هم زمان با فرارسیدن سال روز شهادت جانسوز ششمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت امام جعفر صادق (ع)، محفل ادبی "تشرف"، با حضور جمعی از شاعران آئینی و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در اتاق جلسات معاونت تبلیغات اسلامی حرم مطهر رضوی، واقع در طبقه سوم ایوان بابالهادی(ع) حرم مطهر رضوی، برگزار شد.
شعرخوانی شاعران آئینی در سوگ شهادت جعفربن محمد(ع)
در این محفل معنوی و در فضایی آکنده از حزن و اندوه، شاعران دلسوخته به مرثیهسرایی و قرائت اشعاری در رثای مظلومیت و شهادت جانگداز آن امام همام، پرداختند.
در این محفل ادبی که با حضور دکتر افشین عَلا، شاعر آئینی کشور برگزار شد، این شاعر بلند آوازه و دلسوخته با خواندن شعری زیبا دلها را روانه قبور بی شمع و چراغ بقیع کرد:
مرا به خانهی زهرا [س] ی مهربان ببرید
به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید
اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
کبوتر دل ما را به آشیان ببرید
کجاست آن درِ آتش گرفته تا که مرا
برای جامه دریدن به سوی آن ببرید؟
مرا اگر شَوَم از دست، برنگردانید
به روی دست بگیرید و بی امان ببرید
کجاست آن جگر شرحه شرحه تا که مرا
به سوی سنگ مزارش، کِشان کِشان ببرید؟
مرا که مِهر بقیع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار کهکشان ببرید؟
نه اشتیاق به گُل دارم و نه میل بهار
مرا به غربت آن هجده خزان ببرید
کسی صدای مرا در زمین نمیشنود
فرشتهها سخنم را به آسمان ببرید
در این محفل ادبی همچنین ،محمد هاشمی با زبان شعر، مرثیه سرای صادق آل محمد(ع) شد و در غم شهادت این امام همام، این گونه شعرخوانی کرد:
دل است سائل دربار جعفر بن محمد(ع)
به نقد هیچ طلبکار جعفر بن محمد(ع)
ز فقر عار ندارم به غیر کار ندارم
که هست طالب دیدارِ جعفر بن محمد(ع)
حکایت من و او چون "اویس" و حضرت طاهاست
شدم ندیده گرفتار جعفر بن محمد(ع)
پی ثواب دویده زمین ولی نرسیده
مگر به سایه دیوار جعفر بن محمد(ع)
بقیع شاهد زنده ست بر غریبی صادق(ع)
مدینه ایست عزادار جعفربن محمد(ع)
برهنه پای چو سجاد(ع) و دست بسته چو حیدر
چه گویم از دل خونبار جعفر بن محمد(ع)
نه همسری که چو زهرا(س) شود مدافع جانش
نه خواهریست هوادار جعفر محمد(ع)
بگو به یوسف زهرا(س) که ای عزیز دل ما
یگانه وارث اسرار جعفر بن محمد(ع)
فقط نه چشم تر ما به راه توست شب و روز
که انتظار بود کار جعفر بن محمد(ع)
غلامرضا غلامپور دهسرخی، دیگر شاعر آئینی حاضر در این محفل ادبی نیز، با شعری که به مناسبت شهادت امام جعفرصادق(ع) سروده، با واژه واژه شعرش، ارادت و دوستی به محضر صادق آل محمد(ع) را روایتگری کرد:
آتش که شعله ور شد، دور و برم خدایا
گُر میگرفت و میسوخت، بال و پَرم خدایا
حُرمت شکستن ای وای نامردها شبانه
در شهر کور دلها، بی یاورم خدایا
بند ستم به پایم، زخمی روزگارم
در راه حق بلا را، من میخرم خدایا
تا کاخ شوم منصور، حرمت شکستن آنروز
گویی به چشم آنها، من کافرم خدایا
موی سرم سپید و دشمن حیا نمیکرد
با تازیانه میزد، بر پیکرم خدایا
با دستهای بسته، پای برهنه هردم
یاری طلب نمودم، از مادرم خدایا
مظلومی علی را آن شب مرور کردم
تیغ ستم که دیدم روی سرم خدایا
خلیل احمد پاداش، دیگر شاعر آئینی در این سوگواره شاعرانه، در شعرش به مظلومیت امام صادق(ع) اشاره کرده و در سوگ شهادت این امام همام،این گونه شعرخوانی کرد:
ای بقیع مهمانی داری کو شفیع عالم ماست
"جعفر بن محمد "، صادق پرنام ماست
این امام جعفرما "صادق آل عباست"
صاحب آن مکتبی کز مذهبش الهام ماست
آمده تا او بخوابد در جوار مادرش
در گلستان و جنانی هرگلش انعام ماست
آمده نزد پدر یعنی ، امام باقرش
لذت علم دو عالم از او در کام ماست
بهترین سجاد و عابد در دل تو خفته است
جد مولا جعفر ما خادم اسلام ماست
بهترین خاک و زمینی , ای بقیع شکران نماز
طفیل "مجتبا" ای عزتت الزام ماست
گر علی شیر خدا هم از تو مدیون میشود
چون عزیزش فاطمه[س] اینجاست تا آرام ماست
روحالله راوینیا که با شعری امام رضایی در این محفل ادبی حاضر شده، شعر خود را تقدیم ساحت مقدس امام مهربانیها میکند؛
هرکس که در حریم رضا پا گذاشته
پا در حریم عرش معلا گذاشته
خود را میان آینه کاری شکسته است
دل را میان صحن و سرا جا گذاشته
ای نا امید سر به بیابان گذاشته
این خانه را خدای تو اینجا گذاشته
میخواست با بهشت کمی آشنا شویم
این بارگاه را به تماشا گذاشته
بر شانههای پنجره فولاد سرگذار
او دست لطف روی سر ما گذاشته
اینجا پناه هر که ندارد پناهگاه
در را رضا[ ع ] به روی همه، وا گذاشته
تولیت آستان قدس رضوی
