همزمان با سالروز میلاد شیرزن دشت کربلا و پیام رسان نهضت عاشورا؛ حضرت زینب(س)،جمعی از شاعران آیینی در محفل ادبی تشرف،گردهم آمدند و در مدح این بانوی گرامی اسلام شعرخوانی و نغمهسرایی کردند.
برگزاری محفل شعر ادبی «تشرف» در حرم مطهر رضوی
به گزارش آستاننیوز، شاعران آیینی شهر بهشت که همواره به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عشق میورزند، این بار به مناسبت ولادت حضرت زینب(س) در محفل ادبی "تشرف" که در اتاق فاطمیون صحن پیامبر اعظم(ص) حرم مطهر رضوی برگزار شد، دور هم جمع شدند و اشعاری را که در منقبت قهرمان صبر سروده بودند را پیشکش قدوم مبارک این بانوی بزرگوار کردند.
در این بزم شاعرانه، خلیل احمد پاداش در شعری از حضرت زینب(س) با بهترین واژهها یاد کرد.
او ابتدا یک رباعی را در وصف ایشان قرائت کرد و در ادامه غزلی را به حضرت زینب کبری(س) تقدیم کرد:
شادم که گاه مقدم زیبای زینب(س) است
میلاد باشکو و دل آرای زینب(س) است
زهرای مرضیه شده مادر دختری
چه دختری که حضرت کبریِ زینب(س) است
مولا علی، مثال خودش گوهری گرفت
زیرا پدر حقیقت معنای زینب(س) است
همچون پدر به صبر و صفا و دلاوریست
گنجینهها ز کرب وبلای زینب(س) است
بانویی هست مقتدر در جهادِ دین
زیباییها به پهنه اِجلال زینب(س) است
رضا تاجیک از دیگر شاعران آئینی حاضر در این محفل ادبی نیز با واژهها به استقبال میلاد دختر امیرالمومنین(ع) رفت و در منقبت او این چنین شعرخوانی کرد:
آمدی و میرسد بانگ مبارک بادها
ماه یکتایی و بی همتا به دنیا آمدی
هم ردیف نور "اَعطَینا" به دنیا آمدی
مثل حیدر عالی اَعلا به دنیا آمدی
تو شبیه حضرت زهرا(س) به دنیا آمدی
روز میلاد تو در تقویم روز باور است
روز عشق و روز تکریم مقام خواهر است
آمدی و میرسد بانگ مبارک بادها
بی معلم میشوی فرزانهی استادها
ای علمدار حقیقت بانوی فریادها
ای دلیل "کاف و ها و یا و عین صادها"
هر چه دارد کربلا در اختیار جبر توست
پرچم شاه شهیدان هم به سوی قبر توست
آمدی تا که بگویی قصه پرواز را
تا کجاها بردهای این شور انسانساز را
ای رسول عشق میبینم ز تو اعجاز را
زنده کردی نهضت هفتاد و دو سرباز را
سلمان کرمی نیز از دیگر شعرای حاضر در این محفل با گلواژههای شعر مقام پرستار را ستود:
از خود گذشتهای که پرستار میشود
مرهم برای هر تن بیمار میشود
با آن نگاه پر ز عطوفت مریض نیست
شادابیاش دوبار پدیدار میشود
آن کس که میخرد همه رنجی به جسم و جان اسطورهای به نام پرستار میشود
آن کس که ز یک طفل به مادر نشان دهد
همچون تو کعبهاش همه ارباب میشود
گویی تمام عمر عبادت نموده است
آن کس که با شما همه همکار میشود
از بهر سرکشی به مریضان دردمند
از خواب خود بریده و بیدار میشود
محمد هاشمی شاعر جوان و خوش قریحه اهل بیت(ع) در این محفل ادبی، آهوانه به دامان ضامن آهو پناه جست و با ابیات شعرش مدح و ثنای ولی نعمتمان،حضرت سلطان اباالحسن الرِّضا(ع) را به جا آورد:
ای باغ اسم اَمن ولای تو یا رضا(ع)
صیاد و صید رام و رهای تو یا رضا(ع)
صحنت بهشت نیست اگر پس بهشت چیست رضوان ما صحن و سرای توست یا رضا(ع)
خود خواستی که همچو منی عاشقت شود
ور نه کجا سر منو پای تو یا رضا(ع)
دعبل نیَم ولی به عطای تو خوشدلم
آویختم به بند عبای تو یا رضا(ع)
هندو به خنده گفت عجم خاک هم شود
ماهور میشود به هوای تو یا رضا(ع)
ما را به غیر وامگذاری که بیکسیم
کردم حساب روی وفای تو یا رضا(ع)