تمرین رسم بندگی و زندگی در مدرسه امام رضا(ع)

به گزارش آستان نیوز، شبی معنوی در پیشانی ماه مبارک رجب المرجب است. شبی که به شب آرزوها معروف است و دانش آموزان هیئتی دبیرستان امام رضا(ع) واحد12 به مهمانی «شبی با ملکوتیان» دعوت دارند تا با خلوت و ذکر و دعا، عشق و معرفت و زندگی را در محضر اساتید مهمان تمرین کنند.  
 

لذت ببر و بالا برو!
 ساعتی از اذان و افطار روزه‌داران گذشته و دانش آموزان یکی‌یکی به جمع مهمانان ملکوت می‌پیوندند. مدیر، معاون و مربی پای تربیت دختران‌شان در مدرسه از اول صبح تا پاسی از شب ایستادند و برنامه‌های زیادی برای این شب نورانی تدارک دیدند.  
محور گعده معرفتی با حضور استاد شوکت احدی مدیر یکی از مدارس علمیه خواهران مشهد لذت بردن بود‌‌. با شوخ طبعی و بیان خاطرات شیرین دوران نوجوانی شاگردان خانم احدی، خیلی زود یخ بچه‌ها آب شد و حرف‌ها به جاهای جدی‌تر کشیده شد: «دخترم، هدف‌تو توی زندگی مشخص کن. می‌خوای بری تایلند یا کربلا ... حتی لذت‌ها رو طوری تعیین کن که هر دو عالم به‌دردت بخوره. لذتی که ما را به مرحله بالاتر ببرد.»‌ 
از نماز شب و مناجات و خلوت‌های شبانه استادان خود تعریف کرد. از رابطه عاشقانه داشتن با ولی عصر(عج). اما وقت دعای آخر که رسید، استاد با تک‌بیتی خط به بچه‌ها داد «اگه بیای، دنیا رو به پات می‌ریزم، اگه بیای ...» و همین کافی بود که همه بچه‌ها هم‌صدا شوند و یکبار دیگر با امام مهدی(عج) بیعت تازه کنند: 
یه روز میای سامون میدی این دنیا رو ... یه روز میای کاش ببینم اون روزها رو ... یه روز میای یه روز میای ... بیعت می‌کنم همین ساعت همین لحظه
 

فرصتی برای روشنگری و حرکت 
گوشه دیگری از این شب معنوی، در پاتوق پرورشی، بروبچه‌های علاقه‌مند به انجمن اسلامی پای صبحت‌های یکی از فارغ التحصیلان دیروز مدرسه و دانشجویان امروز دانشگاه فردوسی نشسته بودند تا برایشان از فلسفه و فعالیت‌های این انجمن بگوید. حرف‌هایش را با تعریفی از انجمن شروع کرد: یک جمع رفاقتی مؤمنانه است. کسی دستورالعمل خاصی به تو نمی‌دهد که این کار را تا فلان تاریخ انجام بده، فهرستی از فعالیت‌ها به پیشنهاد اعضای تیم مرکزی آماده می‌شود که نیاز روز دانش آموزان مدرسه است و هر عضو خودش را عهده‌دار سهمی از آن مسئولیت می‌داند. همه‌چیز به یک‌یک اعضا بستگی داره که چه ظرفیت، ایده و امکاناتی برای تحقق اهداف انقلابی دارند ... دخترها دل داده بودند به حرف‌هایش که چطور از امشب یک انجمنی پای کار شوند. 

  
میراث‌داران جهاد
با حضور جانباز و راوی عشق و رشادت‌های دوران دفاع مقدس، حاج‌آقا قاسم جباری تازه این دورهمی حال و هوای همنشینی با ملکوتیان می‎گیرد. حرف‌هایش مثل بعضی‌ها، از روی ادعا و شنیده‌ها نبود؛ میدان‌دیده و موسپید کرده بود. هنوز هم رزمنده است، خیلی بیشتر از آن روزهای پرشوروحرارت جوانی. دست از جهاد برداشته، آن روزها با لباس خاکی رزم و یک قبضه سلاح جنگی به‌دست و امروز در جبهه تبیین. اما آنچه در او و قهرمانانی شبیه او تغییر نکرده، عشق به خدمت و تبعیت از ولی فقیه و البته ارادت و اعتقادش به معنای بسیج و چفیه بود.    
این حرفش خیلی به دل می‌نشست: چفیه برای بسیجی‌ها ارزش بود. افتخار پاسدار و رزمنده اسلام است. برای همین، هنوز از دور گردن رهبری باز نشده. این خیلی معنی دارد؛ نشانه ادامه جنگ با دشمنان است.‌
خاطره‎بازی‌اش از پشت خاکریزهای جبهه‌های جنوب آغاز شد، از مرارت‌های جسمی و روحی که رزمنده‌ها تحمل کردند تا رشادت‌های مدافعان حرم در سوریه و اوضاع امروز کشورمان ادامه پیدا کرد: این امنیت و آرامش شبانه که مردم ما می‌توانند استراحت و زندگی کنند، خون‌بهای سنگینی داده. از هزاران شهید دفاع مقدس تا خون‌ جوانان گلگون‌کفنی که در سوریه و عراق ریخت. چه سردار سلیمانی‌ها که فدای حفظ آرمان‌های این مسیر شدند. با حفظ حجاب و اعتقادات ادامه‌دهنده این میراث خواهید بود و... 
گزارش از سارا صالحی