پایگاه اطلاع‌رسانی آستان قدس رضوی بنام آستان نیوز شامل اخبار آستان قدس رضوی،تصاویر آستان قدس رضوی و رویدادهای موقوفات امام رضا

حال و هوای شاعرانه محفل شعر طوفان‌الاقصی
۱۴۰۲-۰۸-۱۹

موسی؛ عصا بر کف بیا هنگام طوفان است

در زمانه‌ای که ظلم بیداد می‌کند و صدای فریاد مظلومیت کودکان غزه به کوش می‌رسد همه دل‌ها پرآشوب و پریشان است و هر کس با هر بضاعتی که دارد می‌خواهد به یاری مردم غزه برود و شعر بهترین سلاح شاعران برای بیان شدت ظلم و ستم یزیدیان زمان و مظلومیت مردم غزه است.

به گزارش آستان‌نیوز، برگزاری محفل شعر آیینی طوفان الاقصی به مناسبت حوادث اخیر جهان اسلام و ابراز همدردی با مردم مظلوم فلسطین و حمایت از رزمندگان مقاومت در برابر استکبار جهانی بهانه‌ای برای یک دور همی شاعرانه برای خواندن سروده‌هایی از جنس درد و رنج بود شعرهایی که برخواسته از روح دردمند اهالی شعر و ادب از اخبار ناگواری که این روزها از سرزمین فلسطین به گوش می‌رسد و اشعاری که می‌خوانند واگویه‌ای از این حوادث است.

شب غزه روز عاشوراست

احمد بابایی شاعر نام آشنای کشور اولین نفری است که سروده زیبای خود با مطلع«غزه تنهاست» را برای حاضران می‌خواند. شعری که مملو از احساس و درد و همدری با مردم غزه و تنفر از جنایت استکبار جهانی است.

«غزه تنهاست  غزه مظلوم است، فرق مرد و نامرد معلوم است

مردم شب خون جز امتحان، زخم حلقوم کودکان غزه

بغض راه گلوی ما بسته است، آب را شمر روی ما بسته است

کودکان تشنه‌اند در غزه، برگ ریزان به باغ می‌بینیم

داغ‌های داغ می‌بینیم، بین آتش عروسکی مانده است

دیدند طفل بی سری آنجا، خشک شد شیر مادری آنجا

هان نگو غزه کربلا این است، قتل عام فرشته‌ها این است

شب غزه روز عاشوراست، مردم امروز روز عاشوراست

خاک را غرق خون غزه ببینید، کربلا درون غزه ببینید

حق و باطل به هم فراز شده، پای صهیون به خیمه باز شده

کربلا جاری است ای مردم، روضه تکراری است ای مردم

غزه مظلوم، آه گریه مکن، کودک بی پناه گریه مکن

ای تن راه راه جرمت چیست؟ طفلک بی گناه جرمت چیست؟

خون دل خورده‌ایم گریه مکن، ما مگر مرده‌ایم؟ گریه مکن

باز هم کربلا فلسطین است، هر که بی غیرت است، بی دین است

مادر طفل مرده و زاری، مرد هم گریه می‌کند، آری

روی نیزه ببین سر شهدا، زیر نعل است پیکر شهدا

کرده پامال بی کفن‌ها را، دوره کرده یهود زن‌ها را

حرف لب تشنگی به قبر کشید، کار غزه به قطره صبر کشید

غزه تنهاست، غزه مظلوم است، فرق نامرد و مرد معلوم است

کربلا جاری است در غزه، روضه تکراری است در غزه

به تقاص ایستاده‌ایم همه، کودک از دست داده‌ایم همه

خیمه شعله در جگر داریم، اشک کافی ست تیغ برداریم

ذوالفقار شکست یعنی چه؟  دست بر دست یعنی چه؟

خسته ایم از شکایت و گله‌ها، خسته‌ایم از غرور حرمله‌ها

از غرور یزید خسته شده‌ایم، اذن میدان دهید، خسته شده‌ایم

خسته از زخم و تشنه کامی‌ها، خسته از خنده حرامی‌ها

غزه مجروح ظلم و بی طرفی ست، آی مردم، سکوت بی شرفی ست

شک مکن کربلا نمی‌میرد، تیر طوفان تقاص می‌گیرد

بنگرید آب و تاب محشر را، خیبر و ذوالفقار حیدر را

بعد از این روزی از مباهله‌ها، تیر مختار و جان حرمله‌ها

راه جلاد بسته خواهد شد، دست صهیون شکسته خواهد شد

خوک صهیون قسم به خون شهید، بعد از این امنیت نخواهد دید

آنچه ارث نژاد ایرانی ست، غیرت قاسم سلیمانی ست».

ما تا قیام مهدی‌اش از پا نمی‌افتیم

علیرضا خاکساری شاعر آئینی آستان مقدس رضوی هم سروده‌‌ای زیبا با موضوع بیان مظلومیت مردم فلسطین دارد که ابتدای آن با وصف بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) متبرک شده است.

«افتاده بر پایش قلم‌هایی که قادر نیست، یعنی که از زهرا نوشتن کار شاعر نیست

باید یکی همواره از ما بهتران گوید، روح‌القدس باید خودش از عمق جان گوید

باید بگوید نور در اوزان نمی‌گنجد، در شعر شاعر روح الرَّحمان نمی‌گنجد

خیر کثیر حضرت داور تولد یافت، مجموعه پیغمبر و حیدر تولد یافت

ناموس حق گهواره جنبانش ملک باشد، تنها فدک نه سهم الارثش نُه فلک باشد

هفت آسمان را هم بگردی مثل زهرا نیست، معراج رفته تازه می فهمد که زهرا کیست

یک تَن ولی در چارده تَن جلوه دارد او، یک پرتو از انوار پاکش ضامن آهوست

هر جلوه‌اش دل می برد از حضرت طاها، ام‌ابیها فاطمه انسیة الحوراء

پیوسته در قرآن خدا با ما سخن گفته، در «هَل اَتی» از رحمت زهرا سخن گفته

بنویس جای فاطمه سر منشأ خیرات، با من بخوان اهلا و سهلا مادر سادات

محتاج زهراییم در معبر گشایی‌ها، هستند زیر منت او کربلایی‌ها

مدیون زهرا بود هر نسلی حسینی بود، اندیشه زهرا در افکار خمینی بود

جاریست فیض حضرت او چهارده قرن است، آزاده‌ایم از برکت او چهارده قرن است

ما را به راه راست دعوت می‌کند زهرا، با فعل و تغریرش هدایت می‌کند زهرا

تا چند وعده شام آقا زاده‌هایش را، از لطف تقدیم رعیت می‌کند زهرا

قصدش ز مسجد آمدن دشمن شناسی بود، در صحنه تدریس بصیرت می‌کند زهرا

تحریم هم باشد توافق در مرامش نیست، تفسیر صبر و استقامت می‌کند زهرا

از نقش سربند شهیدان می‌توان فهمید، دارد که بر دل‌ها حکومت می‌کند زهرا

ما تا قیام مهدی‌اش از پا نمی‌افتیم، چون قائمیون را حمایت می‌کند زهرا

در انتقامی سخت سیلی کار مادر بود، میدان که می‌آید قیامت می‌کند زهرا

تصویر ما از فاطمه تعریف قرآنیست، شاگرد درس مکتبش قاسم سلیمانیست

رزمنده‌ها را نهضت زهرا به خط کرده، زهرا سلیمانی ما را تربیت کرده

ارزش ندارد جان اگر نذر ولایت نیست، پایان راه فاطمیون جز شهادت نیست

از لطف خورشید است نور ماه اگر داریم، از خون سردار است یوم الله اگر داریم

بیست و دو بهمن شعارم ذکر یا زهراست، با فاطمه این مملکت همواره پا برجاست

جز رحمت زهرا نمی‌آید به کار ما، با او گره خورده است چهل سال اقتدار ما

سرکوبی دشمن از آه حضرت زهراست، ما هر چه داریم از سپاه حضرت زهراست

بر خط خود بر کید دشمن خوب آگاهیم، ما قدردان پاسدار عصمت الله‌ایم

فرزند زهرا هر که بد خواه رجیمش شد، مغلوب بسم الله الرحمن الرحیمش شد

موسی عصا بر کف بیا هنگام طوفان است

و بعد از مدح و ستایش مادار سادات رجز خوانی طوفانی این شاعر آئینی در باره طوفان الاقصی و جنگ نابرابر مردم غزه با جنایتکاران صهیونیسم آغاز می‌شود؛

موسی عصا بر کف بیا هنگام طوفان است، فرمان بده حیفایشان با خاک یکسان است

با سر می افتد قوم فرعون زمان در نیل، شیعه کمر بسته به نابودی اسرائیل

از جبهه حق میرسد آوای پیروزی، قطعا تماشایی شود فردای پیروزی

در قدس اگر فدا نماز جمعه‌ای بر پاست، سید علی مان خطبه خوان مسجد الاقصاست

نخلی که چون کوه است پا برجا نمی‌خشکد، روحیه فرمانبری در ما نمی‌خشکد

حتی اگر در خاک و خون افتاده‌ها داریم، در معرکه سردار حاجی زاده‌ها داریم

حق بر نمی‌تابد دگر گردن فرازی را، یک جمله گویم پادشاهان حجازی را

آل سعود آل یهود ای قوم شیطانی، اَسمَع و اِفهَم کُلُنا قاسم سلیمانی

نبرده‌ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس

دکتر سیار محمدمهدی سیّار چهره هنر انقلاب در سال جاری و که از استان فارس به این مراسم دعوت شده بود نیز قبل از اینکه شعر پر احساس و زیبای خود را بخواند حاضران را به سردادن کوبنده شعار «مرگ بر اسرائیل» دعوت کرد تا شاید این ندا مرهمی باشد بر دل داغدار آنها و سپس شعر خود را با عرض سلامی به مسجدالاقصی آغاز کرد؛

سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی، به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا»

سلام ما به تو و دست‌های بسته شده، سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده

اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی، اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی

اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر، اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر

نبرده‌ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس، تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس

دگر به محکمه‌های جهان امیدی نیست، بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی‌ست

زمانه فتنه شام است و ما سحرزادیم، دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد

به رغم توطئه نابرابران هستیم، و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم

مباد آنکه رفیقان نیمه راه شویم، شب است و فتنه مباد که رو سیاه شویم

ببین که در غم تو دمی نیاسودیم، هنوز چشم به راهان صبح موعودیم

بگذار در فلاخَنت آتش به جای سنگ

این شاعر آئینی بعد از واقعه خونبار بیمارستان المعمدانی را دستمایه شعر خود قرار داده و چنین سرود؛

فواره زد به چهره مبهوت آسمان، آتش فشان خون، تن سرخ کبوتران

مدفون شد ابر و باد در آوار گرد و خاک، مدفون شد آه و ماه و سحرگاه و کهکشان

آن نردبان شکست که می‌رفت تا فلک، آن راه بسته شد که می‌آمد براق از آن

مژگان نیم سوخته بر هم نهاد و باز، کودک سوال کرد که بیدار شد جهان؟

بگذار در فلاخَنت آتش به جای سنگ، رقص هزار شعله سرکش به جای سنگ

 آه اویس‌های یمن را به چله نِه، سوز هزارجان مشوش به جای سنگ

 ای کهنه هم نبرد سلاحم از آن تو، اینک تو و کمانی از آرش به جای سنگ

دستی به معجزه به‌گریبان برو برآر، آتش در این شگفت کشاکش به جای سنگ

ای وارث فلاخن داود و کوه طور، بگذار در فلاخنت آتش به جای سنگ

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

تولیت آستان قدس رضوی

قهرمانان ورزشی رسالتی سنگین در انتقال فضیلت های اخلاقی به جامعه دارند
تولیت آستان قدس رضوی گفت: قهرمانان ورزشی رسالتی سنگین در انتقال فضیلت های اخلاقی به جامعه دارند.

تلویزیون اینترنتی