صدای پای قافله به گوش میآید، صدای زنگ شترها و ناله دختری ماتمزده که دیگر توان همراهی با کاروان اسرا را ندارد. دخترکی که رنج سفر توانش را گرفته و نیمه شب در کنج خرابه بهانه بابا را میگیرد. دخترکی که به جرم دوست داشتن پدر تازیانهاش میزنند و رقیه(س) خسته و ملول از ظلم و ستم حرامیان در این نیمه شب غریبانه بابا را صدا میزند و پدر با پای سر به دیدن دختر سه سالهاش میآید. آری این است سرگذشت رقیه بنتالحسین(ع) که در کنج خرابه شام جان داد و با بال و پر خونین به دیدار پدر شتافت و جاودانه شد.
سرگذشت؛ مرثیهای از جنس هنر در سوگ حضرت رقیه(س)
در روزهایی که ایام ماتم و عزای اهل بیت(ع) و ایام شهادت دردانه اباعبدالله الحسین(ع)؛ حضرت رقیه خاتون(س) است هرکس به زبانی مرثیهخوان این ماتم و اندوه جانفرسا است. اجرای نمایش آیینی «سرگذشت» نیز واگویههای اهالی ادب و هنر و از مصائب این دختر سه ساله است که از سنگر خرابه، کاخ یزدیان را به ویرانهای تاریخی تبدیل کرد. استقبال از نمایش آیینی سرگذشت بیش از حد تصور است. جمعیت زیادی برای تماشای آن میهمان کانون فرهنگی قلم شدهاند. ردیف صندلیهای سالن اجتماعات فردوسی پر شده و همه منتظر شروع نمایش هستند. همهمه و شلوغی جمعیت با شروع شدن نمایش، آرام میگیرد. صدای شیهه اسب و فریاد زنان و کودکان به گوش میرسد. گویا عاشورا دوباره تکرار شده است. عصر گرم عاشورا است و اسبها در حال تاختن بر بدنهای بیسر و دخترکی نازدانه که دیگر گوشواره در گوش ندارد. دخترکی که بعد از شهادت بابا منزل به منزل سفر کرده و حالا به خرابه شام رسیده است و در دل سیاهی شب بهانه بابا میگیرد و چه اندوهبار است جان سپردن رقیه(س) در کنار سر بریده بابا و چه باشکوه است حضور فرشتههای سپیدبال که برای بدرقه دخترک خسته و دل آزرده تا اوج آسمانها و مهمانی ستارهها دور او حلقه زدهاند.
سرگذشت؛ روایت گوشهای از مصائب عاشوراییان
صحنههای نمایش آنقدر واقعی و تماشایی است که گاهی فراموش میکنی در سالن نمایش نشستهای. با کاروان عاشوراییان همراه میشوی. همراه آنها درد میکشی، همراه آنها مصیبت میبینی و همراه آنها فریاد میزنی و اشک بر گونههایت جاری میشود. تنها مرهمی که بر دل داغدارت گذاشته میشود؛ زخم تازیانه و شلاق بیرحمانه دشمن است. اجرای نمایش که به پایان میرسد، تماشاگران میایستند و مرتب برای آنهایی که در این نمایش ایفای نقش کردند کف میزنند. بازیگران هم خشنود هستند از اینکه توانستهاند با اجرای خود که حاصل ماهها تلاش و تمرین است، روایتگر گوشهای از مصیبتهای کربلا باشند.
اکران رایگان نمایش آیینی«سرگذشت»
با همکاری آستان قدس رضوی و کانون فرهنگی تربیتی فارابی با اخذ مجوز رسمی از اداره کل فرهنگ و ارشاد استان خراسان رضوی از 14 تا 21 مرداد طی دو نوبت در ساعت 17 و 19 در سالن فردوسی کتابخانه عمومی قلم، واقع در آخوند خراسانی 30 به روی صحنه رفت و حدود 5 هزار نفر از این نمایش دیدن کردند. نمایش آیینی سرگذشت همزمان با ایام اسارت اهل بیت(ع) و شهادت مظلومانه دردانه اباعبداللهالحسین(ع) اجرا شد و در آن گوشهای از مصائب اسرای کربلا و شهادت مظلومانه دختر سه ساله سیدالشهدا(ع) حضرت رقیه(س) در قالب نمایش برای مخاطبان بازگو شد.
استفاده از پتانسیل دانشآموزی در اجرای نمایش
حامد حلیمی مدیر کانون فرهنگی فارابی و تهیهکننده نمایش سرگذشت، در حاشیه اختتامیه و آخرین اجرای نمایش آیینی سرگذشت گفت: «این نمایش حاصل تلاش یک گروه 100 نفره اعم از بازیگران، کارگردان، تهیهکننده و... است.» وی افزود: «در اجرای این نمایش سعی کردیم که از دانشآموزان دختر استفاده شود، چرا که دانشآموزان بسیار پرتلاش و با انگیزه هستند و پتانسیل زیادی برای اجرای کارهای فرهنگی دارند. مشارکت در این برنامهها برای دانشآموزان فرصتی برای آزمون و خطا فراهم میکند و حضور آنها در چنین برنامههایی همچنین زمینهای برای استعدادیابی و کشف استعدادهای هنری است.» این فعال فرهنگی ابراز کرد: «یکی از بهترین ابزارهای تربیتی و آموزش مفاهیم دینی و اخلاقی، نمایش است و شرکت در این کار گروهی پیوند دانشآموزان با اهل بیت(ع) و تاثیرپذیری آنها از این فرهنگ ناب را بیشتر میکند.»
نقشآفرینی دانشآموزان دهه هشتادی در نمایش سرگذشت
جمال مقیمی مسئول روابط عمومی مرکز امور قرآنی آستان قدس رضوی نیز در حاشیه اختتامیه این نمایش گفت: «نمایش سرگذشت با همکاری و مشارکت صدا و سیمای خراسان رضوی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان، کتابخانه قلم، انجمن نمایشی خراسان رضوی، شهرداری مشهد، مرکز امور قرآنی آستان قدس رضوی و وزارت آموزش و پرورش با نقشآفرینی 60نفر از دختران دانشآموز دهه هشتادی انجام شده است.» وی اظهار کرد: «ایفای نقش دانشآموزان دختر در این نمایش از این جهت دارای اهمیت است که بستری را برای آنان فراهم میسازد تا شروع به رشد، تفکر و برقراری ارتباط با اهلبیت(ع) کنند. از طرفی موجب آشنایی بیشتر مخاطبان با معصومین(ع) میشود.»
پایان خستگیهای خانم کارگردان
نگین مهمانکش کارگردان نمایش آئینی سرگذشت که سومین کار کارگردانی خود را تجربه میکند، در حاشیه نمایش و اکران عمومی این اثر گفت: «میانگین سنی دانشآموزانی که در این نمایش ایفای نقش کردند پانزده سال بود و تجربه بازیگری نداشتند. به همین خاطر کار با آنها سختیهای خودش را داشت.» این کارگردان پرتلاش ادامه داد: «همه ساعتهای تمرین ما در ایام تابستان بود و گرمای بیش از حد هوای امسال هم سختی کار را بیشتر کرده بود. ولی عشق به دختر سه ساله امام حسین(ع) سختی کار را کمرنگتر میکرد و همه عوامل با اشتیاق فراوان برای تمرین حاضر میشدند.» گویا همه خستگیهای خانم کارگردان با دیدن جمعیتی که در سالن فردوسی جمع شدند و مشتاقانه در حال تماشای نمایش بودند از تنش بیرون رفت: «این حجم از جمعیت و استقبال بینظیر از نمایش آیینی سرگذشت همه اعضای گروه را متعجب کرد. خدا را شکر میکنم که این نمایش به دل تماشاگران هم خوش نشسته است.» وی با دیدن اشتیاق مردم برای دیدن نمایش آئینی گفت: «دیدن این حجم از استقبال انگیزه من را بیشتر کرده است و امیدوارم در آینده بتوانم کارهای قویتری در این زمینه ارائه بدهم .»
اولین تجربه کارگردانی
زهرا رشیدی دانشجوی ادبیات نمایشی و کارگردان دیگر این اثر هنری نیز در حاشیه اجرای این نمایش، گفت: «این نمایش اولین تجربه کارگردانی من بود. قبلا در جشنوارههای مختلف شرکت کرده بودم ولی کارگردانی برای نمایشی با موضوع مذهبی و با این تعداد بازیگر انجام نداده بودم برای همین کار خیلی سخت و در عین حال خیلی شیرین بود.» این کارگردان جوان افزود: «یکی از جذابیتهای نمایش سرگذشت این بود که بازیگران همه دختر و همه دانشآموز و عاشق بازیگری بودند. آنها برای دیده شدن نیامده بودند و عاشقانه و بدون اینکه احساس خستگی کنند تمرین میکردند و همین باعث شد به خوبی با نقشی که داشتند ارتباط برقرار کنند. انگار خودشان در آن واقعه قرار گرفته بودند. برای همین بود که گاهی هنگام اجرای نقش اشک میریختند.» او افزود: «بعد از مدتها تمرین و اجرا، بازیگران و عوامل این نمایش آئینی حالا هر کدام عضوی از خانواده سرگذشت هستند و به امید خدا برای اجرای نمایشهای آئینی دیگر باز هم دور هم جمع شویم تا اجرایی زیبا و دلنشین لحظاتی پر از نور و معنویت را برای مخاطبان رقم بزنیم.»
گزارشگر: بتول پرهیزگار