عرض ارادت بانوان شاعر به ساحت مقدس امام مهربانی‌ها

 
به گزارش آستان نیوز، در این شب‌ها و روزها، جای، جای حرم شاهد برگزاری مراسم جشن‌ و شادی است. 
 ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت (ع)، هر کدام به نوبه خود می‌خواهند سهمی در هر چه باشکوه‌تر برگزارشدن جشن‌های دهه کرامت داشته باشند. 
عده‌ای از خادمان با چراغانی کردن صحن و سرای حضرت رضا (ع) سعی دارند بر نور و سرور این صحن و سرا بیفزایند و جمعی نیز با گل‌‌آرایی‌های زیبا، طراوتی بهشتی به این آستان آسمانی، می‌بخشند. 
در این میان جمعی از بانوان شاعر و مدیحه‌سرای اهل‌بیت (ع) با دل‌هایی سرشار از عشق و ارادت به ساحت مقدس حضرت معصومه (س) و حضرت امام رضا (ع) در رواق نجمه خاتون (س) حرم مطهر رضوی و در محفل ادبی و شب‌شعر «کرامت آفتاب» دور هم جمع شدند تا با واژه‌هایی که از عمق جانشان برآمده، تابلویی از ارادت و دلدادگی به ساحت مقدس فرزندان موسی بن جعفر (ع) را، ترسیم کنند. 

باب الجواد راه ورودی به قلب توست
فاطمه نالی‌زاده، مدیر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران و نویسنده مجموعه اشعار «باران بی‌هوا» و «صحن فیروزه‌ای» که به‌عنوان میهمان ویژه در این محفل ادبی حاضر شده، واژه، واژه شعرش را، تقدیم شاه خراسان می‌کند: 
همچون نسیم صبح و سحرگاه می‌رود
هر کس میان صحن حرم راه می‌رود
از هر چه غصه دارد و غم می‌شود ر‌ها
هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود
وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
از سینه‌های شعله زده آه می‌رود
اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست 
از کوی تو فرشته به‌اکراه می‌رود
خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنی‌ست
هر شب به‌پای بوسی آن ماه می‌رود
باب الجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت‌رواست هرکه از این راه می‌رود
این شاعر غزل‌سرا، همچنین غزلی که در مدح حضرت معصومه (س) سروده است را در این حرم نورانی و در محضر امام مهربانی‌ها با صدایی رسا و شیوا زمزمه می‌کند و جان‌ودل زائران را برای دقایقی مهمان صحن و سرای باصفای حضرت معصوم (س) می‌کند:
شب‌ها ميان صحن شما نور می‌وزد 
این عطر مادر است که از دور می‌وزد
هر كس كه پر گرفت در اين سَرسَرای نور
دورش فرشته می‌وزد و حور می‌وزد
مبهوت می‌شوند تمام مناره‌ها
گویا نسيم صحن تو از طور می‌وزد
ايوانِ آينه پر ريحانه می‌شود
عطر گلاب و سدره و كافور می‌وزد
جان تو را كدام غزل بی‌قرار كرد
عطری كه از هوای نیشابور می‌وزد؟

کبوترهای مشهد پیک سلطان خراسان‌اند
زهرا رسولی، از بانوان شاعر مشهدالرضا (ع) است که با شعرخوانی خود در این محفل ادبی با زبان شعر مدیحه‌سرای حضرت سلطان شده و در شعرش از حرم امام مهربانی‌ها با عنوان دارالشفای بیماران، یاد می‌کند:
به روی نور واکرده ضریح نور درها 
خدا بخشیده خورشیدی کریم آل طاها را 
تماشا می‌کند موسی بن جعفر (ع) خنده‌هایش را
که زائل کرده حق با این پسر غم‌های بابا را
چه اکسیری‌ست در دارالشفای حضرتش یارب
که حیران می‌کند اعجاز آن حتی مسیحا را 
کبوترهای مشهد پیک سلطان خراسان‌اند
مبادا دردمندی گم کند راه مداوا را 
هر آن زائر که مغموم آمده مسرور برگشته
به وجد آورده بی شک مهر بی‌حدش تماشا را 
نسیمی از اجابت می‌وزد بر جان مشتاقان 
کرامت را تماشا کن نمی‌پرسد تقاضا را 
نمی باران بزن ای دیده ابری در ایوانش
که شور اشک زائل می‌کند غم‌های دنیا را 

حاجتی نیست پس از آنکه حرم را دیدم
مهدیه نژاد ابراهیم یکی دیگر از میهمانان شب‌شعر کرامت آفتاب است که از تهران به این بزم شاعرانه دعوت شده است. 
 همه خوشحالی این بانوی شاعر این است که در یک عصر بهاری زیبا در میان نورباران حرم مدیحه‌سرای خواهر سلطان شده است: 
خواهرانه بغلم کن که شفا شانه توست
بغض من جایی اگر وا شده آن خانه توست
حاجتی نیست پس از آنکه حرم را دیدم
غزلم تحفهٔ ناچیز به شکرانه توست
 همه با دست تهی آمده، پُر برگشتند
بی شک این خانه حرم نیست، کرم خانه توست
شوق پرواز به سر بود که دیدم جبریل 
افتخارش همه این است که پروانه توست
عزتی هست اگر مرهمت سلطان است
رونقی هست اگر لطف ملوکانه توست
آشیان حرمت پر شده از زخم پرم
نقطه امن دلم گوشه‌ای از لانه توست

ایران به‌غیراز خانه خورشید هفتم نیست 
منصوره محمدی مزینانی، دیگر بانوی شاعر که در دنیا شعر و ادبیات دستی در آتش دارد هم از پایتخت کشور به این محفل شعر و ادب آمده است. 
 این بانوی شاعر همه ایران را به خانه خورشید هفتم تشبیه کرده و در وصف دلدادگی خود به محضر حضرت سلطان، این‌گونه شعرخوانی می‌کند: 
آشفته‌تر از من کسی در بین مردم نیست
پیداست در اینجا کسی مانند من کم نیست
مرا دورم نکن از خود بیا آتش بزن جان را
این استخوان‌ها در حد یک هیزم نیست
تا عشق تو جا در دلم واکرد فهمیدم
هر گونه عشقی بی تو جز حس توهم نیست
تا دارمت حتی به حاتم رو نخواهم زد 
آن جا که دریا هست پس جای تیمم نیست
جَلد حرم بودن دلیل بهتری دارد
چشم کبوترهای تو دنبال گندم نیست
وقتی که چشم پنجره ابری‌ست یعنی 
فولاد هم اینجا درونش بی تلاطم نیست
 بیهوده دنیا را نمی‌گردم که درمانم
 در نسخه‌ای غیر از بلیت مشهد و قم نیست
شیراز، مشهد، قم مسیرِ مطلع الشمس است
ایران به‌غیراز خانه خورشید هفتم نیست 
گفتنی است، در پایان این مراسم از شاعران آئینی حاضر در این محفل ادبی، با اهدای هدایای متبرک، از سوی آستان قدس رضوی، تقدیر شد.