اگر قرار باشد بر اساس اسناد درباره دارالشفای حضرتی صحبت کنیم، قدمت آن به ابتدای دوره صفویه باز میگردد. احتمالاً قدیمیترین سند، وقفنامهای متعلق به خواجه عتیق منشی، نخستین نایبالتولیه آستان قدس رضوی و منصوب شاه اسماعیل یکم صفوی است که در سال 931ق / 904ش، یعنی چیزی حدود 500 سال قبل، بخشی از اموال خود را در مشهد، وقف دارالشفای حضرتی کرد تا به درمان و رسیدگی امور بیماران نیازمند و به ویژه زائران محتاج به کمک، اختصاص یابد. با این حال، بعید به نظر میرسد که قدمت دارالشفا یا شفاخانه حضرتی به همین پنج قرن خلاصه شود.
حکایت دارالشفای حضرتی؛ از «سرای ناصری» تا «سرای ملک»
رسیدگی به امور بیماران همیشه یکی از بهترین اعمال و از امور توصیه شده در شرع انور بوده و هست. به همین دلیل، دور از انتظار نیست اگر ما برای برپایی شفاخانه و رسیدگی به امور بیماران در جوار حرم مطهر و ذیل نظارت آستانقدس رضوی، قدمتی بیش از اینها قائل شویم، هر چند که ناچاریم به دلیل محدودیت اسناد، حد مطالعات تاریخی را در محدوده دوره صفویه متوقف کنیم.
اسناد عصر صفوی چه میگویند؟
رسیدگی به امور مربوط به شفاخانه حضرتی که به احتمال زیاد، جایی در حاشیه بازار مشهد و در نزدیکی مدرسه «دو در» و «پریزاد» قرار داشت – و تا اواسط دوره قاجار نیز، در همین مکان واقع بود – در دوره صفویه و با عنایت ویژه فرمانروایان این دودمان به توسعه شهر مشهد، وارد مرحله جدیدی شد؛ تا آنجا که حتی خدمت در آن، به عنوان خدمت به زائران حرم رضوی، گرامی، محترم و مقدس شمرده میشد و بزرگان و دولتمردان عصر صفوی، در این سمت به خدمت افتخاری در آستان مشغول میشدند. نمونه مشهور آن، سیدفخرالدین اصفهانی، وزیر شاهتهماسب یکم صفوی است که به این خدمت پرارج مشغول بود. در این دوره، غیر از سیدفخرالدین، میتوان به پزشکان نامداری مانند میرزاطالب و حکیم عمادالدین محمود بن مسعود شیرازی – مشهور به «بقراط زمان» و از استادان شیخ بهائی – اشاره کرد که با خدمتشان، در افزایش موقعیت دارالشفای حضرتی و اعتبار و ظرفیت آن، مؤثر بودند. طبق گزارش مورخان دوره صفویه، مانند اسکندربیک منشی (در عالمآرای عباسی)، همزمان با رونق سنّت حسنه وقف در مشهدِ عصر شاه عباس یکم و ایجاد مدارس بزرگ، تکمیل زیرساختهای شهری و توسعه اماکن متبرکه با حضور و مشارکت دولتمردان صفوی، برخی از آنها به موضوع حمایت از دارالشفای حضرتی نیز، توجه فراوانی نشان دادند. به عنوان نمونه، عبدالمؤمن بن ابوالقاسم حسینی در «کتابچه موقوفات آستانقدس» (نسخه خطی شماره 8557 کتابخانه مرکزی آستانقدس)، به موضوع وقف اللهوردیخان، سپهسالار سپاه ایران در دوره شاهعباس یکم و بانی رواق «اللهوردیخان» در حرم مطهر، در این باره اشاره میکند؛ عبدالمؤمن گزارش میدهد که اللهوردیخان، «طاحونهای» (آسیای آبی) را در کنار دروازه بالاخیابان، وقف دارالشفای حضرتی کرد تا صرف «عدم کفاف اخراجات جماعت دارالشفای امام علیهالسلام» شود. در این زمینه اسناد متعدد و قابل ارائهای دیگری نیز، وجود دارد؛ مثلاً سندی مربوط به جمادیالاول سال 1089 / تیرماه سال 1057 با موضوع «روزنامچه جمع و خرج صاحبجمعان بيوتات سرکار فيضآثار» در مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی نگهداری میشود که در آن، صورتحساب مربوط به «محمد شربتدار»، یکی از مسئولان دارالشفای حضرتی، بابت امور مربوط به این بخش گزارش شده است: «طبیب دارالشفاء گزارشی از برآورد صورت جمع و خرج صاحبجمعان سرکار فیضآثار در روز یکشنبه، سنه جمادیالاول 1089ق برای جناب سید محمد شربتدار دادهاست. از این قرار که 26 تومان و 5 هزار و 496 دینار جهت بیماران متفرقه به موجب قرار نسخه [شامل] ریوندچینی، فلوس، طباشیر و معجون کابلی و زوفا و و روغن کرچک و پرسیاوشان و عرق بیدمشک هزینه شدهاست.»
کوچ دارالشفای حضرتی به بالاخیابان
موضوع فعالیت دارالشفای حضرتی، تنها محدود به مداوای بیماران نیازمند نبود؛ در کنار هزینه دارو و طبیب، تغذیه بیماران محتاج نیز، از وظایف دارالشفای حضرتی محسوب میشد و این وظیفه، نه فقط در اسناد دوره صفویه، بلکه در ادوار بعد نیز، پررنگ بود. طبق متن مندرج در «طومار علیشاهی» (یکی از اسناد مهم موقوفات آستان قدس رضوی)، در دوره افشاریه، دارالشفای حضرتی، با استفاده از ظرفیت وقف، مسئولیت اطعام و درمان بیماران و زائران فقیر و غریب را برعهده داشت. در دوره قاجار، دارالشفای حضرتی فراز و فرود بسیاری را تجربه کرد که در اسناد پرتعداد این دوره، منعکس است. طبق گزارش محمدحسنخان اعتمادالسلطنه در «مطلعالشمس» و فاضل بسطامی در «فردوسالتواریخ»، فتحعلیشاه بعد از گذاشتن سنگ بنای صحن نو (آزادی)، حاجی میرزاموسیخان را نایبالتولیه آستانقدس کرد و با تمهیداتی که وی اندیشید، کار دارالشفای حضرتی هم رونق گرفت. آنگونه که یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی ناصرالدینشاه، در خاطرات خود، دارالشفای حضرتی را تنها مرکز درمانی آبرومند در تمام ایران میداند. ساختمان دارالشفای حضرتی تا سال 1277ق / 1239ش، در نیمه نخست سلطنت ناصرالدینشاه، در مکان قدیمیاش، جایی نزدیک مدرسه «دو در» و پریزاد و «حوالی سرای ناصری» در بازار قدیمی مشهد قرار داشت. در این سال، با تلاش مشیرالدوله که به تازگی نایبالتولیه شدهبود، زمینی در محدوده سرای ملک، واقع در بالاخیابان، مقابل مدرسه علمیه نواب را به امر ساخت دارالشفای حضرتی اختصاص دادند و چون عمر مشیرالدویه کفاف نداد، این بنا توسط پسرش محمدصادقخان تکمیل شد. دارالشفای جدید، وضعیت متفاوتی داشت و داخل آن فضای سبزی در قالب چهار باغچه زیبا تدارک دیدهبودند. این موضوع در نقشه قدیمی «ذوالفقارخان» که در سال 1284ق / 1246ش، همزمان با سفر ناصرالدینشاه به مشهد کشیده شدهاست، با ظرافت درج گردیده. ناصرالدینشاه از این شفاخانه بازدید کرد و طبق گزارش علینقی حکیمالممالک در «روزنامه سفر خراسان»، «وضع باغچهها و حجرات مریضخانه مقبول طبع ملوکانه گشته، مبلغی به خدام و مستحقین دارالشفا به رسم انعام احسان فرمودند.» با این حال، شرایط دارالشفای جدید، با ریاست ابوالحسنمیرزای شیخالرئیس، رو به وخامت گذاشت و با وجودی که علیاکبرخان نفیسی، مشهور به «ناظمالاطبا» را به عنوان مسئول بخش تخصصی دارالشفای حضرتی منصوب کردند و او تا سال 1299ق / 1261ش عهدهدار این مسئولیت بود و اقدامات مفیدی برای استفاده از طب نوین در مشهد انجام داد، اما بالاخره ناصرالدینشاه فرمان عزل ابوالحسنمیرزا را در سال 1300ق / 1262ش صادر کرد و محمدحسنخان ملکالحکما را به جای وی گمارد. محمدحسنخان اوضاع به هم ریخته دارالشفای حضرتی را سامان داد و دواخانهای مخصوص، نزدیک حمام مهدیقلیبیگ (امروزه در انتهای اندرزگوی 13 قرار دارد) بنا کرد. اداره دارالشفای حضرتی تا پایان دوره قاجار، با اندکی فراز و فرود، به همین شکل تداوم پیدا کرد و افرادی نظیر مرتضیقلیخان طباطبایی نائینی، سیدجواد ظهیرالاسلام و دکتر امیرخان امیرعلم، بر روند فعالیت این مرکز، تأثیر مثبت گذاشتند.
گزارش: جواد نوائیان رودسری