دهه هشتادی است و بسیار جوان. اما وقتی مخاطب گفتههایش میشوی، جوانی و خامی از نگاه و کلامش برداشت نمیکنی.
معلمی عشق اول من است
به گزارش آستان نیوز، شاید این یکی از خاصیتهای حرفه شریف معلمی است که خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنی، تو را پخته و با تجربه میکند. نشست و برخاست با دهها دانش آموز با سلایق و استعدادها و سطوح اجتماعی مختلف تو را ناگزیر از رشد و تجربهاندوزی میکند.
در هفته گرامیداشت مقام معلم با کیانوش برومند، یکی از جوانترین معلمان مدارس امام رضا(ع) و دانش آموخته زیست شناسی سلولی و مولکولی به گفتوگو نشستیم که شرح آن در ادامه می آید.
با دانشآموزانم رفیقم
شش سالی میشود که توفیق معلمی در کلاس درس و آموختن را پیدا کرده است. هرچند خودش را معلم نمیداند، شاید به واسطه فاصله کم سنی که با شاگردانش دارد، بیشتر دوست دارد با دانش آموزانش دوست و رفیق باشد.
از سال یازدهم تحصیل در دبیرستان به واسطه علاقه شدید به معلمی، به پشتوانه مدیر فهیمی که از او به نیکی یاد میکند، در حالی که همزمان درس میخواند، به عنوان معلم نیز وارد کلاس شد: از حاج آقا سیدحسین چمنی که مدیر یکی از مدارس مطرح مشهد هستند و حکم پدری برای من دارند، درخواست کردم بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان در آن مدرسه تدریس کنم و موافقت کردند.
پرسیدم، «این همه علاقهمندی از کجا شروع شد؟» در جواب گفت: از همان دوران ابتدایی تحصیل، جایی خوانده بودم که برای درک بهتر مفاهیم درسی بهتر است که مطالب را بلندبلند برای مخاطبان فرضی تکرار کنیم تا آموختهها عمیقتر در ذهن جا بگیرد. من هم به همین روش، همیشه در اتاقم، جلوی تخت راه میرفتم و با صدای بلند درس میخواندم و تصور میکردم، توی کلاسم و دانش آموزان روبروی من نشستهاند و به آنها درس میدهم.
سوداگری به نام معلمی
مادرش را یکی از شخصیتهای الهامبخش معلمیاش میداند که همیشه در حال تحصیل و تدریس همزمان بود. اما دبیر کاربلد زیست سال یازدهماش، دکتر احسان اسدی تأثیر زیادی در علاقهاش به زیست داشت. استاد نوری را هم که از معلمان مطرح شیمی شهر مشهد است، از معلمان موثر تحصیل خود معرفی کرد.
فعالیت بیحساب و کتابِ مدرسان کمسواد
یکی از دغدغههایی که به آن اشاره میکند، ورود بیحساب و کتابِ مدرسان کمسواد و تخصصی است که تازه وارد دانشگاه شدند، خود را معلم میخوانند و در برخی آموزشگاههای خصوصی فقط با هدف سود و منفعت مالی، شروع به تدریس علمی میکنند که چیز خاصی از عمق دنیای آن ندارند: مافیای کنکور و کلاس خصوصی، باعث شده دیگر معلم بودن مهم نباشد، پول و امور مالی محوریت دارد و در کمال تأسف به دانش آموز به عنوان مشتری و فرصت کسب درآمد بیشتر نگاه میکنند.
او تأکید کرد: هیچ وقت به معلمی به عنوان شغل نگاه نکردم، این عشق من است. چون شغلم، در مسیر دیگری است، هرگز اضطراب و دلنگرانی کلاس برداشتن و دغدغه کسب درآمد از مسیر تدریس را نداشتم. تدریس واقعا تفریح و عشق و علاقه من است.
سعادت شد امام رضایی شوم
چند ماهی بیشتر نیست که به عنوان معلم وارد مدارس امام رضا(ع) شده اما مهمترین ویژگی این مدارس را این طور برمیشمرد: پیش آمدن با زمان حال، بارزترین ویژگی مدارس امام رضا(ع) است. کم نیستند مدارسی که به دلیل جواب دادن یک روش و شیوه، سالها روی روش هایی خاص، ثابت ماندهاند و نگاه نمیکنند که این نسل «زد» و متفاوت از نسل ما است و دیگر آن فرمول و روش گذشته به نیازهای او جواب نمیدهد ولی در این مدارس نسل به نسل با دانش آموزان جلو میآیند و روزآمد میشوند.
ماجرای ورودش به مدارس امام رضا(ع) را هم برایمان گفت: خیلی اتفاقی وارد این مدارس شدم. به توصیه دوستم که میخواست رزومه کاری پر کند، او را تا مدرسه همراهی کردم. آن روزها تدریس خاصی نداشتم. وقتی کارشناس آموزش من را که دید، پرسید تدریس میکنم یا نه؟ که در جواب گفتم؛ بله ولی فعلاً جای خاصی مشغول نیستم، این بود که فرم همکاری را به من هم داد که پر کنم.
چند وقت بعد سر کلاس دانشگاه بودم که شمارهای ناشناس روی تلفنم افتاد، انتظارش را نداشتم، ولی از مدرسه امام رضا(ع) تماس گرفته بودند تا با مدارک برای مصاحبه حضوری بروم که خیلی خوشحال شدم. البته چون المپیادی هم هستم، توانست به انتخابم کمک کند.
او اضافه کرد: واقعاً سعادت نصیبم شد که از میان بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی که تمایل به تدریس در مدارس امام رضا(ع) دارند، در این مدارس مشغول به خدمت شوم.
مصاحبه: سارا صالحی