دختران و زنان مشهدی برای همدلی با کاروان آل الله در شب شهادت حضرت رقیه(س) در خیابان اخوان ثالث مشهد، محفل عزایی بر پا کردند تا به رسم محبت، پای سفره رقیه خاتون مشق دلدادگی کنند.
بانوان و دختران مشهد، پرچمدار محفل عزای حضرت رقیه(س)
به گزارش آستان نیوز، امشب به اوج قصه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام در شام رسیدهایم، آنجا که در کنج خرابه دردانه سیدالشهدا(ع) تمام رنج اسارت را برای پدر بازگو میکند و در کنار او برای همیشه آرام میگیرد. دختران و زنان مشهدی نیز برای همدلی با این غم عظما در خیابان اخوان ثالث مشهد محفل عزایی بر پا کردهاند تا به رسم محبت، پای سفره رقیه خاتون مشق دلدادگی به خاندان عصمت و طهارت را تمرین کنند.
در ابتدای ورودم به خیابان عطر قهوه عربی و آش رشته و شربت در هم میآمیزد، خادمان بارگاه منور رضوی در گوشهای از شهر، عطر حرم امام مهربانیها را با خود آوردهاند. از موکب اولی فنجانی قهوه عربی میگیرم و به سمت سفره غریبانه رقیه خاتون حرکت میکنم. فرشها و نایلون برای کفش و خادمان سبزپوش رضوی، همه خاطرات حرم را برایم زنده میکنند.
هر چه جلوتر میروم دخترانی با روسری سبز بیشتر میبینم، انگار بانی این سفره این دختران هستند. سفره ساده حضرت رقیه(ع) با سفرهایی سبز رنگ، دیسهای حلوا، ساندویچهای نان و پنیر و سبزی و شمعها و لالههای قرمز تزئین شده است. در گوشهای در نزدیکی جایگاه مراسم مینشینم و با یکی از این دختران همکلام میشوم، بعد از یک گفتوگوی کوتاه متوجه میشوم که این دختران مؤسسه قرآنی آستان قدس رضوی هستند که در جمعشان دخترانی از شهرهای دیگر و کشورهایی مانند نیجریه نیز حضور دارند.
مراسم به صورت رسمی با قرائت قرآن آغاز میشود و بعد نیز سخنران مراسم با سخنان کوتاهی درباره جایگاه پیام قیام حسینی در میان ملتها سخن میگوید و بر پیروزی و ماندگاری حرکت امام حسین(ع) با شهادت مظلومانه حضرت رقیه(س) در خرابه شام تأکید میکند.
اندک اندک مراسم زنانه سفره رقیه خاتون پذیرای میهمانان بیشتری میشود، کسبه و اهالی محله سجاد و دستغیب نیز زن و مرد خودشان را به این مجلس روضه میرسانند.
مجری مراسم هنوز روضهای را آغاز نکرده بود که دیدم بانوی عکاسی که داشت قاب تصویر کودکان گروه سرود دختران نورالزهرا را میبست دست از کار کشید و شانههایش میلرزید، و مگر روضه میخواهد قصه امشب خرابه شام؟! تنها اشارتی کافی است که قلبی بلرزد در غم سختیهای دختر سه ساله اباعبدالله(ع).
مجری مراسم با اشاره به سفره پهن شده برای خانمی که سفرهاش خالی بود، این بیت شعر را میخواند:
ز خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
تازه دارد روضهها شکل تازهای میگیرند که مجری به تاریکی محفل روضه امشب مثل خرابه شام اشاره میکند و چراغ اشک بر دردانه ثارالله را در چشم حضار مراسم روشن میکند.
دختران خردسال گروه سرود دختران نورالزهرا(س) کمکم به روی سن میروند تا سرود خود را اجرا کنند، دختران کوچک گروه با احتیاط کامل از پلههای فلزی جایگاه بالا میروند و چقدر تکتک حرکات امشب دختران روضه دارد.
با این بیت《عمه بیا گم شده پیدا شده/ کنج خرابه شب یلدا شده》سرود این دختربچههای مشهدی تمام میشود.
و روضه تنها آن هنگام دل عالمی را به درد میآورد که تک تک لحظاتش جلوی چشم به تصویر کشیده شود، روضه تصویری برنامه بعدی است که بر روی جایگاه برنامه اجرا میشود و محفل عزای امشب با نالههای بر آمده از جان عاشقان اهل بیت رنگ ماتم میدهد.
اجرای گروه سرود دخترانه نسل سلمان برنامه بعدی این مراسم است که گوشهای دیگر از مصائب نازدانه حضرت ارباب را با زبانی کودکانه بیان میکنند:
عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم
افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چادرم
در ادامه مادحین قدیمی مشهد حاج علی ملائکه و حاج محمد گلابگیر به ذکر مصیبت غمهای کاروان اسرای اهل بیت علیهم السلام میپردازند و محفل زنانه سفره حضرت رقیه(س) را در این گوشه از مشهد غرق در ناله و اشک و ماتم کردند.
گروه سرود نور دانش نیز در ادامه قطعهای با حال و هوای پیادهروی اربعین با ذکر یادی از شهدای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را اجرا میکنند.
در ادامه نیز رضا رحیمی عنبران، شاعر آیینی با خواندن اشعاری به ذکر مصیبت مصائب شهادت امام حسین(ع) و حضرت رقیه(س) پرداخت و گفت:
شعله در خیمه و گیسو و لباس و چادر
بی عمو در دل صحرا و کف پاها زخم
همه از پیش تو رفتند، رهایت کردند
مانده بود عمه و تنهایی و یک دنیا زخم
گفت اینقدر روی خار مغیلان مکشم
خب چطور راه بیایم به روی پا با زخم
مجری برنامه در ادامه میهمانان را به تماشای دقایقی فیلم دعوت میکند، تماشای لحظات خداحافظی و دلتنگی فرزندان شهدا برای پدرانشان چشم همه حاضران در مراسم را بارانی میکند، شاید هیچ واقعیتی ملموستر از این خداحافظیها وصف حال کودکان اهل بیت علیهم السلام در روز عاشورا نباشد.
به پایان مراسم میرسیم و مجری از حضار میخواهد همه قیام کنند تا همه با هم دعای فرج را زمزمه کنند، و هنوز از پس قرنها دلتنگی تنها اشک است که زبان گویای درخواست آمدن منتقم کربلاست.
گزارش از: فریده خسروی