مصاحبه/ از نظر روان شناسان معناگرا، تحولاتی که همزمان با فصل بهار و نوروز، در طبیعت روی میدهد، از طریق قانون «همزمانی کاینات» در روان انسانها هم تاثیر میگذارد. ماه مبارک رمضان نیز به عنوان بهار قرآن، سبب پیراستن باطن از پلیدیها و تحول جسم و جان میشود.
تقارن جشن نوروز و عید فطر، فرصتی برای رستاخیز درونی
به گزارش آستان نیوز، تقارن بهار طبیعت و جشن نوروز با بهار قرآن و عید سعید فطر، این تاثیرات معنوی را دو چندان کرده و رستاخیز درونی و تولد دوباره انسان را در پی دارد. در همین زمینه با دکتر باقر غباری، فوق دکتری روان شناسی از دانشگاه ویسکانسین آمریکا و عضو هیات علمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم. این استاد دانشگاه، درباره روان شناسی دین، پژوهشهای جامع و ارزندهای را در کارنامه علمی خود دارد.
از نظر عرفان و روانشناسی معنوی، فرا رسیدن بهار و نو شدن دوباره طبیعت، چه تاثیری در دگرگونی روح و جان انسان دارد؟
بهار و نوزایی طبیعت میتواند سبب تغییرات بزرگی در روح و روان انسانها شود. کارل یونگ، روان شناس بزرگ سوئیسی که از روان شناسان اعماق است و درباره جنبههای معنوی و ناخودآگاه انسان تحقیقات ویژهای انجام داده، درباره تاثیر نو شدن طبیعت بر روان افراد نظرات جالبی دارد. یونگ همچنین به قانون همزمانی کاینات یا مقارنت معتقد بود و این مساله را به عنوان یک اصل در نوشتههای خود مطرح کرده است. به نظر وی تحولاتی که همزمان با فصل بهار در طبیعت روی میدهد از طریق اصل همزمانی در روان انسانها هم اثر میگذارد. یعنی تاثیر در کیهان و عالم اکبر، در عالم اصغر که همان وجود انسان است نیز موثر میباشد و میتواند سبب تغییرات شگرفی در خلق و خوی انسان شود. از نظر نمادشناسی و روان شناسی اعماق، وقتی زمین که مرکز ناخودآگاه است به دور خورشید که نماد خودآگاه و روشنایی وجدان انسانهاست میچرخد، تغییراتی اساسی در روان ناخودآگاه انسان به وجود می آید و پس از آن انسان تولدی دوباره پیدا کرده و تحول عجیبی درونش رخ میدهد؛ زیرا خویشتن او دوره ای دیگر از حیات را پشت سر گذاشته است.
به عبارت دیگر انسانها میتوانند تحول طبیعت را با تحول درونی خویش عجین کرده و آنگونه که خداوند به حضرت آدم تعلیم فرموده، به تدریج آگاهی پیدا کرده و احساس کنند که به برخی از این اسماء نزدیک شدهاند. البته این یک بحث فلسفی و روان شناسی و به خصوص عرفانی است. بدین معنا که نیروهای مثبت درون انسان، به دور مرکزیت وجودش که عرفا آن را قلب نامیدهاند و معتقدند که جایگاه خداست، میچرخند و در نتیجه کل روان انسان شفافتر میشود.
پس این تحولات، به خود انسان نیز بستگی دارد یعنی انسان باید خودش نیز اجازه بدهد که این تغییرات از طبیعت به درون او هم نفوذ کند. که یکی از راههایش اتصال قلب با آفریننده طبیعت و مبدا هستی است. پس اگر قلب و دل خود را در فصل بهار با زیباییها هم جهت کنیم، اتفاقهای زیادی درون ما روی میدهد. عرفا در همین زمینه معتقدند: هر گاه درونت را برای دیدن خضر که سمبل و نماد مشاور است آماده کردی، خضر در بیرون هم برایت آشکار میشود.
ما ایرانیان در آغاز هر سال، بنابر سنتی دیرین و چند هزار ساله، آیین نوروز را با سنتهایی ویژه گرامی میداریم. از نمادها و اسرار معنوی آداب و سنن نوروزی، برایمان بگویید.
نوروز نه تنها یکی از اعیاد باستانی ماست، در آیین اسلام هم به گرامیداشت آن تاکید شده است. در واقع نوروز، شمهای معنوی دارد و مجموعهای از اسرار و نمادهاست که هر یک از جنبه معنوی قابل تاویل است؛ یعنی ایرانیان برای عید نوروز نمادهایی ساخته و آداب و رسومی را رعایت میکنند که همه این آداب بر محور پاک شدن از گناهان و تولد دوباره انسان هاست که عمق آن را در دعای تحویل سال میبینیم و با خواندن این دعا از خدا میخواهیم حال ما را به بهترین حالها تبدیل کند.
یکی از مناسک بسیار مهم در تحویل سال ما ایرانی ها قرائت قران است. قرآن نماد نور و روشنایی و برکت است و جزو اسرار الهی است که این اسرار به صورت تشریعی به ما رسیده و به صورت تکوینی در قلب ما نهاده شده است. زیرا خداوند به دلیل لطف بینهایتش توسط پیامبران، ما را از اسرار تکوینی که در ناخودآگاه قدسی ما قرار دارد مطلع نموده، تا راحتتر معانی آن را دریابیم. ما با خواندن قرآن در لحظه تحویل سال، میخواهیم با خویشتن اصلی خود ارتباط برقرار نموده و اسرار آن را کشف کنیم. در واقع قرآن ما را هدایت میکند که رابطه درونی و عمقی بین ما و خدا اصلاح شود و این عشق و صفا و صمیمیت نسبت به معبود همان امانتی است که انسان پذیرفته است.
ماهی و آب که در سفره هفت سین میگذارند نمادهایی عرفانی هستند. آب نماد پاکی، شفافیت و علم و ماهی نماد انسانی است که در آب شنا میکند؛ از نظر ناخودآگاه، آب پرده محافظ الهی انسان است و هر دو عباداتی خاص خودشان را دارند. مثل شستشو که در عید داریم و همه دال بر پاکسازی درون انسان است. به حضرت عیسی(ع) ماهی میگفتند؛ زیرا در دریای علم بینهایت الهی شناور بود. دریا نمادی از علم الهی است؛ علمی که ما به آن دسترسی نداریم مگر در لحظات مشخصی که قطراتی از آن در روان ناخودآگاه ما نفوذ پیدا کند. سبزی در سفره هفت سین، نشانه شادابی و طراوت، پاکی و احیاست و هر چیز که سبز می شود احیا میشود. دید و بازدیدهای نوروزی نشانه صله رحم و پیوند با دیگران است.
یکی از آداب نوروزی رفتن به دامان طبیعت در روز سیزدهم نوروز و به اصطلاح «سیزه به در» است؛ در واقع در این روز مردم به دید و بازدید شکوفهها میروند. چون طبیعت آیهای است از آیات الهی. به قولی، «خداوند خودش را در دو حالت نشان میدهد؛ در حالت تجلی که در طبیعت خود را نشان میدهد و در حالت بی نهایت». ما وقتی به دامان طبیعت میرویم اگر واقعا به زیباییها توجه کنیم خیلی چیزها به ما افزوده میشود. اصلا چرا ما میگوییم از بهشت رانده شدیم؟ از بهشت رانده شدن یعنی گسسته شدن رابطه آدم با طبیعت. پس انسانها با رفتن به طبیعت میخواهند با سبزی و زییایی، هماهنگ و با احیای طبیعت، وجودشان زنده شود. پس
انسانها در روز «سیزده به در» دوباره احیا میشوند.
امسال نیز همچون سال گذشته در رویدادی مبارک، شاهد تقارن بهار قرآن و بهار طبیعت هستیم. با توجه به تاثیرات مثبت فصل بهار و ماه مبارک رمضان بر تحول درونی انسانها، این همزمانی در تقویت روحیه خودسازی و رسیدن انسان به احسن الحال تا چه اندازه میتواند موثر باشد؟
ماه رمضان، بهار قرآن است و همچون بهار طبیعت پر از اسرار، نمادها و آدابی است که بر محور پاک شدن از گناهان و تحول و تزکیه درونی انسان میچرخد و با یکدیگر شباهتهای زیادی دارند، به عنوان مثال ما در سال نو خانه تکانی کرده و همه جا را از آلودگیها پاک میکنیم که خود این نمادی است از اینکه ما خانه شخصیمان را که جسم در آن ساکن است پاک میکنیم تا از یک سو هم خود و هم دیگران احساس نو بودن کنیم و از سوی دیگر این خانه تکانی، نمادی است از اینکه باید درون خود را نیز از آلودگیها و موانعی که بین ما و خدا و مردم ایجاد شده بزداییم. چون بهترین ملاقاتی که در سال نو صورت خواهد گرفت، ملاقات ما با خداوند است؛ خدایی که در این قلب نو تجلی و عنایت خواهد کرد تا آن خانه را بدون عیب، کینه، حسد و زشتی و پلیدی ببینیم.
در ماه رمضان نیز مردم با روزه زبان، گوش، چشم، شکم و... خود را پاک نگه میدارند و تصفیه و تزکیه درونی میکنند. در واقع روزه به جز فواید بیشمار جسمی و تقویت سیستم ایمنی، از نظر روحی نیز کل سیستم ما را تصفیه میکند. یعنی وقتی ما از انجام برخی از اعمال در این ماه پرهیز میکنیم، به نوعی وجودمان را خانه تکانی کرده و کل سیستم روحی ما به آرامش میرسد. وقتی نورولوژی مغز به تعادل رسید، انسان آماده پذیرش زیباییهای معنوی میشود.اگر فرد در ماه رمضان روزه حقیقی بگیرد و نگذارد سموم از راه گوش، چشم و زبان، وارد بدنش شود، وقتی به دیدن یک منظره طبیعی میرود احساس میکند منظرهای دیگر را میبیند و در واقع راه برای دیدن زیباییهای واقعی باز میشود.
علاوه بر این من یک همدلی با دیگران را نیز بین نوروز و رمضان مشترک میبینم، در عید نوروز ما به هم شادی میرسانیم و به یکدیگر به ویژه کودکان و نیازمندان، عیدی میدهیم. در ماه رمضان هم همدلی و نزدیک شدن افراد به یکدیگر بیشتر میشود و به نیازمندان کمک میکنیم که زکات فطریه یک مورد از آن است. در واقع در نوروز و رمضان، خودمان را با دیگران پیوند میزنیم. خودی که در عرفان، معنویت و روان شناسی اعماق تعریف میشود، یک خود جدا از دیگران نیست. خود واقعی که یونگ، روانشناس بزرگ معناگرا به آن معتقد است، خودی است که هم با ناخودآگاه جمعی و عالم غیب و هم با طبیعت پیوند دارد. معنای بهشت هم همین است؛ زیرا وحدت یافتگی، توحید و آرامش در معنای بهشت ماخوذ است این بهشت هم در نوروز دیده میشود و هم در ماه رمضان. پس وقتی تقارن پیدا میکنند، تقارن سعدین هست و تاثیر آن بر جسم و روح انسان و تحول درونی او چند برابر میشود.
ما در اواخر ماه رمضان، شبهای احیا و قدر را داریم که اوج تحول معنوی در این ماه مبارک است. چه مشترکاتی بین شبهای احیا که به نوعی رستاخیر معنوی انسان است با فصل بهار و رستاخیز طبیعت وجود دارد؟
سوال خوبی است؛ ما رمز زنده شدن و رستاخیز را هم در شبهای قدر و هم در آغاز بهار و نوروز میبینیم؛ در جشن آغاز بهار، طبیعت خودش را با زیباییها، احیا و نشور و حالت رستاخیزی که دارد نشان میدهد؛ مثل دمیدن چشمهها، سبزهها، گلها و به طور کلی احیایی که پس از مردن زمستان یا آرامش زمستانی به وجود میآید. این تکاپو برای بسیاری به ویژه شعرا و عرفا الهامبخش بوده است.
در رمضان هم شبهای احیا و قدر داریم که در حقیقت در طبیعت، انسانها و آفاق و انفس، تحولی معنوی ایجاد میشود. قرآن در شب قدر نازل شده؛ قرآنی که هدایتگر و زنده کننده دلها و چراغ راهی است که ما آن را صراط مستقیم مینامیم. پس ما یک نماد زنده بودن قلبها با احیا در شبهای قدر را داریم که در اثر تزکیه و تقوای بیست و چند روزه در بدن ایجاد شده و روزهدارن پس از دو دهه پالایش و آرامش روحی و روانی در ماه رمضان، آماده هستند از نظر معنوی اوج بگیرند. شبهای احیا، شبهای نماز و شیدایی یارب گویندگان است در این شبها فرشتگان به زمین و ملکوت، نزدیک میشوند. اینها زیباییهای شب قدر هستند. این شبهای مبارک در یک چیز مشترکند و آن زنده شدن و تحول درونی است که یونگ به آن تولد دوباره میگوید. در این تولد دوباره انسانها،کهنه بودن را از دست میدهند و به درجات بالاتر میرسند.
در عید نوروز هم ما این نشانه ها را میبینیم و با دیدن زیباییهای بهار و زنده شدن دوباره طبیعت، از نظر درونی خودمان را به اصل فطری خود که فطرت و بنیاد اصیل انسانها بر آن نهاده شده، یعنی آن قسمت از روانمان که دست نخورده، عمقی و با معنویت همراه است ارتباط برقرار میکنیم.
یکی دیگر از شباهتهای فصل بهار و ماه مبارک رمضان، برگزاری جشنی با آداب ویژه است؛ عید نوروز در آغاز بهار و عید فطر در انتهای رمضان، این مساله به ویژه تقارن این دو عید با یکدیگر،از نظر عرفان و روان شناسی معناگرا چه تاثیرات مثبتی بر روان انسان دارد؟
برخی از محققان مثل رنه دکارت، فیلسوف عقلگرای فرانسوی، بین روان و جسم انسان تمایز قایل شدهاند. اما به عقیده یونگ، روان شناس بزرگ معناگرا، روح و جسم با هم در ارتباطند و در اثر توبه، تزکیه، توکل و تصفیه، انرژیهای منفی به مثبت، مس وجود انسان به طلا و نفس اماره به مطمئنه تبدیل میشود. رمضان، جسم و درون انسانها را پاک میکند. بهار هم جلوهها و زیباییهای بیرونی و درونی را با خودش هماهنگ دارد. ما در عید نوروز و عید فطر ، تغییر و تحول و حال خوب خود را جشن میگیریم. پس این دو عید مبارک، در واقع جشن تبدیل شدن مس وجود انسان به طلاست. وقتی این دو عید با هم مقارن میشوند مثل امسال که عید فطر در ایام نوروز قرار دارد، زیباییهای آفاقی و انفسی با هم تلاقی میکنند و در حقیقت باز هم قران سعدین اتفاق میافتد.
چطور میتوانیم فیوضات معنوی فصل بهار و ماه مبارک رمضان را در خود نهادینه کرده و به دیگر ایام سال نیز تعمیم بدهیم؟
اگر بخواهیم این فیوضات و برکات معنوی را در خود نهادینه کنیم، باید همیشه، در هر ظاهری، باطنی ببینیم. در پس هر ماده، معنایی قرار دارد. تمام جملاتی که با مرکب نوشته میشوند، معنایی پشتشان هست.
نگاه کردن به معنا یعنی آیات الهی را دیدن. آیات و نشانههای خدا روشن و نورانی هستند. خدایی که دیده نمیشود در قلب ما دیده میشود. باید تلاش کنیم روز «سیزده به در» که به دامان طبیعت رفتیم، پذیرا و ذهنآگاه شویم و اجازه بدهیم نور طبیعت از شکوفهها، سبزهها و زیباییها بر ما بتابد و آن را بپذیریم. یعنی زیبایی از ماده به معنا عبور کند. همینکه بخواهیم زیبایی طبیعت را زنده کنیم، و به آنها بگرویم، زیباییهای طبیعت به ما کمک میکنند که به زیباییهای نفسانی خودمان پی ببریم.
در پایان اگر سخنی ناگفته مانده بیان بفرمایید.
در پایان لازم است به همه هممیهنان عزیزم و کسانی که عید باستانی نوروز و عید سعید فطر را به شادابی برگزار میکنند تاکید کنم؛ وقت آن رسیده که در زمان تنش دار کنونی که بُعد اهریمنی اوج گرفته و در غزه، لبنان، یمن و... سبب تخریب، جنگ و کشتار شدیدی شده است، به بعد خدایی خود نزدیکتر شویم و مطمئن باشیم که بعد الوهی و یزدانی سرانجام بر بعد اهریمنی پیروز خواهد شد. بعد یزدانی کوشش میکند انسانها را به هم نزدیک کند و صفا، صمیمت و هماهنگی با انسانها و خدا را نوید میدهد. جا دارد از تقارن بهار قرآن و طبیعت و عید نوروز و عید فطر، استقبال کنیم و مطمئن باشیم، اگر از ته دل به خدا بگرویم، خداوند نور را بر سیاهی پیروز خواهد کرد و ما در زیباییهای آن نور شریک خواهیم بود.
گفت و گو: زهرا دلپذیر
تولیت آستان قدس رضوی
