به همت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، نود و چهارمین نشست تخصصی عصر داستان، با موضوع «نویسندگی به مثابه یک حرفه» با حضور رضا امیرخانی، نویسنده نامآور کشور و برخی از نویسندگان و شاعران مشهدی، اعضای انجمن عصرداستان و علاقهمندان به حوزه ادبیات و نویسندگی برگزار شد.
مشهد باید دوباره به عنوان شهر داستان شناخته شود
به گزارش آستاننیوز، در ابتدای این نشست ادبی، مدیرعامل مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی گفت: آذرماه سال ۱۴۰۱ اولین نشست عصر داستان در مشهد، با حضور رضا امیرخانی آغاز شد و با تربیت نویسندگان نوقلم تا امروز به مسیر خود ادامه داد.
لزوم توجه به روایتها
امیر مهدی حکیمی جهان امروز را جهان روایتها دانست و تصریح کرد: امروز در جهان همه چیز به روایت بستگی دارد و داستان و رمان بیش از دیگر گونههای ادبی مورد توجه قرار گرفته است.
وی با اشاره به موفقیتهای «عصر داستان» در بازه زمانی دوساله تصریح کرد: این نشست ادبی تا امروز میزبان حضور ۱۳ تن از برجستگان و ادیبان ایران بوده و ۴۰ تن از نویسندگان و نوقلمان مشهدی عضو ثابت و همیشگی این نشست ادبی هستند.
وی ادامه داد: شمار اعضای غیر ثابت این عصر داستان نیز به ۶۰ تن میرسد و افرادی نیز به صورت مجازی از شهرهای مختلف کشور از آموزشهای ارائه شده در این نشستها بهرهمند میشوند.
حکیمی ، برگزاری ۱۰۰ نشست ادبی عصر داستان، تولید بیش از ۱۲۰۰ داستانک و ۴۴ پادکست داستانی ، کسب بیش از ۱۴ جایزه ادبی در جشنوارههای مختلف را بخشی از موفقیتهای این نشست ادبی در مشهد عنوان کرد و افزود: این اتفاقات جایی رخ داد که متعلق به حضرت رضا(ع) است و امید میرود مسیری جدید باز کند و اتفاقات خوبی در شهر مشهد رخ دهد؛ چرا که در گذشتههای دور شهر مشهد، به عنوان مهد ادبیات شناخته میشد. امروز باید دوباره به اوج برگردد و به عنوان شهر داستان شناخته شود.
شهود نویسنده نسبت به خود و دنیای پیرامونش بسیار مهم است
در ادامه این نشست، رضا امیرخانی به بیان برخی تجربیات خود در طول ۳۰سال زندگی حرفهای نویسندگی پرداخت و گفت: بسیاری از مهمانان حاضر در عصر داستان، شاید انتظار این را داشته باشند که درباره شروع نوشتن، شخصیتپردازی و دیالوگها صحبت کنیم اما اینها، موضوعاتی نیست که نویسنده حرفهای به آن نیاز داشته باشد.
امیرخانی با بیان اینکه اگرچه یادگیری تکنیک و استفاده از تکنولوژی و هوش مصنوعی برای پیشبرد کار نویسنده مهم است؛ اما شهود نویسنده نسبت به خود و دنیای پیرامونش بسیار مهمتر است تاکید کرد:اینکه نویسنده بفهمد کجا ایستاده و در حرفه خود چه نقش و جایگاهی دارد، مهمتر از آموختن تکنیکها است. در مسیر نویسنده شدن مقدار زیادی از مهارتها به جنبه شهودی برمیگردد و تنها ۱۰ درصد اولیه آن مربوط به تکنیک است.
لزوم توجه به توسعه فردی در مسیر نویسندگی
امیرخانی تصریح کرد: نویسنده دو زندگی فردی و شغلی دارد. دنیای نویسندگی، درونگرایی بالایی دارد. ساعتها نیاز است پشت سیستم بنشیند، فکر کند و بنویسد؛ در حالیکه نویسنده مثل بقیه افراد یک زندگی عادی دارد و باید به سلامت خود توجه کند؛ لذا نیاز است به توسعه فردی خود اهمیت بدهد تا بتواند میان دنیای نویسندگی و زندگی فردی و شخصی خود تعادل ایجاد کند.
نویسنده «جانستان کابلستان» با تاکید بر این مطلب که نوشتن هم مانند مثل هر شغل دیگری نیاز به توسعه فردی و آگاهی از قوانین کار دارد، اظهار کرد: نویسندگی امروز یک صنعت است. صنعت نشر، بخشی از زندگی نویسنده است و نویسنده جای خود را در این صنعت باید بداند. اگر به آن آگاه نباشد دچار شکست روحی و مالی میشود. آشنایی با نحوه قرارداد بستن، قوانین نشر و چاپ، ناشر، کتابفروشیها، شناخت مخاطب و ... مواردی است که نویسنده باید به آن توجه کند و نقش خود را میان این صنعت کشف کند.
جوان مرگی هنر نویسندگی
وی با تاکید بر اینکه نحوه بستن قرارداد و آموزش مسائل مالی بخشی از توسعه فردی است که متاسفانه اغلب نویسندگان حتی نویسندگان بزرگ کشور با این مسائل آشنایی ندارند، افزود: بسیاری از نویسندگان حرفهای، جوان مرگ میشوند؛ زیرا با این بخش از مسائل حرفهای کار آشنا نیستند. در صنف نویسندگی ، اقتضائات حرفهای صنعت نشر را باید به افراد آموزش دهد.
امیرخانی با اشاره اینکه ورود به کارگاههای آموزشی داستاننویسی برای شروع کار لازم است اما نباید به این حد اکتفا کرد و نویسنده باید به سمت مردم و جامعه حرکت کند، افزود: نویسنده به سواد مالی، سواد حقوقی و سواد زندگی نیاز دارد تا بخش حرفهای خود را به خوبی پیش ببرد و دچار بحران نشود. وی افزود: همچنین حفظ عادتهای شخصی در زندگی نویسنده مهم است و باید سلامت زندگی خود را حفظ کند و صرفا به نوشتن نپردازد. به طور مثال برنامه پیادهروی روزانه یا معاشرت و گفتوگو با دیگران داشته باشد و آنها را ترک نکند. به بیان دیگر نویسنده باید خودش مراقب رفتار و عادات روزمره خود باشد و به سلامت جسم و روح خود توجه کند تا در گذر زمان دچار بیماریهای روحی و جسمی نشود.
وی ادامه داد: نویسنده باید کنترل کمّی بر روی کار خود داشته باشد. مثلا بگوید روزی ۱۵۰ کلمه حداقل بنویسد یا چند صفحه کتاب بخواند. روشهای اندازهگیری فردی باید کمی باشند و نویسنده باید بارها با خود تکرار کند که قصد دارد بهترین اثر و شاهکار را بنویسد این نویسنده اضافه کرد:کنترل کمی باعث میشود نویسنده از برنامه عقب بماند و در مسیر حرفهای نویسندگی قرار بگیرد. او باید بداند کتابش را در چه قالبی بنویسد که ناشر علاقه به همکاری با او داشته باشد.
امیرخانی در ادامه نمونههایی از نمودارهای ارزیابیهای شخصی خود درباره زمان نوشتن برای هر کتاب، میزان فروش کتابها از ابتدای چاپ تا سالهای اخیر، تعداد کلمات نوشته شده در هر روز ، حضور در دفتر و زمان پیاده روی در طول ۳۰ سال نویسندگی را برای حاضران تشریح کرد.
ضرر نپیوستن به قانون کپی رایت برای نویسنده ایرانی
امیرخانی با اشاره به مسئله کپی رایت در ایران، گفت: قانون کپی رایت، یعنی حق مالکیت نویسنده درباره یک اثر باید پرداخت شود. قانونی که در همه جای دنیا وجود دارد و به رسمیت شناخته شده ؛ ولی در ایران چنین قانونی وجود ندارد. ایران به بهانه جلوگیری از تهاجم فرهنگی و سانسور محتوا بر اساس فرهنگ ایرانی و دلایل مالی دیگر این قانون را نپذیرفته و در نهایت منجر به فروش و چاپ بیشتر کتابهای ترجمه نسبت به آثار نویسندگان داخلی شده است؛ چرا که هزینه نهایی این آثار برای ناشر ارزانتر تمام میشود در حالیکه در دراز مدت باعث شده تهاجم فرهنگی اتفاق بیفتد.
وی با تاکید به ورود نویسندگان با بازار جهانی تصریح کرد: بازار ایران تمام شدنی است و نویسنده حرفهای باید برای چاپ اثر در کشورهای دیگر نیز اقدام کند. ما تبادل فرهنگی در عرصه بین المللی هم نداریم و چاپ اثر در خارج کشور با مشکلات متعددی همراه است.
امیرخانی در پایان ابراز کرد: نویسندگی مسیر پر فراز و نشیبی دارد که اگر نویسنده با دنیای آن کنار نیاید و صنعت نشر را نشناسد به انتهای مسیر نمیرسد و باید سبک زندگی خاص خود را کشف کند که این امر نیاز به صبر و ممارست دارد و یک امر زمان بر است.