غروب شده و لحظه افطار نزدیک است ولی مقابل ورودی مدرسه مثل اول صبحها، شلوغ و پر سروصداست. هر دانش آموز، برگهای در دست دارد که تحویل میدهد و وارد میشود. برگهای سفید شبیه ژتونهای مهمانسرای حرم مطهر امام هشتم ولی رویش نوشته: «دوست عزیز، با افتخار منتظر حضورت در مراسم افطاری مدرسهمون هستیم!»
مهماننوازی کریمانه در همسایگی حرم
به گزارش آستان نیوز، امشب، دانش آموزان و کادر دبیرستان دوره دوم امام رضا(ع) واحد 10 همراه نیکوکاران و اولیای دانش آموزان، بانی سفره افطاری و شادی دل دانش آموزان روزهدار مدارس کم برخوردار منطقه تبادکان در حاشیه شهر مشهد شدند.
تلخ و شیرینهای میزبانی
یکی، دو سحر بیشتر تا پایان ماه مبارک نمانده و بالاخره امشب نوبت به میزبانی واحد 10 رسید. چون کمتر روزی از ماه رمضان بود که یکی از 19 واحد مدارس امام رضا(ع) میزبان مراسم افطاری نباشد. این خصلت سفرهداری و مهماننوازی را از برکت نام و تأسی به سیره امام رئوف دارند.
فصل بهار است و بهترین اوقات برای مهمانداری. اما امشب معلوم نیست چه حکمتی است که باد و سرما، امان میزبانان را بریده. به قول آقای مدیر که مدام در حال مدیریت نیروها برای رعایت آداب مهمان نوازی است؛ «انشاءالله خیر است».
جواد علی آبادی با حسرتی ادامه داد: «فضای حیاط را آماده کرده بودیم و کلی برنامه فرهنگی چیده بودیم که بچهها در کنار افطاری، استفاده ببرند اما...» با این همه، فوراً سالنهای مدرسه را مثل هیئت مفروش کردند و طوری خادمیارانِ دانش آموز با نظم و ترتیب تازهواردها را هدایت میکردند که انگار برنامه پذیرایی بر همین منوال بوده.
در میان همهمه ورود و جاگیری مهمانان، دقایقی است از قرائت امیرعلی محمدی قاری برگزیده مدرسه میگذرد. مهمانی بزرگی است، ۶۰۰ دانش آموز از 7 مدرسه منطقه تبادکان دعوت شدهاند. چیزی حدود دو برابر ظرفیت دانش آموزی که واحد 10 امام رضا(ع) دارد و اینکار آسانی نیست.
امروز اعضای مدرسه، از مدیر، معاونین و معلمها نه با عناوینی که دارند، مثل پدری در خدمت فرزندان بودند. همگی دوشادوش دانش آموزانِ بسیجی و خادمیار، از جلوی در تا مقابل سالنها به صف ایستادند و خیر مقدم میگویند: «بفرمایید پسرم، خوشامدی»
هر کس به نحوی مشغول خدمت است. چندتایی خوشامد میگویند، یکی نایلون برای کفشها میدهد، یکی محل نشستن و دیگری جای وضو گرفتن را نشان میدهد و یکی، مهر دست بچهها میدهد.
مهمان امام هشتم هستید
در این اثنا، حجت الاسلام ابراهیم گلستانی مشاور مذهبی مدرسه پشت میکروفون میرود و پس از خوشامدگویی خبری اعلام کرد که باعث همهمه بیشتر بین بچهها شد: «مدرسه امام رضا(ع) از مدارس خوب مشهد است. این مدرسه با همه امکانات و کادر آن در خدمت دانش آموزان هستند. با اینکه زمان نام نویسی تمام شده ولی ما فرصتی ویژه را برای مهمانان امشب در نظر گرفتیم و تا روز جمعه سایت نام نویسی باز است، مراجعه کنید و ان شاءالله در شمار دانش آموزان مدارس امام رضا(ع) قرار بگیرید.»
او اضافه کرد: «اینجا مدرسه امام رضا(ع) است و گوشه کوچکی وابسته به دستگاه حضرت رضا(ع). در واقع شما امشب مهمان امام هشتم هستید. خواستم توصیه کنم خوب است نیات هر چند کوچکتان را به نام آقا ثامن الحجج(ع) گره بزنید و پر برکت کنید.»
مثل رواقی از حرم
دقایقی تا اذان مانده و همه آماده شنیدن طنین الله اکبر، چشم به دهان امیرعباس ساقی مؤذن و مکبر مدرسه دوختند. گروهی در سالن تربیت بدنی مدرسه و گروهی در سالن اصلی مدرسه نماز خواندند. مثل رواقهایی از حرم، هر کدام با یک امام جماعت.
با تشکیل صفوف نماز، مدیر مدرسه پس از رتق و فتق امور، بالاخره کنار چند تن از همکارانش آرام گرفت و جایی در دل صفوف نماز دانش آموزی به نماز ایستاد.
بعد از اتمام نماز، بچهها به سمت سالن پذیرایی هدایت شدند. در مسیر با چند نفرشان گپوگفتی داشتم که جالب و شنیدنی بود. تندتند با موبایل مشغول عکس و فیلمبرداری از جمعیت بود. 15 ساله بیشتر به نظر نمیآمد. میگوید مسئول رسانه مدرسه شریف است. دلیل حضورش را هم گفت: برای تهیه فیلم و عکس برای کانال مدرسهمون اومدم.
علیرضا هم دانش آموز مدرسه مهدی سرخوش است. از دلیل انتخاب شدنش پرسیدم در جواب گفت: گفتن بچههای خوب و درسخوان دعوت هستند. من شاگرد اول کلاسمون هستم.
از بغل دستیاش هم پرسیدم، چیزی برای گفتن نداشت، یکباره جواب داد: من هم بچه خوب کلاسم. ژتون غذا را به من هم دادند. فکر کردم مهمانسرای حرم دعوتیم. بعدش گفتند، افطاری توی مدرسه امام رضا(ع) است.
حال خوش مهمانی
یکی دیگر از دانش آموزان، شاگرد مدرسه مروت بود. خوشحال به نظر میرسید. دلیلش را گفت: تا حالا جایی خودم را دعوت نکردند. کنار بچهها و دوستان خوش میگذرد.
هر چه برای حال خوب و خوش لازم است، امشب مهیا بود. ماه خدا، بساط مهمانی، میزبانی محترمانه و از همه مهمتر سفره افطاری و پذیرایی. از نان و پنیر و سبزی، خرما و چای داغ گرفته تا پیش غذا و پلو.
عطر مطبوع غذا از بیرون سالن قابل استشمام است. حسین با عصایی زیر بغلش همراه یکی از دوستانش دیرتر از سایرین به سالن پذیرایی نزدیک میشود. حرف دلش را بلندتر گفت: «آخ جون! چه بوی خوبی.» جلو رفتم و از او هم پرسیدم: مدرسه امام رضا(ع) رو دوست داشتی؟ «از نظم و انضباطشون خوشمون اومد. مدرسه ما نظم نداره. پر سروصدا، هر روز دعوا و درگیری بچهها با همدیگه و ناظم...»
از بعدی پرسیدم، دوست داشتی اینجا درس بخونی، برگشت و نگاهی عمیقی به مدرسه کرد و گفت: خیلی. همهچیز مدرسه خوبه. مخصوصاً زمین فوتبالش! از یکی دیگر از نوجوانان همین سوال را پرسیدم: مدرسه خیلی بزرگه. تربیت بچههاشون، اخلاق معلمها و بهخصوص ناظمها برام جالب بود. دوستش وسط حرفش دوید و گفت: همه چیزشون خوبه ولی بیشتر از همه نظم و انضباط خوبی دارند.
شرح شیرین عاشقی
برخی از خادمیاران با کاور سفید مزین به تصویری از گنبد طلایی امام هشتم دست به کارند و بعضیها با بازوبند انتظامات. یکی از آنها، سینی چای به دست دارد. دقایقی از افطار گذشته و لبش هنوز تر هم نشده. از او پرسیدم چرا هنوز ایستادی و افطار نمیکنی؟ لبخندی روی لبش جا خوش کرد و گفت: دستهایی برای راه انداختن کارها لازم است.
«بیشتر بروبچههای در حال خدمت، انسانی و دوازدهمی هستند. از اعتکاف علمی برای کمک آستین بالا زدند.» اینها را امیرحسین باقری میگوید. خودش خادم حرم مطهر امام هشتم و بسیجی است. با کمی اصرار از او و دوستانش که برای اعتکاف علمی از صبح تا نماز مغرب توی مدرسه هستند، نیت و دلیل اصلی حضورشان را جویا شدم: «برای خوشحالی قلب امام زمان اومدیم» و اضافه کرد: «البته حاجتهای دیگه هم داریم که خود آقا میدونند»
در ادامه، از جواد محمدحسنی پرسیدم حالا برای چه هدفی معتکف شدی؟ دستش به موبایل و عکس گرفتن از دوستان و مهمانان بند است که جوابم را میدهد: برای قبولی در دانشگاه فرهنگیان. در ادامه از او پرسیدم به توجه آقا امام هشتم چقدر معتقدی: صدرصد. به تکتک بچهها و نیات و کارهاشون نگاه میکنند.
علیرضا عاقل هم دوازدهمی و از معتکفین علمی مدرسه است. اول برای سلامتی پدرومادرم اومدم و قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظرم. یکی از بچهها وسط کلامش گفت: ما یازدهمیها هم به نیت خدمت به امام هشتم اومدیم و...
وجه تمایز امام رضاییها
حالا بیشتر مهمانان رفتند، اما هنوز بعضی از بچهها از سر سفره پا نشدند که تازه بخش دوم کار خادمیاران شروع میشود. هر کدام یک گوشه سفره را گرفتند و جمع میکنند. حاج آقای گلستانی هم درحالی که عبایش را برای همکاری با بچهها برمیدارد، خطاب به آنها تاکید میکند: «حواستون باشه چیزی اسراف نشه. ظروف بازیافتی و پلاستیکی را هم تفکیک کنید و...»
آقای مدیر و چند نفر از همکارانش که بعید است تا دقایق پایانی پذیرایی، افطار هم کرده باشند، دم خروجی سالن ایستاده و از بچههایی که برمیگردند با اصرار میپرسد: «برنجِ اضافه هست، بریزیم ببرید؟» و احمد محمدپور معاون آموزشی هم آستینهایش را تا آرنج بالا زده و تندتند برنج سرریز میریزد. دلیلش، جای سوال نداشت. از ظرف غذایی که کامل و یا نیمخورده دست بعضی از بچهها بود، معلوم بود که دارند برای اهالی خانه میبرند.
مثل روز روشن است که توجه به امور تحصیلی و آموزشی دانش آموزان محور کلیدی توجه در مدارس است، اما بدون تردید باید گفت بیشتر از اینها، رعایت همین جزئیات فرهنگی و دقایق اخلاقی در مشی و منش دانش آموزان و کادر مدارس امام رضا(ع) وجه تمایز آنها با سایرین است.
همان نکتهای که «عاقل» از خادمیاران به آن اشاره کرد: ما اومدیم تا یه طوری ظاهر بشیم که روی دانش آموزان بقیه مدارس تاثیر بگذاریم. تا مدرسه امام رضا(ع) از نظر اخلاقی بیشتر شناخته بشه.»
گزارش از سارا صالحی