به همت بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، نشست علمی «تاملی در برخی از کتیبههای فارسی آناتولی و فرارود» برگزار شد.
نشست علمی «تاملی در برخی از کتیبه های فارسی آناتولی و فرارود» برگزار شد
به گزارش آستاننیوز، در این نشست که صبح امروز 30 مهرماه در تالار شیخ طوسی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، برگزار شد، با نشان دادن محوریت و مرکزیت زبان فارسی در دورههای مختلف تاریخی، به نقش آن در زایش فرهنگی-هنری و تاثیر ادبیات فارسی بر آثار تاریخی دورههای سلجوقی، تیموری و عثمانی در سرزمینهای امپراطوری عثمانی از یک سو و فرا رود در آسیای میانه از سوی دیگر پرداخته شد و الگوهای صادر شده ادبی را در عرصههای کاشیکاری، کتیبهنویسی و خطاطی با نمونههای موجود از کتیبههای فارسی در آناتولی و فرا رود تطبیق داده شد.
پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در این نشست با بیان اینکه هنر خوشنویسی اسلامی، هنری اصیل و کهن است که ریشه در فرهنگ اسلامی داشته و پیشینۀ آن به صدر اسلام میرسد، گفت: این هنر شریف طی سدهها توسط هنرمندان مختلف در دورههای زمانی گوناگون و در گسترۀ جغرافیای فرهنگی جهان اسلام رشد یافته و به اوج خود رسیده است. در این میان، ایرانیان و ترکان عثمانی، بیشترین سهم را در ایجاد و گسترش این هنر داشتهاند.
محمدرضا محمدی نجات،تصریح کرد:پیشینۀ خوشنویسی در ایران به سدههای نخست هجری بازمیگردد در حالی که در ترکیه، خوشنویسی پنج شش سده بیشتر قدمت ندارد و آنچه پیش از استیلای عثمانیان بر آناتولی موجود است، متعلق به دورۀ سلجوقیان است که بر قلمروی بزرگی از چین تا آناتولی سلطه داشتند.
این نویسنده ومستندسازافزود: بسیاری از بزرگان و اساتید سلف هنر خوشنویسی همچون ابنمقله بیضاوی (درگذشته 940 میلادی) که نخستین بنیانگذار خطوط ششگانه و قاعدهمند کردن آنهاست- اصلیت ایرانی دارند و بنابراین سهم ایرانیان در این قسمت بسیار برجسته و بزرگ است. خطوط تعلیق، نستعلیق و شکستهنستعلیق که از زیباترین خطوط اسلامی هستند، ابداع تفکر خلاق و اندیشۀ هنر ایرانیان است.
این پژوهشگر ادامه داد: در اصل، ترکان خوشنویسی را از ایرانیان فراگرفتند و آن را با لهجۀ اقلیم خود درآمیخته و به شیوۀ جدید نوشتند.از دیگر سو نمیتوان بر نقش هنرمندان و خوشنویسان ایرانی در دلارهای تیموری و عثمانی چشم بست و از تاثیر آنان در انتقال فرهنگ و هنر ایرانی و ارزش های اسلامی غافل شد.به عنوان مثال کتیبههای فارسی شهر سبز که کاخ تیمور گورکانی را در خود جای داده است گواهی بر این مدعا می تواند باشد.