پایگاه اطلاع‌رسانی آستان قدس رضوی بنام آستان نیوز شامل اخبار آستان قدس رضوی،تصاویر آستان قدس رضوی و رویدادهای موقوفات امام رضا

محفل ادبی بانوان «گوهرشاد» دورهمی شاعرانه از جنس عشق و ارادت به ساحت امام مهربانی‌ها است
۱۴۰۳-۰۶-۲۵

 «پناه آورده‌ام امشب به این آرامش مطلق، دلم گرم است در این خانهٔ آبا و اجدادی» 

 گزارش/ برپایی محفل ادبی ماه شعر گوهرشاد بهانه‌ای برای یک دورهمی شاعرانه، یک دورهمی از جنس عشق و دلدادگی به ساحت امام مهربانی‌ها شده است. بانوان شاعر و مدیحه‌سرای اهل‌بیت (ع) و اعضای انجمن شعر بانوان گوهرشاد دور هم جمع شده‌اند، تا واژه‌ها و بیت‌های اشعارشان مدیحه‌سرای غریب‌الغربا باشند و با زبان شعر به ساحت مقدس این امام غریب عرض ارادت کنند.

 زهرا علی‌پور، شاعر آئینی و دبیر انجمن شعر بانوان گوهرشاد در این بزم شاعرانه نجوایی عاشقانه با امام مهربانی‌ها دارد و با زبان شعر امام رئوف را که ماه قشنگ خاطره‌های اوست پدر خطاب می‌کند: «مثل یک کوه پشت من هستی، تو که امنیت دو دنیامی/ من کنارت شبیه فرزندم، تو به چشمم شبیه بابامی/ خادم خونه‌ی شمام آقا، تو برای دلم پدر هستی/ من کنار تو سائلی کردم، تو برام مثل تاج سر هستی/ دست من رو خودت گرفتی که، توی این معرکه زمین نخورم/ لقمم از سفره‌ی شما بوده، نون گرمی به غیر ازین نخورم/ روی انگشترم نگین شماست، عشق اسمت همیشه باهامه/ وقتی که کفتراتو می‌بینم، می‌گم اینجا تموم دنیامه/ آی ماه قشنگ خاطره‌هام، تو که خورشید رو زمین منی/ همنشین توام من آقاجون، بگو با من که همنشین منی/ به ضریحت گره زدم چشامو، من که محتاج یک نگاه توام/ دلم از آدما گرفت اینجا، من که آهوی بی‌پناه توام/ توی صحن تو خیسم از گریه، مث گنجیشکای زیر ناودون/ تشنه‌ام تشنهٔ زیارت تو، به فدای تو حضرت بارون».
وی در حاشیه برگزاری این محفل ادبی می‌گوید: محفل ادبی ماه شعر گوهرشاد که اولین جلسه آن در خردادماه سال جاری برگزار شد، چهارشنبه‌های آخر هر ماه با حضور جمعی از شاعران آئینی مشهد و شاعرانی از سراسر کشور در رواق حضرت معصومه (س) برگزار می‌شود. در این محفل ادبی بانوان شاعر، جدیدترین سروده‌های خود را در وصف امام مهربانی‌ها و دیگر ائمه معصومین (ع) برای حاضران قرائت می‌کنند.

 
 بهشت اینجاست
 معصومه اسدیان دیگر بانوی شاعر نیز در آسمان خیال گوشه‌ای از صحن زیبای آزادی نشسته و با همین حس آهوانه در حریم ملکوتی حضرت رضا (ع) قدم می‌زنه تا در مدح امام غریب این‌چنین شعرخوانی کند: «صدای نقاره می‌آید بهشت اینجاست، بهشت اینجاست اینجا گوشه‌ای از صحن آزادی، میان انقلابی که تو بی‌شک راهمان دادی/ میان عطر گلدان‌های دلگرم نگاه تو، تو که تنها امید شاخه‌های سبز شمشادی/ تو که با دست‌های مهربان و لطف بی‌حدت، پناه یک زن درمانده در صحن گوهرشادی/ صدای نقاره می‌آید بهشت اینجاست، میان لحظهٔ سبز اذان در گوش نوزادی/ دو دست گرم آغوشی که در هر پنجره باز است، میان بغض‌های نشکن هر قلب فولادی/ میان گریه‌های مستجاب چشم زائرها، کنار لحظه‌های بی‌قرار مملو از شادی/ پناه آورده‌ام امشب به این آرامش مطلق، دلم گرم است در این خانهٔ آبا و اجدادی» .


 السلام علیک یا خورشید

 مهناز نصری، بانوی شاعری از تهران، میهمان این محفل شاعرانه شده و کبوترانه به آستان سلطان طوس در پی دانه آمده است. وی نیز شعر زیبای خود را به حضرت سلطان که مقتدای دل اوست، تقدیم می‌کند: «تویی که ضامن مهری و مقتدای دلم، دوباره خواب دویده است سوی چشمانم/ تو میزبانی و در شهر مهر مهمانم، سلام کرده‌ام و اذن داده‌ای آقا، غریب شهرم و دل‌خسته‌ای که می‌مانم/ کبوترانه به دنبال دانه آمده‌ام، که بوی"مهرگیاه" شماست درمانم/ تویی که ضامن مهری و مقتدای دلم، نماز صحن تو نوری نشانده در جانم/ بخوان مرا شب و روزم قیامت قد توست، قسم به آیهٔ "قد قامتت"مسلمانم.» او که دلش پر از شوق زیارت است در ادامه شعرخوانی خود سری به دنیای کودکی و روزگاری که دست در دست پدر، زائر این حریم آسمانی بود می‌زند و حس خوب آن روزها را بیان می‌کند: «خواب دیدم که زائرت هستم، روزی از روزهای کودکی‌ام/ چشمِ بابا دوباره می‌خندد، به من و بازی عروسکی‌ام/ دست‌هایم دو بال کوچک بود، پر شد از عطر صحنتان دستم/ تا به شوقت همیشه پر بزنم، دانه‌دانه دخیل می‌بستم/ کنج بازار روبه‌روی حرم، پیرمرد مجاورت می‌خواند/ السلام علیک یا خورشید، مادرم رو به سویتان چرخاند/ گفت آقا به جان مادرتان، دخترم در پناهتان باشد/ پدرم با شما سخن می‌گفت، دخترش را سپرده دست شما».

 
 در مدح شاه نجف
 مطهره باکمال، بانوی کوچکی است که هرچند سن و سالش کم است ولی دلی به وسعت دریا دارد و می‌خواهد با دکلمه خوانی خود سهمی در عرض ارادت به اهل‌بیت عصمت و طهارت داشته باشد. او در این محفل نورانی دکلمه‌ای زیبا را تقدیم امام اول شیعیان حضرت علی‌بن ابیطالب (ع) می‌کند: «هم‌شأن علی کیست اگر هست بیاید، بالاتر ازاین‌دست محال است بیاید/ هم جاذبه هم دافعه دارد به تعادل، توصیفگر روی گل او شده بلبل/ ایجاز رباعی‌ست، بلندای قصیده است، از دفتر اشعار خدا، بیت گزیده است/ خورشید شده آینه‌گردان جمالش، خوردند ملایک همگی غبطه به حالش/ گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش/ میراث محمد، صلواتی است که آلش کس نیست، جز فاطمه و حیدر و اولاد/ با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد/ تاریخ عرب، فاتح خیبرشکن اش خواند، او بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند/ صد آیهٔ نازل نشده از دهنش خواند، / استاد سخن، فاطمه، صاحب سخن‌اش خواند/ کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد، جز او احدی خطبهٔ بی‌نقطه ندارد».
محفل ماه شعر گوهرشاد به پایان می‌رسد ولی عشق و دلدادگی این بانوان شاعر نقطه پایانی ندارد. آن‌ها خوشحال و مسرور از اینکه بار دیگر توفیق داشته‌اند به محضر مولای رئوف و امام عطوفشان عرض ارادت کنند، برای این نعمت، شاکر خداوند مهر و ماه هستند.


 گزارشگر: بتول پرهیزگار

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

تولیت آستان قدس رضوی

معماری‌های ناهمگون، اصالت معنوی اطراف حرم را مخدوش می‌کند
تولیت آستان قدس رضوی با بیان اینکه معماری ناهمگون، چهره اطراف حرم مطهر را مخدوش کرده، گفت: معماری مشهد به ویژه بافت…

تلویزیون اینترنتی