد و فروخت که به این ترتیب هزینههای تولیدات هم پایین بیاید.
چند وقتی است که او از روی الگوهای آماده، برش میزند و مادرش پای چرخ صنعتی کارگاهشان، این دست محصولات کوچک را میدوزند و میفروشند. او با خلاقیت و ایدهپردازی و سپس زمینهسازی برای تولید و فروش، کارآفرینی را در عمل معنا کرده است.
فواید ناپیدای هنرآموزی
اما در بین شرکتکنندگان در بازارچه، دو غرفه هم به دبستان دخترانه واحد 5 امام رضا(ع) تعلق دارد که در آنها نیز مادرها بیشتر از دانش آموزان حضور دارند. این دعوت، با هدف ترغیب بچههای دوره ابتدایی به کار و تلاش و مهارتآموزی از همین سنین کودکی انجام شده است.
اما وارد غرفه آثار زینتی که میشوم، دانش آموز فاطمه بدیعی در کنار مادرش اشرف سعیدی نشسته و در حین بازی، رفتوآمد و گپوگفت مادر و مشتریان را تماشا میکند. مادرش تعریف میکند که او هم از دوران نوجوانی از روی دست مادرش این هنر را یاد گرفته و با اینکه هدفش نیاز مالی نبوده، بیشتر از 14 سال است که از این راه درآمد کسب میکند.
از او میزان مشارکت فاطمه را که پرسیدم، در جوابم گفت: پس از فراغت از مدرسه و درسهایش، کنار میز کارم مینشیند و مواد و میز کار را مرتب میکند و گاهی نگینها را میچسباند، پرسیدم، وقتی میخواهید دخترتان به دانشگاه برود، یاد گرفتن این هنر چه فایدهای برایش دارد؟ او در جوابش به فواید پنهان آموختن هنر اشاره داشت: این هنرآموزیها، فایده بسیار زیادی دارد.
اول اینکه، وقت بچهها به کارهای بیهوده یا فرو رفتن در گوشی تلف نمیشود. به جای چشم و هم چشمی با بعضی همسالان برای خرید وسایل آماده بازاری و تجملی، نگاه خلاق، هنری و تولیدکننده پیدا میکنند. از همه مهمتر اجتماعی و با تجربه میشوند.
گزارش از سارا صالحی