روایت مقاومت از زبان یادگار دوران دفاع و مقاومت 

به گزارش آستان نیوز، این روزها که به گواه تقویم به نام نوجوان و دانش آموز پیوند خورده، باز روایت و شنیدن دوباره تاریخ دفاع مقدس و مقایسه آن با حوادث اخیر فلسطین و مقاومت شگفت انگیز ملت غزه، حرف‌های تازه‌ای از معنی باور، ایمان و مقاومت برای نسل نوجوان دانش آموز دارد. 
 

مقاومت مردمی از غزه تا خراسان
پیراسته کلامش را از این روزهای حماسی غزه آغاز کرد: در حوادث اخیر منطقه فلسطین تصاویر مملو از درد و رنج کم ندیدیم، اما برای من و حتماً خیلی‌ها، آن تصاویری که بچه‌ها با خودکار نام و نشان‌شان را روی بازوی دست‌شان می‌نوشتند که بعد از انفجار شناسایی شوند، بیشتر تلخ‌تر و دردآور بود. بچه‌هایی که با روحیه راسخ و مقاوم شب زیر بمباران مداوم اسراییلی‌ها می‌خوابند و معلوم نیست طلوع صبح فردا را ببینند. نمی‌دانم اگر به کودک و نوجوان ما بگویند یک شب ممکن است در شرایطی به خواب برود که یک بمب روی خانه و زندگی‌اش فرود بیاید، اصلا خوابش می‌برد؟ 
او به گوشه‌ای از خاطرات جنگ تحمیلی و مقاومت ملت ایران اشاره‌ای می‌کند و می‌گوید: بانوی معتقد ما، شهیده محمدیان اهل شیروان بود. زمان حملات هوایی جنگ تحمیلی، شب‌ها با پوشش چادر و حجاب کامل می‌خوابید تا مبادا در اثر حملات زیر آوار بماند و بی‌حجاب پیدایش کنند. وقتی یک روز صبح، زیر حملات رژیم بعث خانه روی سر خود و همه خانواده‌اش ویران شد، او را محجبه پیدا کردند.
 

جنگ علیه باطل با رمز توکل 
اگر نوجوان امروز ما مانند آن رزمنده نوجوان اسیر در چنگال دشمن باشد که در وهله اول درس حجاب به خبرنگار خارجی داد و بعد ولایت‌مداری خود را با پاسخ به سوالش که «اگر همین امروز حضرت امام فرمان توقف جنگ را بدهد و شما را رها کند، چه می‌کنید؟» نشان داد: «امام هر دستوری بدهند، ما فرمانبریم»، آن وقت پیروزی با شماست. اطاعت محض می‌کند، در زمانی که ممکن بود فردایش شهید شود و پیروزی بر جبهه باطل را نبیند چون معتقد بود، شهادت خود پیروزی است. 
این رزمنده دوران 8 ساله جنگ تحمیلی خطاب به پسران دانش آموز تاکید کرد: در میدان نبرد مقابل جبهه باطل، با تفکر، قدرت باور و اعتقاد و از همه بالاتر با توکل به خدا می‌توان پیروز شد. اما اگر بخواهی اسم و رسم پیدا کنی، مثل کسی می‌شوی که برای خلافت ری جنگید، ولی مُرد و نه خلافتی دید و نه از گندم ری خورد.