حاج داوود میدانست برای از خاطر نبردن، باید بنویسد. آن هم در روزگاری که داشتن دوربین عکاسی آنقدر رایج نبوده تا او بتواند از هر آنچه برایش خوشایند و زیباست، عکسی به یادگار بردارد. برای همین هم با جزئیات و دقت فراوان نوشت تا بخشی از تاریخ شفاهی در حرم مطهر سال 1305 خورشیدی و روایتهایی که نُقل دهان مردم کوچه و بازار است را ثبت کند.
درباره حاجی داوود که 93 سال پیش به مشهد آمده و از مشاهداتش در دیار حضرت دوست، یک سفرنامه نوشته است/ زائری از بمبئی
به گزارش آستان نیوز، حاجیداوود یکی از شیعیان بمبئی هندوستان بود که 93 سال پیش با خانواده به قصد زیارت آستان ملائکپاسبان حضرترضا(ع)، پا در جادههای خراسان گذاشت، با چشم جان در و دیوار شهر، خاصه حرم مطهر را تماشا میکند و درباره هر آنچه برایش جالب بوده، سوال میپرسد. او یک تابستان را در جوار حرم دوست ماند و در این مدت، هر وقت فرصتی یار میشد، دیدهها و شنیدههایش را بر روی کاغذپارههایی سیاهه میکرد تا از خاطر نبرد.
ماحصل این تماشاها و پرسشها، گنجینهای از اطلاعات میشود که اگرچه تعداد اندکی از آنان سندیت تاریخی ندارند اما دستکم نشان میدهد مردم ابتدای قرن چهاردهم خورشیدی درباره هر بنایی در حریم حرم چه میپنداشته یا میگفتهاند. نکته جالب دیگر درباره حاجی داوود این است که براساس گفتههای پسرش «روشنعلی: که در پیشگفتار سفرنامه «حاجی داوود» آمده، او هرگز خود به فکر چاپ این خاطرات نبوده و خانواده، بعدها پس از فوت حاجی داوود به طور کاملا اتفاقی کاغذهای خاطرات سفر او به مشهد را پیدا کرده و چاپ میکنند. سطرهای بعدی بریدهای از خاطرات او در مشاهده حرم مطهر حضرترضا(ع) است.
رسیدن به مشهد
حاجیداوود رسیدنش به مشهد را با یاد جناب سیدمحمد کاظم لنگ که او به اشتباه ایشان را تولیتدار آستانه در ابتدای قرن گذشته نوشته(1)، شروع میکند: «الحمدا...ساعت4 و 30دقیقه عصر به مشهد مقدس رسیدیم. گنبد طلایی حرم مبارک از فاصله 5 تا 7 مایلی (هر مایل1600متر است) نمایان بود و با تابش خورشید شکوه بیشتری پیدا میکرد. همه ما این صحنه وصفناشدنی را دیدیم و به بارگاه حضرتش ادای احترام کردیم. هنگامی که دزداب را ترک میکردیم، یک تلگراف برای متولی مشهد، جناب سیدمحمد کاظم لنگ فرستادیم. بدین سبب، دو سه مایل مانده به شهر به استقبالمان آمده و همه امکانات را در خانه زیبایش برای ما فراهم کرده بود. او را همیشه در فکر آسایش زوار دیدم آنچنان که به دکانداران بازار هم سفارش میکرد رضایت زوار را جلب کنند و حتی گاهی به خاطرشان با دکان داران چانه میزد.»
نخستین دیدار با روضه منوره
او در ادامه با شور و شوق فراوانی نخستین دیدارش با روضه منوره و ضریح مبارک حضرت رضا(ع) را توصیف کرده و مینویسد: «هنگامی که درباره روضه مبارک مشهد مقدس مطلب مینویسم، مقدم به همه توصیف روضه مبارک علیابنموسیالرضا(ع) است. هرگز روز به یادماندنی نهم آگوست1926 را که برای اولین بار آن جایگاه مقدس را دیدیم، فراموش نمیکنم. به محض ورود به صحن مسجد گوهرشاد، خود را محصور در مناظر زیبایی یافتم که از همه طرف ما را احاطه کرده بود. صحنها(2) و روضه مبارک همچون بهشت روی زمین بود و فضای بزرگی داشتند. هنگامی که وارد مسجد گوهرشاد شدیم، هنوز به سر شب خیلی مانده بود. البته زائران نماز ظهر و عصر را خوانده، در یک طرف صحن واعظان مشغول موعظه بودند. برخی در حال دعا و عدهای هم با صدای بلند زیارتنامه یا قرآن میخواندند. ما از صحن مسجد گوهرشاد مشرف شدیم به صحنی که در زمان فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و به صحن نو معروف است. هر سه صحن در اطراف حرم مبارک قرار گرفتهاند و در مجموع پانزده در دارد. صحنها چنان وسیع هستند که بیش از پنجاه هزار نفر در آنها جای میگیرند. بهشت روی زمین مسجد گوهرشاد است/ به هر کجا که نظر میکنم دری باز است. بیشترین نماز جماعت و مجلس وعظ هم در مسجد گوهرشاد و صحن آن برگزار میشود. از داخل این صحن وارد حرم مطهر شدیم. اولین درِ بزرگی که از آن داخل شدیم، از نقره ساخته شده بود. ده فقره در دیگر همانند این در، اطراف حرم قرار دارد. پس از ورود به روضه مبارکه وارد دارالحفاظ میشویم و زیارتنامه را در اینجا میخوانیم. در اطراف حرم جایی که قبر حضرت قرار گرفته، ده رواق قرار دارد.»
اداره امور آستانه با1500خادم
پس از توصیف حرم، دقیق شدن در ساز و کار و رتق و فتق امور آستانه موضوع دیگری است که این زائر هندی خیلی دقیق درباره آن توضیح داده است. اطلاعاتی که نشان میدهد حریم حرم مطهر در یک قرن پیش چگونه و با چه تعداد خادم اداره میشده است: «امور مربوط به خدمت در اماکن متبرکه بر عهده ۱۵۰۰ خادم است که به نوبت صحن را نظافت میکنند. قرآن میخوانند و سایر وظایف محوله را انجام میدهند. زائری که تازه به مشهد وارد میشود یک وعده غذا در مهمانسرای حضرت مهمان خواهد بود. درآمد سالانه حرم مبارک آستان قدس به اضافه درآمد حاصل از املاک چیزی حدود ۱۵۰ هزار تومان میشود که تقریباً برابر با ۴۵۰ هزار روپیه است. این درآمد علاوه بر حقوق مستخدمین و کارگران، صرف تعليمات مذهبی یعنی کمک به طلبهها و واعظان و خرج دارالشفاء حضرت نیز میشود. حقوق کارکنان حدود ۱۰ هزار تومان (برابر با ۳۵ هزار روپیه) است. در این زمان کمیسیون مدیریتی تشکیل شده است که شاه ایران در پایتخت ریاست آن را بر عهده دارد و نماینده وی در مشهد به امور آستان قدس از طرف وی رسیدگی میکند.»
وقتی درهای حرم را در شب میبستند
یادآوری روزگاری که حرم فقط در ساعاتی از روز باز بوده و در آن چندین بار نماز اقامه میشده، جالب است و این سفرنامه نویس، خود آن را تجربه کرده است: «روضه مبارکه همه روزه یک ساعت به اذان صبح گشوده میشود و در ساعت ده شب درهای حرم را میبندند؛ به استثنای شبهای جمعه و لیالی مخصوص همه روزه در صبح سه چهار نماز جماعت اقامه میشود و عالمان به مسائل دینی، مبتلابه مؤمنین را بازگو میکنند. از ظهر به بعد نیز تا عصر چندین نماز جماعت دیگر توسط پیش نمازان و مأمومين اقامه می گردد و هر کس بنا به تمایل خود در یکی از جماعتها شرکت میکند. قبل از اذان مغرب، عدهای از آقایان روی منبر به گفتن مسائل فقهی میپردازند. پس از اذان مغرب هم بلافاصله صفهای جماعت در صحنین و مسجد گوهرشاد بسته میشود و جز صدای مکبرین، صدای دیگری به گوش نمیرسد از آنجا که بیشتر مردم در این ساعت سر شب، گرفتاری کمتری دارند عده زیادتری برای نماز حاضر می شوند. زنان اغلب در صفوف آخر قرار دارند. برای زنان نیز مجالس زنانه جهت ذکر و مسئله وجود دارد.»
سطرهای بعدی سفرنامه حاج داوود از حرم مطهر رضوی به موضوع روشنایی حرم، سلام لشگر خراسان به حضرت و عزاداری ایام محرم اختصاص دارد که خلاصه آن چنین است: «روشنایی روضه مبارکه در شب به وسیله یک ژنراتور برق انجام میگیرد که توسط مادر آقاخان اهدا شده است. در روزهای پنجشنبه افراد لشکر را که پادگان آنها در کنار شهر است برای زیارت به حرم میآورند ساعت ۳ بعد از ظهر سربازان به طور منظم و با صلابت صف به صف برای زیارت وارد شده، برای نماز در صحن صف میبندند و یکی از خُدام روی منبر برای آنها زیارت نامه میخواند. پس از آن سربازان به بارگاه علی بن موسیالرضا (ع) ادای احترام میکنند و از صحن خارج میشوند. در چهلم امام حسین(ع) هم مراسم عزاداری برگزار میشود و غلغله عجیبی است؛ چنان که در روز وفات حضرت امام رضا(ع) یعنی ۲۹ صفر نیز شاهد برپایی مجلس سوگواری با ابهتی بودیم. در شب بیست و نهم هزاران نفر در صحن عتیق گرد آمده بودند و رأس ساعت ۹ شب درهای صحن بسته شد، به طوری که هیچ ورود و خروجی امکان نداشت. پس از حدود نیم ساعت یکی از مداحان یا ذاکرین خطبه مخصوص شب وفات حضرت را خواند و با وجود جمعیت زیاد سکوت خاصی حکم فرما بود که صدای خطبه به خوبی شنیده میشد. خدام در دو صف روبه روی هم دور تا دور صحن میایستند. در وسط آنها نیز یک صف میانی از خدام که حدود ۱۵۰ نفر هستند قرار میگیرند. در این مراسم همۀ خدام حضرت که ۱۵۰۰ نفر هستند، حضور دارند و هر کدام با شمعی روشن علاوه بر روشنایی صحن شکوه و جلوه خاصی به مراسم میدهند. به نظر میرسد صدها لامپ با یک کلید برق روشن شده است. پس از ادای خطبه ۱۵۰ خادمی که در وسط صف ایستاده بودند، شروع به حرکت کرده با نوحهخوانی به فارسی و ترکی توجه جمعیت را به خود جلب میکنند. آنها سه دور این حرکت آرام و محزون را انجام میدهند، به گونهای که میتوانم بگویم در تمام عمرم هرگز مراسمی به این عظمت ندیدهام. پس از ختمِ مراسم همه مردان و زنان مؤمن با حالتی متأثر و قلبی آکنده از حزن و اندوه صحن را ترک میکنند. گفته میشود در شب تولد حضرترضا (ع) نیز چنین مراسمی برگزار میشود زیرا یازدهم ذی القعده برای مردم خراسان روز بزرگ و باشکوهی است. همانند خطبه شب وفات حضرترضا(ع) در شب عاشورا نیز مراسم مشابهی در صحن اجرا میشود و زوار علاقمند بسیاری در چنین شبهایی در مشهد هستند.»
پژوهش: علی سعیدیان
نکته:
1-در آن دوران محمد ولی خان اسدی متولی آستان قدس بوده و پیش از او هم مرتضی قلیخان صاحب این سمت بوده و به نظر میرسد، محمدکاظم لنگ مسئول امور خدام یا مدیر امور بیوتات متبرکه بوده باشد.
2- درآن دوران حرم دارای دو صحن عتیق و نو و صحن موزه بود.