پایگاه اطلاع‌رسانی آستان قدس رضوی بنام آستان نیوز شامل اخبار آستان قدس رضوی،تصاویر آستان قدس رضوی و رویدادهای موقوفات امام رضا

۱۴۰۲-۰۶-۲۹

قرار ثابت با امام رضا(ع) / پای صحبت زائران حرم مطهر رضوی در چهارشنبه‌های امام رضایی

عزیزی می گفت که حرم قرارگاه آرامش است. هم قرار دارد و هم آرامش. واقعا حرف به جا و سنجیده ای است. هم حاج روا می شوی، هم حاجت یکی دیگر را می رسانی به آقا، هم آرامش می گیری و هم سبکبال می شود در زمان خارج شدن از حرم. اینها کم چیزهایی نیست در این دوره و زمانه ای که گرفتارهای زندگی و معادلات پیچیده و چند مجهولی زندگی، نیاز به انرژی معنوی زیادی دارد. 

اصلا این آستان و این صحن و سرا، عجیب حال خوب کن است. توی یکی از روزهای عادی سال، به سراغ چند زائر و مجاور می رویم و کمی هم صحبتی می کنیم با آنها که هر کدام به نوعی حالشان با حضور در حرم، خوب شده است. 
 

از آن حرم تا این حرم
20 سال از آخرین زیارتش می گذرد، زیارتی که سال 82 با پدر بود. مسعود آن سال نوجوانی 13 ساله بود و در این 20 سال خیلی چیزها عوض شده است. 11 سال از رفتن پدر و مادر در تصادف سخت جاده دامغان به سمنان گذشته، 10 سال است که شبنم وارد زندگی اش شده و میوه های این ازدواج میثم 8 ساله و میترای 6 ساله هستند. 
مسعود دانشگاه رفته و فوق لیسانس گرفته و حالا حسابدار یک شرکت خصوصی است. با همسرش هم در همان شرکت آشنا شده است. زندگی خوبی دارند و با حقوق کارمندی سازگارند. 
پشت پنجره فولاد در حالی که مشغول گرفتن عکس یادگاری هستند می بینمشان. میترا هم مثل مادرش چادر رنگی با گل های ریز به سر دارد و مقابل دوربین تلفن همراه پدر که سلفی می گیرد، خوب بلد است دلبری کند و ژست بگیرد. 
عکس هایشان که تمام می شود گپ و گفت را می پذیرند. بیشتر از آنکه به زیارت بپردازد، محو صحن و سراهای حرم شده است: «اصلا قابل مقایسه با سال 82 نیست، چقدر بزرگ تر شده، چقدر زیباتر شده. انگار چند حرم را یکی کرده اند و حرم جدیدی ساخته اند.» 
همسرش اما مشغول خواندن زیارت نامه شده است. توی صحن انقلاب با هم چند قدمی بر می داریم. از معماری صحن پیامبر اعظم(ص)، زیبایی های جدید صحن انقلاب و وسعتی که بیرون از صحن و از سمت خیابان امام رضا(ع) به حرم اضافه شده است، ابراز شعف می کند. 
برنامه زندگی اش این است که از این به بعد هر سال، حداقل یک بار به اتفاق خانواده به حرم بیاد. حالا که میثم درس و مشق دارد، فصل آمدن را عید یا تابستان تعریف می کند و می گوید: دخترم روز اولی که آمدیم و وارد حرم شدیم فقط دوست دارد با در دیوار حرم عکس بگیرد و دائم می گوید که بابا برایم چاپ کنی و بزنی روی دیوار اتاقم. 
قصه این نیامدن را که سئوال می کنم برای چند لحظه مکث می کند و می گوید: نمی دانم، شاید تنبلی، شاید نطلبیده شدن، شاید دنیایی بودن... اصلا بی خیالش. هر چه بود از حالا به بعد رویه گذشته نیست و نخواهد بود. 
 

مگر باید پای حاجت در میان باشد؟
حاج کریم رسول زاده، در راسته خیابان نواب صفوی فروشگاه لباس دارد. کلاه سبزی که آقاسید برسردارد و لبخندی که از شروع صحبت بر لب دارد، برای گفتگو با او بیشتر راغبم کرده است. 
در کنار پسر بزرگش که با او در مغازه با او شریک است، هفته ای دو بار به زیارت امام رضا(ع) می آید. حرف هایش درباره زیارت و حرم شنیدنی است و می گوید: والا راستش برای هیچ حاجتی به حرم نمی آیم. خدا را شکر بچه هایم دستشان به دهانشان می رسد و مشغول کارند و با آبرو. من هم فقط برای اینکه حالم خوب باشد و انرژی بگیرم به حرم می آیم. من پسر حاج مسلم رسول زاده هستم که در پنج راه پایین خیابان یک تنه زیر علم امام حسین می رفت و با کارگری من و 6 فرزند دیگرش را بزرگ کرده و نان حالا به ما داد. 
پیرمرد حرف هایش را خیلی محکم می زد، انگار که از اعماق درونش، از سویدای دلش بیرون می ریزد: «جوان های امروزی، خیلی هاشان فقط برای حاجت و گرفتاری می آیند پیش امام رضا(ع) اشکالی هم ندارد، بیایند اما بعد از گرفتن حاجت، نروند 6 ماه یا یک سال بعد بیایند، این آقا خیلی رئوف است و مهربان. اصلا خودمان نیاز داریم بیشتر حالشان را بپرسیم. این حال پرسی، حال خوب کن هم هست.»
 

زیارت در مسیر کار و خانه
خانم پژند، روزی دو بار به زیارت امام رضا(ع) می آید و این را یکی از بزرگ ترین خوشبختی های زندگی اش می داند. هر روز صبح حوالی ساعت 6 تا 6 و 30 دقیقه از خیابان شیرازی وارد می شود و بعد از عبور از صحن پیامبر اعظم(ص) در میدان بیت المقدس (فلکه آب) به سمت میدان 17 شهریور می رود تا در فروشگاه لباس زنانه ای که دو سال است برپا کرده، به کار و کاسبی اش برسد. شب ها هم قدری زودتر از سایر مغازه ها فروشگاه را تعطیل می کند، شاگردش را راهی خانه می کند و خودش هم دوباره همین مسیر را طی می کند و در خیابان شیرازی سوار خط 830 می شود و مسیر منزل را در پیش می گیرد. تازه، روزهای جمعه هم به اتفاق آقا سعید (همسرش) همین مسیر را در پیش می گیرد و ساعات بیشتری را در حرم می ماند و به قول خودش بیشتر با حضور در حرم «صفا» می کند. 
خانم پژند می گوید: این آمدن و رفتن امیدوارم آبرویی باشد برای اینکه زمان رفتن، آقا دستم را بگیرد و سبکبال تر از همیشه بروم.
 

اینقدر خوب ...
جیغ زدن هایش که تمام شده اما هنوز ذوق و خنده اش تمام نشده، اصلا انگار این خنده را پیچ و مهره کرده اند روی صورت زیبا و کودکانه اش. می گوید: خیلی عالی بود، خیلی خوب بود. خیلی کیف داد. دیروز که گفتند برای جشن آغاز سال تحصیلی قرار است به حرم بیاییم فکر نمی کردم اینقد خوب باشد.
در حالی که دست مادرش را گرفته، مشغول ترک رواق کودک است. با هر جوابی که می دهد، تلاش می کند تا زود لب و دهانش را روی هم بدوزد تا دو دندان افتاده جلوی دهانش خیلی توی ذوق نزند. اما اتفاقا با همان جاخالی دندان ها، لبخندش نمکی تر شده است. هر بار هم که می آید دستش را بگیرد جلوی دهانش تا نخند، دوباره پُقی می زند زیر خنده و با خنده اش من هم خنده ام می گیرد. می گویم: چه اصراری داری حالا جلوی خنده ات را بگیری؟ و می گوید: آخه دندون جلو ندارم و ... . دوباره می خندد. مادر هم در حالی که با خنده های یکریز ریحانه لبخند به لب دارد، با اشاره سر که آمیخته به لبخند و کمی هم گرد کردن چشم ها را به همراه دارد، به او می فهماند که نخندد و سئوالات من را پاسخ بدهد. 
می پرسم می خواهی چکاره بشوی و می گوید: نمی خواهم راننده اسنپ بشم.
از جوابش خنده ام گرفته و می پرسم چرا؟ و باز با همان خنده های ناتمام می گوید: آخه بابا از صبح می ره اسنپ و شب میاد، کم می بینمش، شبا فقط یک ساعت می تونه با من بازی کنه. و پاسخش هم جالب است و هم قابل تأمل. 
دوباره سئوالم را تکرار می کنم: حالا بگو می خواهی چه کاره شوی؟ این جوابش هم جالب است: «ای بابا چرا همه ازم می پرسن می خوای چکاره بشی؟» این بار اما خنده اش با صدای بلندتر است و خجالتی که از پاسخ دارد را با مخفی شدن پشت سر مادر پنهان می کند.
مادرش این بار در حالی که همچنان لبخند به لب دارد، می گوید: مثل همه دختر و پسرا دوست دارد دکتر بشود. تا ببینیم خدا چه می خواهد. 
گزارش: محبوبه ابراهیم زاده

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

تولیت آستان قدس رضوی

دعای ملت بدرقه راه فرزندان ایران در رقابت‌های جام جهانی فوتسال است
تولیت آستان قدس رضوی شجاعت، غیرت و تلاش را ویژگی ورزشکاران کشورمان در میادین بین المللی خواند و از درگاه پروردگار برای…

تلویزیون اینترنتی