16 ساله است و توانسته از مسابقات آموزشگاهی تا رقابتهای جدی اوراسیایی صعود کند و از هر رنگ مدال، یکی دو تا را به نام خود ثبت کند.
تنها حامی ام، امام هشتم(ع) است
به گزارش آستان نیوز، به پشتوانه خانواده و تلاش و تمرین بیوقفه، این افتخارات را کسب کرده است. اما با همه کم وکاستیهای این مسیر، به پشتیبانی نام و وجود امام هشتم دلخوش داشته و دارد. با فاطمه جعفری ثانی دانش آموز کاراتهکار دبیرستان دوره دوم امام رضا(ع) واحد1 که صاحب 2 مدال طلای استانی و یک ملی و نیز 2 مدال نقره استانی و یک نقره ارزشمند اوراسیایی است، به گپ.گفت نشستیم و او کمی از کارنامه ورزشی خود برایمان تعریف کرد:
با ورزش اجتماعی شدم
11 ساله بود، از آن دختربچههای شلوغ و پر جنبوجوش که فقط وقتی پایش به تاتامی کاراته باز شد، شوروهیجان کودکیاش به سمت قهرمانی سمتوسو گرفت. اما پیش از آن، خیلی از رشتههای ورزشی از ژیمناستیک، بوکس، تکواندو، ووشو، جوجیتسو و... را امتحان کرد تا اینک دریافت: کاراته یک دنیای دیگر است. چون بخشی از هر رشته ورزشی را در خودش دارد. حرکات و ضربات دست و پا، شکستن اجسام سخت، رزم با سلاح را دارد. به همین خاطر این رشته محبوب را دوست دارد.
مثل هر ورزشکاری در این مدت فرازوفرودهای زیادی را از سر گذرانده تا حالا پس از 5 سال، در سطح دان2 نتیجه تلاشهایش را با ایستادن بر سکوهای موفقیت ببیند. سرچشمه خیلی از افکار و موفقیتهایش را که از لابهلای حرفهایش بگیری، به حضور پر رنگ مادرش میرسی. مادرش مدیر یک واحد آموزشی است، از او نقل قولی میکند: من اوایل خجالتی و درونگرا بودم. مادرم همیشه میگفت: «به تقویت ارتباطات و اطلاعات توجه داشته باش. و یکی از راههای گسترش روابط اجتماعی، ورود به دنیای ورزش است. با ورزش ، در کنار همه فواید جسمانیاش، اجتماعیتر میشوی» درست هم میگفت. به محض اینکه وارد رینگ رقابت میشوم، حواسم را روی حریف و پیروزی بر او متمرکز می کنم و همه ترس، ناراحتی و اضطرابم محو میشود چون وسط میدان، باید فقط روی داشتههای خودت حساب کنی.
هرگز نگفتم، نمیتوانم
پرسیدم «از نظر تو، موفقیت یک ورزشکار بهخصوص وقتی نوجوان و میدانندیده باشد، به چه عواملی بستگی دارد؟» در جوابم گفت: تمرین، تمرین و باز هم تلاش و تمرین.
از فاطمه خواستم «به عنوان یک قهرمان یک جمله انگیزشی بگو که خودت به آن معتقدی»: هرگز، نگفتم نمیتوانم. حتی وقتی شکست خورده میدان من بودم. به خودم میگفتم، این هم میگذرد.»
گفتم مگر میشود، شکست خورد و حرف های منفی و نا امیدکننده نزد؟ در جواب با قاطعیت گفت: بله. چون مادرم همیشه در مسیر تمرین و مسابقات به من میگفت: «زندگی ما را افکار ما میسازد. اگر ذهن ثروتمندی داشته باشی، در آینده آدم ثروتمندی میشوی؛ البته نه فقط از نظر مالی، منظورش آدمی است که به اهداف و آرزوهایش میرسد و اگر ذهن فقیر و کوتهبینی داشته باشی، به جایی نمیرسی». به همین خاطر اگر از آخر، اول شوم، باز هم نمیگذارم افکار و کلمات منفی مانعم شود. بعد هر شکست، گریه کردم، ناراحت شدم ولی بلند شدم و دوباره و دوباره برای برنده شدن تلاش کردم.
سر رشته گپوگفتمان را به زوایه دیگری از عالم ورزش بردم و از او پرسیدم، با وجود هزینههای سنگین ورزش حرفهای، تا حالا حامی مالی هم داشتی، که جواب منفی داد و در ادامه گفت: تا امروز همه هزینهها را خانوادهام متقبل شدند و هیچ کمک مالی و یا حمایت خاصی از نهادهای ورزشی استفاده نکردم. فقط در جریان مسابقات، به امام رضا(ع) متوسل میشوم. امام هشتم، تنها اسپانسر من است.
مصاحبه از سارا صالحی