اواسط فصل تابستان است و ایام تعطیلی مدارس. ولی برخی از مدارس در اوقات فراغت نیز دانش آموزان خود را رها نکردند و به هر مناسبت طرح و برنامهای برای غنا بخشیدن به روزهای تفریح و فراغت از تحصیل آنها اجرا میکنند.
تحصیل معرفت در محضر امام
به گزارش آستاننیوز، طرح فرهنگی «شب در حرمِ» دبیرستان دوره دوم امام رضا(ع) واحد7 یکی از همین طرحها است تا از خلال این فوقبرنامه شبانه، دختران دانش آموز دهه هشتادی، ساعتی از محضر عالم آل محمد(ص) کسب فیض و معرفت کنند.
شب زندهداری در حرم
برنامه دو بخش داشت. بخش اول از ساعت 11 شب در مدرسه شروع شد و بروبچهها بعد از چند وقت استراحت و دوری از دوستان، فرصت پیدا کردند، دیداری تازه و با هم گفت وگو کنند.
ساعت از نیمهشب گذشته، با این حال کادر مدرسه پر انرژی همراه دخترانشان، پای کار سروسامان دادن به امور اردو هستند. از زهرا یاراحمدی مدیر مدرسه پرسیدم، چطور اعضای خانواده، بهخصوص فرزندانتان به این همه حضور وقت و بیوقت شما در مدرسه اعتراض نمی کنند؟ او در جوابم گفت: از روز اول برای همسرمان شرایط مسئولیتی که برای تربیت دانش آموزان قبول کردیم، روشن کردیم. معمولا خانواده هم در این راه همراه و همدل ما هستند. شاید گاهی اوقات فرزندان از نبود ما در خانه خوشحال نباشند، ولی به تدریج این شرایط را پذیرفتند.
ساعت حوالی 2 بامداد بود که اتوبوسها، برای حرکت به سمت حرم مطهر رضوی به خط شدند.
از مهشید نجفی که در حال گفتوگو با دوستش بود، پرسیدم «چرا توی برنامه شب در حرم شرکت کردی؟» گفت: کنار دوستان حرم رفتن بیشتر لذت دارد. گفتم «خواستهای هم از آقا داری؟» گفت: خیلی. برای سلامتی امام زمان(عج) و... در خلوت شب، حس نزدیکتری به خدا و امام رضا(ع) دارم. دوستش فاطمه ابراهیمی در ادامه گفت: میخواهم برای موفقیت تحصیلی و شغلی خودم و عاقبت بهخیری والدینم دعا کنم.
قرار شبانه در پاتوق معنوی دهه هشتادیها
نزدیک سحر بود که وارد صحن پیامبر اعظم(ص) شدیم. نوای مناجات امیرالمؤمنین(ع) سکوت شبانه حرم را میشکست و حال دلت را آماده دعا و نجوی و زیارت میکرد. بعد از سلام و قرائت اذن ورود، دانش آموزان و کادر مدرسه مقابل بیرق سبز مدرسه امام رضا(ع) عکسی به یادگار گرفتند.
بعد از شرکت در نماز جماعت، دخترها گروهگروه آماده حرمگردی شدند. هدف یکی از گروهها، صحن قدس بود. شاید فکرش را هم نمیکردیم زائران پر تعداد شبهای حرم نوجوانان دهه هشتادی باشند.
دغدغهای که شب و روز نمیشناسد
وجیهه رفائی معاون پرورشی مدرسه، نکات و آداب دینی و زیارت را در خلال گپوگفتهای دوستانه به شاگردانش منتقل میکرد. به قول خودش که از فعالان فرهنگی شهر مشهد است؛ دغدغه تربیت نسل آینده، شب و روزشان را یکی کرده. تربیت دخترانی که مادران نسلهای فردای ما هستند.
سفر زیارتی دانش آموزان از زیارت مضجع نورانی امام هشتم آغاز شد و با دیدن ساعت آفتابی، تماشای ایوان مقصوره و شنیدن ماجرای مسجد گوهرشاد و منبر امام زمان(عج) به صحن عتیق ختم شد.
چشیدن عطر بهشتی
هنوز آسمان صبح گرگومیش بود که دل بچهها هوای نوشیدن یک استکان چای حضرتی کرد. اما هنوز چایخانه فعال نبود و باید به انتظار مینشستند تا وقتش برسد. داشت انتظارها سر میآمد که از پشت کرکرهها، نوای شورانگیز مداحی عربی همراه موسیقی استکان نعلبکیها، دلها را هوایی کرد.
دخترها هم توی ۱۵، ۱۶ سال عمرشان کم چایی نخورده بودند. ولی چای روضه چایخانه حضرت انگار مزه و صفای دیگری داشت که حتی چند نفرشان که سالها ترک چای کرده بودند، از نوشیدن و چشیدن این حس و حال متفاوت نگذشتند. چایی که به قول یکی از بچهها، عطر بهشتی داشت.
برکات معنوی زیارت
وقتی ساعت ۷ صبح، خواب آلود ولی هیجان زده از شب متفاوتی که در حرم گذرانده بودند، در آخرین ایستگاه حرمگردی، مقابل در مهمانسرا منتظر نشسته بودند، در پاسخ به سوال من «از زیارت امام هشتم، تا حالا جوابی گرفتهای که به خاطرت مانده باشد؟»
زهرا فرخنده یکی از بچهها تعریف کرد: روز 13 فروردین حالم خیلی بد بود. همان روز قصد کردم حرم بیایم. با آقا درد و دل کردم. نگران چیزهای مختلفی بودم، یکی این بود که در مدرسه امام رضا(ع) که وصفش را از پسر عمویم شنیده بود، ثبت نام شوم.
در کمال تعجب فردایش به من خبر دادند که برای نامنویسی اولیه به مدرسه بروم. برایم جالب بود که از آن به بعد، سایر دلنگرانیهایم نیز به مرور روبراه شد. چند تای دیگر از دانش آموزان هم خاطرات شیرینی از حل مشکلاتشان بعد از زیارت امام هشتم داشتند. شاید بهترین رهآورد این سفر زیارتی، همین حس و حال معنوی باشد که وقتی نمکگیر مهر و محبت اهل بیت(ع) میشوی، اموراتت روبراه میشود.
گزارش از سارا صالحی