درست نبش راهروی یک، فضایی متفاوت، نگاه هر بیننده ای را حتی از دور به سوی خود میکشاند. نگاهت به سمت آن غرفه بزرگِ سر نبش که افتاد و نزدیکتر شدی، نمیدانی چه چیزی دلت را هم میبرد و هواییات میکند به قدم زدن در هوایش؛ سردرها و ورودیهای قوسیشکل طلایی و پنجرههای مشبکی اش یا عطر آشنای بهشتی که فضایش را پر کرده، یا یک حس شیرین ناشناخته که نمیشناسیاش اما آن را از سایر غرفهها متفاوت کرده، درست شبیه همان جنس حسی که در زیارت داری، وقتی دلت پر میکشد سمت حرم، به شوق زیارت...
شمیم حرم عالم آل محمد(ع) در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
اینجا هم حرم است، حرم فرهنگی امام هشتم(ع)، جایی که عطر هوش بر سیره رضوی را میشود در لابهلای ورقهای ۱۹۰۰ عنوان کتاب چیده شده توی قفسههای سپید مزمزه کرد و در کام جان نشاند.
اینجا غرفه ۲۱، غرفه انتشارات عمومی آستان قدس رضوی در سی و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است، جایی که مثل حرمش در مشهدالرضا پذیرای مشتاقان اهل دل است. مشتاقانی کتابدوست که گویی چیزی بیش از عشق به کتاب و کتابخوانی آنها را به سمت این حرم معطر فرهنگی فراخوانده است.
ساعت حدود یک بعدازظهر است و در بیست و سومین روز از اردیبهشتِ زیبا گرمای هوا بدجور توی ذوق میزند.
به اولین ورودی نمایشگاه میرسم، درب آن نیمهبسته است و پلیسِ جلوی درب، ماشینها را یکی یکی به پارکینگ و ورودی بعدی هدایت میکند و میگوید: «اینجا پر شده، جا نیست، بروید ورودی بعدی»
ورودی دوم و سوم هم بسته است و اجازه ورود نمیدهند.
به ورودی چهارم میرسم، درب بزرگ آن نیمهباز است، اما ماموری که روی صندلی نشسته و به دیوار تکیه زده، اجازه ورود نمیدهد. او هم میگوید:«بعدی، اینجا پر است».
صبر من اما تمام شده و حوصلهام سر رفته، از کجا معلوم ورودی بعدی هم همین جمله را نشنوم، بنابراین میگویم که خبرنگارم و حتما باید وارد شوم و روی حرفم میایستم. به ماشینهای پشت سر هم اجازه ورود نمیدهند، اما سماجتم ختم بخیر میشود و نتیجهاش میشود مجوز ورود و قدردانی از مامور با چاشنی لبخندی فاتحانه.
دنیای پرازدحام کتابدوستان
انگار مامورها بیراه هم نمیگفتند، پارکینگها مملو از ماشین است و به زحمت میشود لابهلای آنها و در انتهای یک مسیر شلوغ یک وجب جا برای ماشین کوچکم پیدا کنم.
این یعنی میشود از همینجا حدس زد که با نمایشگاه پرازدحامی طرف هستیم، اگرچه روز شنبه باشد و روز کاری و پرمشغله پایتختنشینان.
اینجا که پیادهروی نمایشگاهی من آغاز میشود، جایی است نزدیک به فضای پشتی سالنهای انتشارات کودک و نوجوان.
درواقع بخشی از فضای سبز نمایشگاه است با جانمایی اتاقکها و خیمههای فروش انواع خوراک و نوشیدنی و دستفروشهای کوچک و جمعیت اهلِ کتاب که خسته از نمایشگاهگردی چندساعته، حالا توی دستههای چندنفری زیر سایه درختها نشسته و کتاببهدست، سفره نوشابه و ساندویچشان را پهن کردهاند.
پس از عبور از این مسیر که به دلیل نزدیکی به سالنهای انتشارات کودک و نوجوان سرشار از حضور پرشور و شوق کودکان و چهرههای معصوم و خندان و کتاب به دست آنهاست، وارد حیاط بزرگ و مرکزی مصلی میشویم که آفتاب از زمین و آسمانش میبارد و کتابدوستان را کشانده زیر سایه سایبانهای سپیدی که دورتادور استخر بزرگ وسط حیاطِ مصلی جانمایی شدهاند.
وارد شبستان اصلی میشوم و به دنبال راهروی اول، راهروها را یکییکی از ۲۵ شروع میکنم به شمارش معکوس. فضای پرازدحامی است و عمده جمعیت جوان و نوجوان!
از این درب که وارد میشوی، تا راهروی اول مسیر نسبتا درازی در پیش است، دیدنی هم در مسیر البته کم نیست، از غرفههای تماشایی حاج قاسم و سوره مهر و جایزه جلال و جمعیت کتابدوستِ سرازیر در راهروها و غرفهها گرفته تا «دیوار آزاد» که ابتکار امسال مدیران نمایشگاه است و فضایی برای گفتوگوی آزاد درباره موضوعات روز از جمله حجاب که البته بازارش هم حسابی داغ است.
اینجا راهروی ۱، غرفه ۲۱
چندمتر آنطرفتر از این دیوار، تابلوی «راهروی ۱» توجهام را جلب میکند، اما بیشتر از آن ورودیهای بزرگ و طلاییِ قوسیشکل با پنجرههای مشبک طلایی و یک غرفه بزرگ که سبک و سیاق معماریاش میگوید: «رسیدی. مقصد همینجاست. غرفه ۲۱، غرفه بزرگ و دلگشای انتشارات آستان قدس رضوی.»
یک فضای نسبتا بزرگ که دیوارهای دورتادور آن، با قفسههای کتاب سفیدرنگ پوشیده شده است. در وسط این فضای چندصدمتری هم سه قفسه نسبتا بزرگ و سفید چهارگوش طبقاتی جانمایی شده است. کمی آن سوتر روی یک میز بزرگِ سپید هم کتابهایی چیده شده که طرفداران زیادی دارد.
کتاب دلخواهم را اینجا یافتم
توی یک کتاب کوچک سبزرنگ جیبی غرق شده است. به آرامی صدایش میکنم، از صفحه کتاب چشم برمیدارد و از بالای شیشه ته استکانی عینکش نگاهم میکند. موهایش سپید جوگندمی است و حدود ۶۰ سالی سن و سال دارد.
«چه چیزی شما را به سمت غرفه آستان قدس رضوی کشانده است؟» این را میپرسم و میشنوم که آهسته میگوید: «خیلی دنبال کتاب رساله حقوق امام سجاد گشتم و قطع کوچک و جیبی آن را در هیچ انتشاراتی پیدا نکردم جز این غرفه. کتابهای قطع جیبی برای این زمانه که وقت زیادی برای مطالعه نداریم، خیلی خوب است. این کتاب هم که چکیده کتاب اصلی با موضوع همه حق و حقوقی که بر گردن آدمی است، بسیار خوب و خواندنی نگارش و منتشر شده است.»
محمد یزدی با اینکه رشته معماری داخلی ساختمان خوانده و کارمند بانک است اما از آن دست هموطنان اهل مطالعه است که اعتقاد دارد انتشارات آستان قدس توانسته با انتشار کتابهایی در قطعهای متفاوت و عناوین مختلف، به یکی از غرفههای جذاب و دیدنی نمایشگاه تبدیل شود.
کتاب قطع جیبی رساله حقوق امام سجاد ۱۲۷ صفحه دارد و کتاب جامعی درباره زندگی و یکی از پرفروشترین کتابهای غرفه عمومی آستان قدس رضوی است.
طرفدار ادبیات پایداری
مرضیه پورداداشی یکی دیگر از بازدیدکنندگان غرفه انتشارات آستان قدس رضوی است. دور و بر کتابهای دفاع مقدس میگردد. میگوید با قصد و انگیزه قبلی به این غرفه آمده و هدفش انتخاب کتابهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای باغموزه دفاع مقدس پایتخت است.
از عناوین کتابها راضی است و میگوید چند جلد کتاب خوب با عناوین دلخواهش پیدا کرده است. «آخرین فرصت» درباره زندگی شهید علی کسایی یکی از منتخبهای اوست.
فرصت انتخاب خوب برای زوجهای جوان
نمایشگاه کتاب یکی از دلچسبترین پاتوقهای فرهنگی زوجهای جوان نیز هست که هم قرار است ساعات خوشی را در آن سپری کنند و هم در آن برای مسیر فرهنگی زندگی مشترکِ آیندهشان دست به انتخابهای مناسب بزنند.
فهیمه شیخ و محمد مطلبی یکی از همین زوجها هستند که کنار میز سپید چهارگوش ایستادهاند و سرشان را با هم توی یک کتاب فرو بردهاند. میگویند این کتاب را برای خرید انتخاب کردهاند: «مهارت مقابله با اختلافهای زناشویی.»
۶ ماه از ازدواجشان گذشته و به نظر کتاب مناسبی را برای خواندن برگزیدهاند. رساله حقوق امام سجاد هم گزینه بعدیشان است.
جذاب برای فرهیختگان کوچک
از دور چهره یک مادر مانتویی و دختر چادری نوجوانش توجهام را جلب میکند. نزدیک میشوم، تازه وارد غرفه شدهاند و همین اول کار سه جلد کتاب انتخاب کردهاند.
«حجاب در صدر اسلام»، «حجاب اجباری آری یا نه»، «اعدام در حقوق یهود و اسلام.»
هر سه کتاب هم منتخب دخترخانم نوجوان است. مادرش این را میگوید و ادامه میدهد که دخترم برخلاف بقیه اعضای فامیل خیلی پایبند حجاب است و از این مدل کتابها هم خوشش میآید. محدثه پولادیِ ۱۲ ساله اما جمله مادرش را اینگونه تکمیل میکند: «دوست دارم اطلاعاتم را درباره موضوعاتی مثل حجاب و مسائل سیاسی و اجتماعی بالا ببرم تا بتوانم با همکلاسیهایم دراین باره بحث کنم و روی آنها تاثیر مثبتی بگذارم.» محدثه و مادرش؛ زهرا جشن سده، از اصفهان برای بازدید از نمایشگاه آمدهاند و خیلی نمیگذرد که متوجه میشویم این دخترخانم محجبه و اهل مطالعه، یک نخبه فرهیخته هم هست و به تازگی طلای جشنواره فرهیختگان را برای تحقیق روی یک فرضیه علمی بهدست آورده است.
استقبال خوب
تا اینجا یعنی چهارمین روز از برگزاری نمایشگاه، غرفه آستان قدس با آن ورودیها و سردرها و پنجرههای مشبک طلاییرنگِ چشمنواز و پرچم سبزرنگ و عطر بهشتی حرم که در فضا پیچیده است و قفسههای سفید کتاب، دل مخاطبان زیادی را برده و به سمت خود کشانده است.
این را فقط مشاهدات چند ساعته ما نمیگوید، بلکه «حسن آرام»، مدیر اجرایی غرفههای آستان قدس هم روی آن انگشت میگذارد و تاکید میکند که استقبال خوبی تاکنون از غرفههای انتشارات آستان شده است.
به گفته آرام، آستان قدس رضوی امسال با سه غرفه کودک، بینالملل و عمومی در نمایشگاه کتاب تهران حاضر شده است.
او میگوید که کتابهای این غرفهها بیشتر تخصصی است و خریداران این کتب معمولا با فهرستی از قبل آماده شده برای خرید پا به غرفه میگذارند، اما خریدارانی که اتفاقی گذرشان به غرفههای آستان افتاده و کتاب دلخواهشان را اینجا یافتهاند هم کم نیستند.
عناوینی برای عموم
غرفه عمومی انتشارات آستان قدس یعنی همین غرفه سرِ نبش راهروی اول به شماره ۲۱ حدود ۲۰۰ متر فضا دارد و ۱۳۰۰ عنوان جلد کتاب.
موضوعات این غرفه به گفته مدیر اجرایی آن، بر اساس نیاز مخاطب و نیازسنجی در سالهای گذشته تعیین و انتخاب شده و شامل ادبیات پایداری، تاریخ، جغرافیای ممالک اسلامی، سیره و سنت رضوی، مطالعات قرانی، حدیثپژوهی، سادات و مفاخر اسلامی و فقه و اصول است.
برای خارجیهای کتابدوست
آستان مقدس رضوی با غرفه بینالملل و عرضه کتابهایی به زبان عمدتا عربی و در مرحله بعد انگلیسی و... به مخاطبان کتابدوست غیرایرانی خود نیز خدمات فرهنگی ارائه میدهد.
غرفه بینالملل آستان قدس که در سالنی به همین نام واقع شده، ۲۰۰ عنوان کتاب را در یک فضای ۲۰ متری به نمایش گذاشته است. به گفته آرام، علوم قرآنی، فقه، حدیث و هنرهای اسلامی مهمترین موضوعات این کتابها هستند.
سهم کودکان از دریای مهر رضوی
و درنهایت غرفه کودک با ۴۰۰ عنوان کتاب در یک فضای ۶۰ متری در سالن انتشارات کودک و نوجوان تعبیه شده تا دل کودکان سرزمین اسلامیمان را با سیره پر مهر رضوی ببرد.
مدیر اجرایی غرفههای آستان قدس میگوید کتابهای این غرفه موضوعاتی همچون سیره و سنت امام رضا(ع)، حرمشناسی برای کودکان و مفهوم زیارت را دربرمیگیرد و بیشتر بر اساس نیاز مخاطبان در سالهای قبل شناسایی و به نویسندگان برای انتشار سفارش داده شده است.
۱۴۵ عنوان کتاب چاپ اول در بین ۱۹۰۰ عنوان کتاب
فعالیت خادمان فرهنگیِ رضوی در نمایشگاه کتاب تهران به این سه غرفه محدود نمیشود و ۱۲ نشست علمی در سرای اهل قلم هم در طول برگزاری نمایشگاه با حضور نویسندگان آستان پیشبینی شده و به تدریج در حال اجراست.
نکتهای که «حسن آرام» روی آن تاکید دارد این است که آستان قدس رضوی امسال با ۱۴۵ عنوان کتابِ چاپ اول در هر سه بخش در نمایشگاه حضور یافته تا در کنار کتابهای چاپ قدیم که برخی از آنها مثل بینهایت(معارف کاربردی اسلام برای جوانان) به چاپ بیستم هم رسیده، حضور کمی و کیفی پررنگ و مؤثرتری داشته باشد.
درمجموع ۱۹۰۰ عنوان کتاب امسال در غرفههای انتشارات آستان مقدس رضوی عرضه شده که به گفته مدیر اجرایی این غرفهها انتشار کتب مذکور به ترتیب حاصل تلاش شرکت بهنشر، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، موسسه جوانان آستان قدس رضوی، موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی و دانشگاه علوم اسلامی رضوی است.
و یک پایان دلچسب
اینجا توی غرفه ۲۱، غرفه انتشارات عمومی آستان قدس نشستهام. چیزی مرا به این فضای عطرآگین دوخته است. دقایق و ساعات یکییکی میآیند و میروند، اما من پای رفتن ندارم. خیره میشوم به یکایک آدمهایی که از ورودیهای بزرگ قوسیشکل طلاییرنگ وارد این حریم میشوند. عمدهشان جوان و نوجوان هستند. پسرهای محجوبِ کم سن و سال و دخترانی با پوششهای متفاوت، از چادری و مانتویی گرفته تا محجبه و کمحجاب و بهقول رهبری ضعیفالحجاب.
و این همان چیزی است که ذهن مرا به خود درگیر کرده است، اینکه اینجا انگار سوای سایر غرفههای نمایشگاه کتاب است، چیزی بسیار بیشتر از یک غرفه معمولی کتاب. اصلا انگار بخشی از خود حرم است، حرم امام هشتم، همانجا که دل همه هموطنان، همه شیعیان برای دیدارش ضعف میرود و پر میکشد؛ همانجا که آدمها را به قیمت دلشان میخرند نه ظاهرشان، همانجا که امام مهربانیها روی سرِ همه مشتاقانش دست نوازش میکشد و همه را به یک چشم میخرد و هدایت میکند.
اینجا در حرم غرفه ۲۱ هم انگار خبرهایی است، چون وقتی یک نفر حتی اتفاقی به این پنجرههای مشبک میرسد راهش را کج نمیکند و برعکس با اشتیاق وارد میشود، با هر پوشش و هر ظاهری.
اینجا انگار حب کتاب و حب اهل بیت(ع) با هم درآمیخته و معجونش شده همان که به تعبیری جذب حداکثری است.
اینجا جوانها و نوجوانهای کتابدوست ایرانی بدجور احساس خودمانی بودن میکنند، انگار خانه امن خودشان است، انگار حرم امام مهربان خودشان است که آنها را بدون گلچین کردن به حریم خود فرامیخواند، اینجا، این غرفه متنوع فرهنگی را همه از خودشان میدانند مثل همان خانم کمحجابی که به گفته یکی از خادمین فرهنگی انتشارات، سال گذشته بدون توجه به تذکرات به داخل غرفه آمد و یکراست سراغ پرچم سبز روی گنبد حرم مطهر رفت و آن را بوسید و گفت من به شوق زیارت امامم اینجا آمدهام.
گزارش فاطمه مراد زاده