در غروب روز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)، حرم مطهر رضوی شاهد حضور پرشور دستههای عزادارانی بود که با پرچمهای برافراشته و دلهای مملو از اندوه، به مراسم چهارپایهخوانی پیوستند. نوای سوزناک امیر کرمانشاهی در این غروب غمانگیز، اشکها را جاری کرد و فضای حرم را به دریایی از سوگ و عشق تبدیل نمود.
پیوند پرچمهای عزاداری با نوای "لبیک یاحسین(ع)" در مراسم چهارپایهخوانی
به گزارش آستان نیوز، غروب روز رحلت پیامبر اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)، حرم مطهر رضوی به دریایی از اشک و اندوه تبدیل شده بود. آسمان مشهد در آن لحظات، رنگی از غم و سوگ به خود گرفته بود و زائران و مجاورانی که از سراسر ایران و حتی دیگر کشورهای اسلامی به مشهد آمدهاند، آماده بودند تا در این روز مهم، عشق و ارادت خود را به خاندان اهل بیت(ع) نشان دهند.
از ساعات اولیه روز، دستههای عزاداری با پرچمهای سیاه و سبز و با زمزمههای «یا رسول الله(ص)» و «یا حسن مجتبی(ع)» به سوی حرم مطهر رضوی حرکت کردند. پرچمهای برافراشته و نوای سوزناک طبل و سنج، خیابانهای مشهد را به مسیری برای ابراز عشق و ارادت به پیامبر اسلام(ص) و امام حسن(ع) تبدیل کرده بود. هر قدم این عزاداران، باری از اندوه و سوگ بود که با نزدیک شدن به صحنهای حرم، قلبها را به لرزه درمیآورد.
با رسیدن دستهها به حرم، صحنها و رواقهای رضوی مملو از جمعیتی شد که در دلهایشان شعلههای عشق میسوخت. چهارپایهچوبی که در صحن پیامبر اعظم (ص) قرار داده شده بود، میزبان مداح بود که با نوای جانسوز خود، این غروب غمانگیز را به اوج رساند. اما اوج این مراسم، حضور مداح برجسته، امیر کرمانشاهی بود که بر روی چهارپایه قرار گرفت و نوای دلنشین و سوزناک خود را آغاز کرد.
امیر کرمانشاهی با لحنی پر از حزن، ذکر مصیبتهای پیامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) را آغاز کرد. صدای او که با غروب خورشید و فرورفتن آسمان مشهد در تاریکی، همنوا شده بود، دلهای حاضران را به لرزه درآورد. هر واژهای که از دهان او خارج میشد، گویی زخمی تازه بر دلهای عاشق مینشاند و اشکها را بیشتر از قبل جاری میکرد.
همزمان با نوای او پرچمهای سیاه و سبز دستههای عزاداری یکی پس از دیگری بر فراز صحنحرم برافراشته شدند. هر پرچم، نمادی از ارادت و عشق بیپایان به پیامبر(ص) و امام حسن(ع) بود که در این غروب سوگوار، به نشانهای از پیوند دلها و ارادتها تبدیل شد. نوای دلنشین مداح، به همراه اهتزاز پرچمها در باد، صحنهای از عشق و سوگ را به تصویر کشید که هیچگاه از خاطر حاضران پاک نخواهد شد.
زائران و مجاوران، برخی با چشمانی خیس و سرهایی به زیر افکنده، به نوای او گوش سپردند و برخی دیگر با اشکهایی که بر گونههایشان جاری بود، دست بر سینه به احترام این روز ایستادند. هر نگاه، هر اشک، و هر زمزمهای که در این لحظات به زبان میآمد، تصویری از عشق بیپایان به اهل بیت(ع) را در ذهنها نقش میزد و با گفتن لبیک یا حسین(ع) عزاداران نبوی در صحن و سرای رضوی میپیچید.
غروب آفتاب، جای خود را به شب داد، اما فضای حرم مطهر رضوی همچنان غرق در نور، عشق و اندوه بود. با پایان مراسم، زائران و مجاوران، با دلی پر از عشق و چشمانی خیس، از حرم خارج شدند. صدای نوای جانسوز مداح و تصویر پرچمهای برافراشتهای که در باد تکان میخوردند، تا همیشه در دلها و خاطرهها زنده خواهد ماند. این غروب سوگ، نشانهای از پیوند بیپایان دلهای عاشق با اهل بیت(ع) بود که هرگز فراموش نخواهد شد.