«چه توفیقی بالاتر از این که کسی بتواند صدایش را در حرم آزاد کند و زائر امام رضا(ع) قرآن را از گلوی او بشنود» اینها را استاد مهدی حسنی با کلماتی ساده میگوید اما انگار ترجمهاش این میشود که وقتی صدایش را در حرم امام رضا(ع) آزاد میکند، پا به دنیای دیگری میگذارد.
صدایی که در حرم امام رضا(ع) آزاد میشود
از پلههای زمان بالا میرود و از درچههای مکان عبور میکند. از روی آن خط آسمانی که پاهایش روی آن قرص شده است، زائرانی را میبیند که گوش به صدای او دارند و کلام خدا را از حلق او میشنوند. و چه توفیقی بالاتر از این برای استاد مهدی حسنی، حافظ کل قرآن و دارو مسابقات بینالمللی قرآن کریم که در ۵۰ سالگی همچنان در اوج است و به آرزوی خود در فتح قلههای قرآنی دست یافته است.
میگوید: حس و حال حرم یک طرف، قرآن خواندنش طرف دیگر. قرآن خواندن در حرم امام رضا(ع) یعنی اینکه قرآن و عترت را همزمان داری. همجوار عترت هستی که ثقل اصغر است و قرآن میخوانی که ثقل اکبر است. ترکیب این دو آرامش محض است برای من، آرامشی که همزمان از کلام خدا و عترت میآید و هیچ فرازی بالاتر از این برای من نیست.
اما رسیدن به قلهای که امروز استاد مهدی حسنی، حافظ و قاری مطرح قرآن روی آن ایستاده است مسیر سخت و پرماجرایی داشته است. مسیری که وقتی این حافظ کل قرآن آن را مرور میکند گاه آنقدر برای خودش عجیب است که گویی قصه فرد دیگری را بازگو میکند.
صدای قرآن پدر بعد از نماز صبح
صدای قرآن خواندن پدر هر روز بعداز نماز صبح در گوشش مینشیند و فضای کودکی اش را سرشار از نوایی الهی میکند. و پس از آن برادر بزرگتر است که دست او را میگیرد و پایش را به جلسات قرآن باز میکند. این است آغاز ارتباط مهدی با قرآن و زندگی که چون صفحهای نقش گرفته از آیات الهی در مقابل دیدگانش قرار دارد.
استادی که مسیرش را عوض کرد
در دوران کودکی و نوجوانی اولین قدمهای خود را در مسیر یادگیری قرآن میگذارد. قرائت قرآن را فرا میگیرد تا اینکه در سن ۱۵ سالگی، وقتی شور نوجوانی او را به سوی یادگیری بیشتر سوق میدهد، قدم جدی تر در این مسیر میگذارد؛ رویارویی با استاد حفظ قرآن، استاد گرامی که در حفظ قرآن الگوی او میشود، مسیر او را تغییر میدهد. او که تاکنون قرآن را قرائت میکرده و نوارهای قرائت گوش میداده حالا با شخصی روبرو میشود که کل قرآن را از حفظ است. تعجب، شور و اشتیاقی در هم آمیخته، هیجانی دوچندان ایجاد میکند برای تغییر مسیر قرآنی زندگیاش و از قرائت در راه حفظ قرآن قدم میگذارد و چند جزء را حفظ میکند.
حفظ کل قرآن در دوران سربازی
اما اشتیاق چند روزهاش برای حفظ فرو مینشیند تا اینکه دوره سربازی فرا میرسد و شاید فرصتی که در این دوران دارد بار دیگر این اشتیاق را در او شعلهور میکند و در عرض ۱۴ ماه کل قرآن را حفظ میشود؛ چه حس خوبی دارد، برآمدن از پس کاری که دوست داشتنی است. آرامشی عجیب مثل یک نفس راحت که از پی انجام کاری سخت میآید همه وجودش را در برمیگیرد. «تا پیش از سربازی برای قرائت قرآن دعوت میشدم اما در سربازی که بین سالهای ۷۴ و ۷۶ بود و توانستم روی حفظ قرآن مسلط شوم و به این ترتیب در دل مسیری قرار گرفتم که مرا بیشتر غرق در عشق به قرآن میکرد. در مسابقات مختلف شرکت میکردم و تقریبا هر سال برنده استانی میشدم و این روند ادامه داشت تا پا به مسابقات جدی تر و مهم تر و حرفهای گذاشتم.»
شیرینی زیارت حضرت زینب(س)
سال ۸۲ به مسابقات بینالمللی راه مییابد و برای نخستین بار به سوریه میرود و در آنجا موفق میشود رتبه دوم را کسب کند. بعد از آن هم در سال ۸۲ در مسابقات بینالمللی کشور، نماینده ایران میشود. پس از آن ۲ کتاب در زمینه حفظ قرآن تالیف میکند و در ادامه به مرحلهای پا میگذارد که داوری مسابقات بینالمللی قرآن را بر عهده او می گذارند. «الان گواهینامه درجه یک داوری مسابقات بینالمللی را دارم و به شکل تخصصی در زمینه تدریس قرآن کار می کنم. البته الان ۶ سال است روی تجوید تخصصی کار میکنم و اساتید قرآن را آموزش میدهم و به اصطلاح اساتید قرآن اجازه قرائت را از من میگیرند و این توفیق است که نصیب من شده است.»
گذر از سختیها
استاد حسنی هر روز صبح تا ظهر در واحدی در حرم مطهر مستقر است تا برای اساتیدی که حضوری آموزش میبینند کلاس قرآن برگزار کند و آن دسته از اساتید هم که راهشان دور است و امکان حضور ندارند به صورت تلفنی پای کلاس درسش بنشینند. توفیقی که به این راحتیها نصیب او نشده است. وقتی از سختیهای طی کردن مسیر موفقیتش میگوید، لرزه به صدایش میافتد. شاید این برای او رنج باشد که خیلیها فکر میکنند مسیری که او طی کرده آسان و بی دردسر بوده درحالی که هر کس نمیتواند با پای پیاده قدم در این مسیر سخت بگذارد.
«رسیدن به هر جایگاه و موفقیتی مستلزم عبور از سختیها و موانع بسیاری است و هرچه هدف بزرگتر باشد این سختیها هم بزرگتر میشوند و زحمت بیشتری باید برای غلبه به آنها کشیده شود.»
استاد حسنی یک حافظ حرفهای در سطح جهانی بوده و از این رو سختیهای بزرگی پیش رو داشته است. این سختیها از ابتدای مسیر که تازه قدم در راه حفظ قرآن گذاشته بود خودشان را نشان داده بودند و در ادامه راه هم که باید حفظ قرآن را تثبیت میکرد سختیها حضور داشتند حتی اکنون هم حفظ این موقعیت سختیهای زیادی برای او به همراه دارد.
«۸ سال متوالی برای شرکت در مسابقات تلاش کردم، عناوین زیادی هم کسب میکردم اما هیچکدام از اینها راحت نبود. برای شرکت در مسابقات استراس زیادی داشتم، تمرینات منظم در برنامهام بود و این یعنی خط کشیدن روی بسیاری از تفریحات و مهمانیها و سرگرمیهایی که هر کس نیاز داشت. به جای این تفریحات، ساعات متمادی مینشستم و روی ذهنم کار میکردم تا آیات مشابه را در ذهنم تثبیت کنم تا هر سوالی که می پرسند تپق نزم. همچنین به دیدار اساتید میرفتم و آماده شرکت در مسابقات میشدم. همه اینها سختی بسیاری میطلبید.»
پیشرو در تربیت حافظان قرآن
پس از هر سختی آرامش و راحتی است. این برای استاد حسنی هم پیش آمده است. وقتی از توفیقات طی کردن این مسیر سخت میگوید صدایش بغض آلود میشود.
«از توفیقات طی کردن این مسیر هر چه بگویم کم گفته ام. مثلا سال که۸۲ عازم سوریه شدم اولین بار بود خارج از کشور میتوانستم زیارت کنم. زیارت حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) و پس از آن در همان سال رفتن به حج واجب و پس از آن در سال ۹۱ رفتن به کربلای معلی و اجرای برنامه در آنجا همه اش توفیقاتی است که نصیب من شده است. اما یک توفیق بزرگ دیگر همین سالهایی است که افتخار تدریس و آموزش قرآن را داشتم. اینکه حس کردم در این زمینه اثرگذار بودهام یکی از بزرگترین توفیقات است برای من.»
منظور استاد حسنی از آموزش دادن این نیست که خیلی ساده و راحت لباس پوشیده، سر کلاس حاضر شده درس داده و برگشته خانه. منظور او از حضور در کلاس درس، رفتن به مسیرهای طولانی است. خودش می گوید برخی از شهرستانهای خراسان را بیش از ۱۰۰ بار سرزده است. برخی جاها ۲۰ بار و یک جاهایی هم بیشتر از ۳۰ بار رفته است تا عدهای را با قرآن آشنا کند، با حفظ آشنا کند و حافظ قرآن تحویل دهد.
«خیلی خوشحالم که توانستم تعداد زیادی حافظ قرآن تربیت کنم. اینکه الان میبینم خیلی از حفاظ بین المللی خراسان شاگردان من بودهاند یا برخی از اساتید داخل استان و مشهد اکثرا شاگردانم هستند، همه آن سختیها را برایم دلنشین میکند. این برای من باقیات صالحات است.
نیتی که طرح بزرگ آموزش قرآن شد
هر کس در زندگیاش قصهای دارد که مخصوص خودش است. آنقدر مخصوص که هیچ کس دیگر نمیتواند آن را حتی نزدیک به شخص دیگری ببیند. برای استاد حسنی این قصه هم از جنس قرآن است. خلاصه اش این میشود که سال ۹۵ او و یک نفر که با او همراه میشود یک موسسه قرآنی راه میاندازند. شریکش درگیر یک سری طرحهای مالی میشود و بدهی ۷۰ میلیون تومانی به بار میآورد که در آن زمان رقم بسیار بالایی بود و خیلی راحت این بدهی را میگذارد روی دست استاد حسنی. همه هم و غم حسنی این میشود که این بدهی را پرداخت کند و مربیانی که وعده استخدام به آنهاداده شده است سرکار بیاورد. حاصل این درگیری ذهنی هم میشود؛ طرحی آموزشی که روزهای زیادی روی نوشتنش وقت گذاشته است. طرحی که بر اساس آن همان مربیان منتظر اشتغال، کلاسهایی برگزار کنند و این چرخه حل و فصل شود. این طرح در آستان قدس اجرایی میشود. زمان اجرا به او میگوید در جلسهای حضور یابد و حق الزحمهاش را دریافت کند اما استاد حسنی که نیتش فقط آموزش و برطرف کردن آن مسائل مالی بوده در حرم امام رضا(ع) استخاره میکند که آیهای میآید با این مضمون که «اجر کارتان را خدا میدهد.» همین سبب میشود هیچ دریافت و درخواست مالی نداشته باشد اما پس از مدتی این اجر به او بازگردانده میشود؛ آن طرح که اکنون اجرا شده است جزو طرحهای برتر آموزش قرآنی محسوب میشود و استاد حسنی با اینکه هیچ توقع و چشم داشت مالی از آن نداشت، از طریق آن به داشتههای معنوی و بعضا مادی میرسد که نمونه اش کسب عنوان خادم قرآنی امام رضا(ع) در سال ۱۴۰۰ است که افتخار کمی نیست. او همان سال حکم خادمی تشرفی آستان قدس را دریافت میکند. در کنار این حدود ۵۰۰ حافظ قرآنی در طرح آموزشیاش تربیت میشوند. این ها را بگذارید کنار مقام بالای استادی که به آن دست یافته است زیرا او تنها استاد قرآن در ایران است که اجازه قرائت را به اساتید میدهد.
«امام رضا(ع) جبران کرد. برای زحمتی که کشیدم و خط به خط آن طرح را نوشتم، برای خون دلی که خوردم تا به خاطر یک مساله مالی نام قرآن و موسسه قرآنی بدنام نشود، امام رضا(ع) بود که این راه را پیش پای من گذاشت که هم از نظر علمی و هم مالی برایم آورده داشت.»
گزارشی از مریم مانا