۳۰ سال از ۷۰ سال عمر با برکتش را دربان بارگاه منوره رضوی بوده است قبل از ورود به آستان قدس رضوی در ستاد نماز جمعه مشهد مشغول به خدمت بوده است و دو سال نیز با حضور در جبهههای جنگ به دفاع از کیان و ناموس وطن پرداخته است.
انگار پرونده ام زیر نقاره خانه حضرت رضا(ع) امضا شد
علی اکبر مصلح یکی از مسنترین دربانان حرم مطهر رضوی است که در سال ۶۶ در عملیات والفجر ۸ به فیض جانبازی نیز نائل شده است آنچه در ادامه میخوانید گپ و گفت ما با این خادم ارادتمند حضرت رضا علیه السلام در بارگاه منور ایشان است.
نوع خدمت شما در آستان قدس رضوی چگونه است؟
۳۰ سال است که در آستان قدس رضوی خدمت میکنم. هم حکم خادم تشرفی و هم حکم خادمی دارم. ابتدا در کشیک هشتم ۲۴ ساعت در هفته خدمت میکردم اما حدود ۱۴ سال است که در کشیک چهارم نیز توفیق خدمت یافته ام.
توفیق دربانی بارگاه منور رضوی را دارید ایستادن به مدت طولانی در این خدمت شما را اذیت نمیکند؟
از خدا خواستم تا زنده هستم من را از این درب بیرون نکند شبی که مجروح شدم به حضرت رضا علیه السلام متوسل شدم و گفتم اگر قرار است شهید شوم دوست دارم جنازهام برگردد، اما بعد از مجروح شدن نمیدانم چطور به اینجا برگشتم این را لطف امام رضا علیه السلام میدانم.
آثار و برکات خدمت در بارگاه علی بن موسی الرضا در زندگی شما چه بوده است؟
من قبل از جنگ تولید کننده پوشاک بودم از سال ۶۶ که مجروح شدم دیگر نتوانستم کار کنم اگرچه قبل از رفتن به جبهه وضع مالی خوبی داشتم اما بعد از برگشتنم هم به برکت خداوند و الطاف حضرت رضا علیه السلام هیچ کمبودی نداشتم و این خود از برکات خدمت در بارگاه علی بن موسی الرضاست.
اگر حق انتخاب با شما بود کجای حرم را برای خدمت برمیگزیدید؟
هرجا زحمتش بیشتر باشد آنجا را انتخاب میکنم چون با لطفی که از امام رضا علیه السلام دیده ام هر چقدر زحمت بکشم باز هم کم است.
خاطرهای از دوران خدمت برایمان بگویید؟
زمانی که برای خدمت در حرم مطهر رضوی ثبت نام کردم گزینش قبول نمیکرد و میگفت ۱۰ هزار نفر در نوبت هستند اصرار کردم نامهام را بگیرند و آنها نیز گرفتند به یک ماه نرسید که اسم من در لیست آمد پرونده ام را به تولیت وقت مرحوم آیت الله طبسی داده بودند و ایشان ابتدا به خاطر بالا بودن سن موافقت نکردند وقتی خبر به من رسید خیلی ناراحت شدم پیاده به سمت حرم رفتم زیر نقاره خانه با امام رضا علیه السلام خلوت کردم دو رکعت نماز خواندم و برگشتم فردا صبح به من زنگ زدند و گفتند پرونده ات امضا شده است وقتی پرسیدم چطور؟ گفتند نمیدانیم. دعا میکنم همیشه در سایه حضرت رضا علیه السلام باشم و موقع مرگم هم ایشان به فریاد من برسند.