عصر یک روز خوب بهاری است. صدای همهمه شادی و خنده بچهها به گوش میرسد.
ردای تکلیف بر دوش کودکان تازه مکلف سوری
بچههایی که دل کوچکشان پر از غصه و درد است؛ ولی برپایی جشنی شادمانه بهانهای شده تا غصههایشان را برای ساعتی فراموش کنند و دل به نغمه شادمانهای که در گوشهای از صحن و سرای حرم مطهر رضوی به یمن قدمگذاشتن این فرشتههای کوچک به سن تکلیف برپا شده است، بسپارند.
به گزارش آستان نیوز، رواق دارالرحمه حرم مطهر رضوی در این عصر زیبای بهاری میزبان دختران و پسران تازه مکلف خانوادههای پناهنده از کشور سوریه است.
جشنی که در ایام سراسر نور دهه کرامت و در آستانه میلاد امام مهربانیها و به همت بخش غرب آسیای مدیریت زائران غیرایرانی حرم مطهر رضوی برای جمعی از دختران و پسران تازه مکلف پناهنده کشور سوریه، در این مکان برگزار شده است.
عهد بندگی در حرم رضوی
این جشن پُرشکوه مزین به حضور تعداد 38 پسر و 43 دختر تازه مکلف است که با دلهایی پر از شوق عبادت، شروع فصل بندگی را در حریم ملکوتی رضوی جشن گرفتهاند و در این آستان کبریایی عهد میبندند تا برای همیشه در مسیر بندگی خدا گام بردارند و فقط بنده و پرستنده او باشند.
دختران سوری که تازه به سن تکلیف رسیدهاند با چادرهایی سفید گلدار، همچون فرشتگان زمینی جلوهای زیبا به محفل بخشیده اند و لبخند شادی که بر لب دارند زیبایی چهره معصومشان را دو چندان کرده است.
پسران نوجوان حاضر در این مراسم نیز که تازه، پا به عرصه بندگی خدا گذاشتهاند با لباسهای سفیدرنگی که به تن دارند نمادی از پاکی و بیآلایشی درونشان را در این جشن به نمایش گذاشتهاند.
پسرانی که برق اشتیاق برای آغاز فصل جدید زندگی در چشمانشان موج میزند. فصلی برای عبادت و بندگی خدا.
شادمانی دختران سوری در مراسم جشن تکلیف
دیدن شادی و شعف فاطمه و مَلیکه خواهرهای 2 قلوی سوریهای در این جشن تکلیف، اشک شوق را در دیده مادر نشانده. مادری که مدتهاست صدای خنده دخترانش را نشنیده.
فاطمه طالب میگوید: «من و خواهرم ملیکه به همراه پدر و مادر و برادرم از محله سیده زینب (س) دمشق به اینجا آمدهایم و از خدای مهربان میخواهم که بهزودی جنگ سوریه تمام شود تا بتوانیم به خانه خود برگردیم و بتوانیم با مادر به زیارت حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) برویم.»
قصه دلتنگی دخترک سوری
نگاه دخترک به بادکنکهای صورتی که برای تزیین در فضای روبرویی گذاشته شده، دوخته شده است. شاید دیدن این بادکنکها، او را به یاد دسته بادکنکهایی که دستفروشهای اطراف حرم حضرت زینب (س) میفروختند انداخته باشد و باز هم او را دلتنگ حرم حضرت کرده است.
نامش آیه است و از شهر دمشق میهمان شهر بهشت شده. میگوید: «در جشن تکلیف یاد گرفتیم که باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم و خدا بچههایی که نماز میخوانند را، دوست دارد.»
آیه هم مثل بقیه بچهها دلش برای خانه و محله زندگیشان تنگ شده و دوست دارد به خانه خود برگردد و با عروسکها و اسباب بازیهایش بازی کند و در این جشن دعا میکند که زودتر بتواند به شهر و دیارش برود.
خواسته محمود عمران از امام رضا (ع)
محمود عمران یکی از پسرهای تازه مکلف شرکتکننده در جشن تکلیف است. محمود در مدتی که به ایران آمده یک دوست خوب پیدا کرده است دوستی که او را محمدحسن صدا میکند و شاید همین پیوند دوستی است که دلتنگی او را کمتر کرده است.
محمود که پسربچه خندهرو و مهربانی است میگوید: «همیشه دوست داشتم به ایران بیایم و حرم امام رضا (ع) را از نزدیک زیارت کنم. حالا 6 ماه است که در شهر امام رضا(ع) زندگی میکنم و از این امام مهربان میخواهم کمک کند که هرچه زودتر دشمنانی که باعث شدهاند ما از شهر و خانه خود آواره شویم، نابود شوند.»
صدای زمزمه شادی و شعف دختران و پسران سوری با برپایی جنگ شادی بیشتر میشود و والدین این بچهها که مدتها است بار آوارگی را به دوش میکشند وقتی در این جشن باشکوه خوشحالی فرزندانشان را میبینند دعا میکنند که با نابودی تکفیریها و برگشتن آنها به خانه و کاشانه خود این شادی همیشگی شود و آنها بتوانند فرزندان خود را شاد و خندان ببینند و غبار غم و اندوه از چهره آنها زدوده شود.
گزارش - بتول پرهیزگار
تولیت آستان قدس رضوی
