هنگامی که مردمان سرزمین گرم و آفتابسوز هرمزگان، بوسه بر پرچم سبز رضوی میزدند، انگار زمان برای لحظاتی از حرکت میایستاد. اشکها جاری بود و لبها لرزان از شوق، اما پشت این شوق، غمی عمیق هم پنهان شده بود. به یاد آخرین بوسه پدری افتادم که در حادثه تلخ انفجار بندر شهید رجایی برای همیشه از آغوش فرزندش پر کشید. آن پسر جوان به آرامی گفت: «چقدر دلم برای بوسههای پدرم تنگ شده... این پرچم، بوی همان آغوش را میدهد...»
عطر افشانی شمیم رضوی در دیار هرمزگان
به گزارش آستان نیوز، خادمان امام رضا(ع) امسال، برای هجدهمین سال متوالی در قالب جشنهای «زیر سایه خورشید» به هرمزگان آمدند؛ جشنی که امسال به دلیل همزمانی با حادثه انفجار دلخراش بندر شهید رجایی، رنگ و بوی دیگری داشت. آنها آمدند تا با لبخندشان مرهمی بر دلهای داغدار بگذارند تا پرچم متبرک حرم امام رئوف را بر زخمهایی بکشند که هنوز تازهاند.
کاروان نورانی خدام، از «بندرعباس» گرفته تا «میناب»، «بشاگرد»، «رودان»، «بستک»، «پارسیان»، «بندرلنگه»، «حاجیآباد» و حتی مناطق دورافتادهتری چون «کوهیج»،« سردشت» و «سوزا»، رد پای محبت و معنویت را به جای گذاشت.
در هر کجا که قدم نهادند، اشتیاق مردم برای دیدن پرچم متبرک، وصفناپذیر بود. دختران خردسال دستهگلهایی در دست داشتند، پسران نوجوان، اشک شوق در چشمانشان میدرخشید و مادران زیر لب دعا میخواندند.
در کنار برنامههایی چون مولودیخوانی، قرعهکشی سفر به مشهد، دیدار با خانواده شهدا، جانبازان، بیماران و کودکان، حضور در مناطق کمتر برخوردار هم از نکات قابل توجه بود.
در مدارس روستایی، وقتی پرچم متبرک وارد کلاسهای کوچک شد، سکوتی عمیق حکمفرما شد. بچهها دستهای کوچکشان را بلند کردند و گفتند: «آقا... ما را هم به زیارت راه بده!»
شعار امسال جشنها «ایرانِ امام رضا» بود؛ شعاری که در دل مردمان جنوب، با گرمایی دوچندان جان گرفت. برای مردمی که دور از بارگاه منور رضوی، زندگی میکنند، همین لحظات کوتاه، فرصتی برای نزدیکی به امام مهربانیهاست؛ فرصتی برای تسکین دلتنگی، تجدید عهد و باور به اینکه هنوز میشود دل بست، هنوز میشود از میان دود و آتش حادثه، نور و امید دید.
این جشنها در هرمزگان تنها یک برنامه فرهنگی نبود، بلکه تجلی ایمان، اشتیاق و پیوند عاطفی عمیق مردم با اهلبیت (ع) بود.
حتی اگر سفر به مشهد میسر نباشد، دلهای مردم این دیار، «زیر سایه خورشید» آرام میگیرند.