از قدیم الایام، نان برکت و نعمت خدا و خانهها بوده تا جایی که از کودکی هر زمان تکه نانی در کوچه و خیابان روی زمین میبینم، یاد مادربزرگم میافتم که میگفت:«مواظب باش، برکت خدا زیر پا نرود.»
طعم برکت پای سفره سیرجانیها
اکنون چه زیباست که مهمان موکبی شوی مملو از سادگی و مهربانی. قصه ما درباره موکبی است که اعضای آن با اتوبوس و قطار از شهر کویری سیرجان خودشان را به مشهدالرضا رساندهاند تا در این روزهای مبارک دهه کرامت به سفرههای زائران امام خوبیها(ع) برکت دهند.
موکب «حضرت سیدالشهدا(ع) سیرجان»، یکی از موکبهای خدمترسان دهه کرامت حریم حرم مطهر رضوی است که با 120 نفر (90 نفر خانم و 30 نفر آقا)، از سوم تا سیزدهم خرداد ماه در این آستان مقدس مشغول پخت نان محلی برای زائران هستند. با ما همراه شوید تا با حال و هوای خدمت در این موکب آشنا شویم.
نان مادرپز
در جستجوی موکب سیرجانیها زیر تیغ آفتاب ظهر از بست نواب از حرم مطهر خارج شده و به طرف باب الکاظم(ع) به راه میافتم. بالاخره موکبشان را پیدا میکنم. سراغ مسئول موکب را که میگیرم، مردی پنجاه یا شصت ساله را به من معرفی میکنند. رنگ و روی چهرهاش، نشان میدهد که اهل شهر و دیاری در جنوب کشور است. وقتی مصاحبه را شروع میکنم، السلام و علیک یا علی بن موسی الرضا(ع) میگوید و خودش را معرفی میکند: علی باسفرجانی، مسئول موکب حضرت سیدالشهدای سیرجان هستم. این موکب به مناسبت ایام ولادت امام رضا(ع) در جوار حرم مطهر رضوی مستقر شده و در دو نوبت صبح و بعدازظهر پخت نان محلی دارد؛ صبحها از حدود ساعت 4 بامداد تا 10 و بعدازظهرها هم از ساعت 17 تا 20 پخت دارد.
به میانه موکب میرویم که 10 تنور آهنی گازی پشت سر هم ردیف شدند. آقای باسفرجانی برایم در خصوص چگونگی پخت نانها توضیح میدهد: پخت نان ما در اصطلاح «مادرپزی» است، یعنی به شیوه سنتی قدیم انجام میشود و تنها تفاوت پخت در نوع تنوری است که استفاده میکنیم. با این حرفش ناخودآگاه، تصویر تنورهای گِلی خانههای قدیم روستایی در ذهنم نقش میبندد.
از او درباره چگونگی توزیع نانها هم میپرسم و او پاسخ میدهد: نان پخته شده طبق حوالهها در اختیار موکبهای حریم حرم مطهر رضوی قرار میگیرد تا بین زائران توزیع شود.
حضور پررنگ در مناسبت های مختلف
طبق گفتههای این خادم سیرجانی، این موکب از موکبهای باسابقه دهه کرامت است و 9 سال متوالی هم در ایستگاه منزلآباد و حسینیه داروغه مستقر بوده و امسال چهارمین سال است که در حریم حرم مطهر رضوی فعالیت دارد. چنانکه او تصریح میکند: ما هر ساله به عشق ائمه اطهار(ع) برای خدمت و پخت نان صلواتی به مشهد میآییم و هدف اصلیمان هم سلامتی آقا امام زمان(عج) است.
البته موکب حضرت سیدالشهدای سیرجان در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی در مناطقی همچون مسجد جمکران، شهرهای قم، کرمان و کربلا و حتی در زمان وقوع بلایای طبیعی هم با پخت نان خدمترسانی دارد.
به عشق خدمت آمدیم
در ادامه وارد بخش دیگری از موکب میشوم که چند مادر و مادربزرگ ساده و بیآلایش دور هم نشستهاند و با نوشیدن استکانی چای، رفع خستگی میکنند. ابتدا با همسر آقای باسفرجانی آشنا میشوم. او با زبان ساده و عامیانه خودش میگوید که اهل مصاحبه نیست. همین که خدا شاهد و ناظر کارهایش است، برایش کافی است. رو به دیگر خانمها میکنم. آنان مرا با رویی خوش به جمع خود دعوت میکنند. کنارشان مینشینم و سر صحبت را با تک تک آنان باز میکنم.
مهین پورقاسم، اولین نفری است که برایم از بارها همراهیاش با موکب تعریف میکند. او پرستار بازنشسته است و در ارائه خدمات درمانی به اعضای موکب بیشتر مشارکت دارد. پورقاسم میگوید: تمام اعضای موکب مشکلات سفر، مکان استقرار، گرما و سرما را به عشق امام رضا(ع) به جان خریدهاند و برای خدمت آمدهاند.
بانوی دیگری که تا چند دقیقه قبل مشغول ریختن چای برای اعضای موکب بود، یک استکان چای لبسوز برایم میریزد و به رسم میزبانی جلویم میگذارد. او خودش را صغری حجتینژاد معرفی و بیان میکند: وقتی صحبت از حرکت موکب به کربلا، مشهد و جمکران میشود، اختیار، دیگر دست خودمان نیست. به عشق اهل بیت(ع) به قدری ذوق و شوق داریم که فقط به زیارت و خدمت فکر میکنیم.
طاهره احدیت، از دیگر مادران خدمتگزار در این موکب است. او هفت سال است در موکب سیدالشهدا(ع) خدمت میکند. از آنجایی که این بانو در پخت نان موکب مشارکت مستقیم دارد، میخواهم بیشتر برایم از این نان محلی بگوید. او بیان میکند: آردی که نانها با آن پخته میشود، محلی و مال سیرجان است. موادی مثل کنجد، سیاهدانه و... هم که داخل خمیر آن میریزیم با دست خودمان درست شده است.
او سپس با حس خاصی ادامه میدهد: نان خوشمزه دست زائر و خادم آقا میدهیم و مایه افتخارمان است. از طاهره خانم درباره سختی پخت نان در فصول گرم سال هم میپرسم و او میگوید: وقتی نان میپزیم، در شور و شوق کار هستیم و گرما هم اذیتمان نمیکند. حتی در اربعین در کربلا که نان میپختیم، کنار تنورها خنکتر بود.
گره هایی که با توسل باز شد
او همچنین او از توسلها و عنایتهایی که در این موکب دیده است، تعریف و خاطرنشان میکند: اگر زندگیمان به گره کوری خورده باشد، از برکت خدمت در این موکب گرههایش باز شده است. ان شاالله همه خادمان همیشه سالم و در خدمت اهل بیت(ع) و زائرانشان باشند.
در پایان، این خادمان مهمانواز حضرت دوست، من را هم مهمان برکت سفرهشان کرده و با چند نان محلی سیرجانی بدرقهام میکنند.
گزارش: آرزو مستاجر حقیقی