امروز، 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی است.
شاهنامه، بهار فرهنگ ایران است
به گزارش آستان نیوز، به همین مناسبت، به سراغ دکتر حمید طبسی، مدرس مدعو رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) رفتیم تا بیشتر از اهمیت زبان مادری و نقش فردوسی در این زمینه، بدانیم.
یک اتفاق خوب
دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی درباره چگونگی گرایشش به این رشته، میگوید: این گرایش بر اساس علاقه قلبی من بود. از همان سالهای دبیرستان احساس میکردم به این رشته علاقهمند هستم و توصیه دبیرانم هم این بود که در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل بدهم.
جالب است که در دهه 60 به خاطر خوششانسی، در رشته فرهنگ و ادب دبیرستان ثبتنام کردم. خواهران و برادرهای من همه در رشته ریاضی فیزیک درس میخواندند. به اصرار آنها من هم برای ثبتنام در این رشتهها، به دبیرستان رفتم. ولی وقتی مدیر مدرسه نمراتم را دید که در درسهایی مثل فارسی و املا و انشا و کلا دروس حوزه علوم انسانی بسیار درخشان بود و نمرات علوم و ریاضیام مناسب نبود، به من توصیه کرد حتما در یک از دبیرستانهای علوم انسانی زادگاهم یعنی سبزوار، ثبتنام کنم.
من هم از خدا خواسته به دبیرستان دکتر غنی سبزوار رفتم و ثبتنام کردم.
به خانه برگشتم و خوشحال گفتم خود مدیر من را ثبتنام نکرد. این یکی از اتفاقات خوب زندگانی من بود و هنوز شاکر خداوند هستم و قدردان آن مدیری که نامم را ننوشت.
از این بابت خرسند و شادمانم و مسیری را که در پیش گرفتهام بسیار دوست دارم و خواهم داشت.
قدمزدن بر فرشی با تاروپود شعر
مدرس رشته زبان و ادبیات فارسی بیان میکند: شاید یکی از چالشهای این رشته تحصیلی، این است که در ظاهر به نظر میرسد مورد کم مهری جوانان ما قرار گرفته است. ولی من از این بابت بههیچعنوان ناامید نیستم.
باور و یقین دارم همین نوجوانان و جوانان، روزبهروز اقبالشان به زبان مادری که زبان پارسی باشد و به ادبیات سرزمینشان بیشتر خواهد شد.
یقیناً در این راستا برنامههایی نیاز است که در پیش گرفته شود؛ ولی در کل، اقبال ما ایرانیان به زبان مادریمان و به ادبیات فارسی، سابقه دیرساله و بسیار کهنی دارد.
انگار این دلبستگی در خون ماست، گرچه در ظاهر به نظر برسد که کمرنگ شده است، اما ما و نوجوانان و جوانانمان هرگز فراموش نمیکنیم در سرزمینی به دنیا آمدهایم که زبانش فارسی است و به مدد این زبان، تو گویی، کلید گنجینهای بزرگ را که ادبیات بسیار غنی این سرزمین است در دست داری.
ادوارد براون، محقق انگلیسی کتابی چهارجلدی به اسم تاریخ ادبی ایران دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. در مقدمه این کتاب مینویسد ایرانیان از دو حال خارج نیستند. یا خودشان شاعرند و یا دوستدار شعر و شاعری هستند.
میگوید وقتی در ایران بوده و در خیابانها و کوچههای هر شهر قدم میزده است احساس میکرده دارد روی فرشی راه میرود که تار و پودش از جنس شعر است.
ما چنین ملتی هستیم که بافرهنگ و ادبیات، عجین بوده و هستیم. امروز در عصر ارتباطات بالطبع فضای مجازی و رادیو تلویزیون بر میزان کتابخوانی ما تأثیرات دارد، طوری که کمتر فرصت مطالعه آثار ادبی خود را داریم. اما به باور بنده اینها اصلاً نگرانکننده نیست، چون ادبیات این سرزمین بهقدری ریشهدار، عمیق و تأثیرگذار است که هرگز به بوته فراموشی، سپرده نخواهد شد.
نقش آموزشوپرورش و صداوسیما در حفظ زبان فارسی
این پژوهشگر ادبی، برای صیانت از زبان و ادبیات فارسی به واسطه نسل آینده دو راهکار پیشنهاد میدهد: «دراینرابطه دو کار عمده میشود انجام داد. اولی دررابطهبا کتابهای درسی بچههاست. باید کتابهای ادبی از مقطع دبستان تا دبیرستان بادقت بیشتری تدوین و تصویر شود و متون ادبی کلاسیک و کهن ما در این کتابها حضور پررنگتری داشته باشد.
برنامهریزان در وزارت آموزشوپرورش و سازمان تألیف و تدوین کتب درسی مدارس، میتوانند در این زمینه فعالتر باشند. با وسواس بیشتری این کتابها را تهیه کنند تا رغبت و علاقه در بچهها افزایش یابد و با تنظیم و تدوین کتب بهتر و دلپذیرتر و جذابتر، این میل را فزونی ببخشند.»
وی ادامه میدهد: «راه دوم از طریق صداوسیماست. میشود این رسانه تأثیرگذار برنامههای فرهنگی و ادبی بیشتری را تدارک ببیند و در راستای معرفی مشاهیر و آثار ادبی ما اعم از متون کلاسیک و معاصر تلاش کند.
این کار در کوتاهمدت و بلندمدت تأثیرات مثبت خودش را بر مردمان این سرزمین خواهد گذاشت. این دو نهاد؛ یعنی آموزشوپرورش و صداوسیما، میتوانند نقش بسیار مؤثری در افزایش میل و رغبت نوجوانان و جوانان ما به زبان و ادبیات فارسی داشته باشند.»
علت نامگذاری 25 اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت فردوسی
این دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، درباره مناسبت 25 اردیبهشت ماه، توضیح میدهد: «25 اردیبهشت روز بزرگداشت این شاعر پارسیگوی است و بعضی به اشتباه آن را روز پایان سرایش شاهنامه تلقی میکنند. در حالی که 25 اسفند روز پایان سرایش این اثر ارزشمند است. چنانکه خود فردوسی در انتهای شاهنامه این تاریخ را به صراحت ذکر میکند:
«سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد»
ارد، مطابق گاهشماری روز 25 هر ماه است. اما چرا 25 اردیبهشت را به عنوان روز بزرگداشت فردوسی در نظر گرفتهاند؟ عدد 25 ام از تاریخ سرایش شاهنامه وام گرفته شده و ماه آن از اسفند به اردیبهشت تغییر پیدا کرده است.
چون شاهنامه، در حکم بهار فرهنگ ایران است و اگر بخواهیم برای فرهنگ و ادبیات فارسی فصلی در نظر بگیریم، همین فصل بهار است، به ویژه اردیبهشت که اوج اعتدال بهاری و دلانگیزترین ماه این فصل است.
زبان فارسی هم به این اعتبار با شاهنامه پیوند دارد که شاهنامه بزرگترین گنجینه لغات فارسی است.
ما در بین متون ادبی کلاسیک خود، هیچ متنی را نمیتوانیم نام ببریم که اندازه شاهنامه، واژگان اصیل فارسی در آن حفظ شده باشد.
به تعبیر اخوان ثالث، شاهنامه، ترازوی زبان فارسی است. یعنی تا این اندازه در حفظ و دوام و بقای زبان فارسی، نقش داشته است؛ بنابراین، بدیهی است انتخاب این روز بهعنوان روز بزرگداشت فردوسی و شاهنامه و زبان مادری ما بسیار بهجاست و خوشحالم که در تقویم ملی ثبت شده و به مناسبت آن، در سراسر سرزمین ایران، دانشگاهها، مدارس، مراکز فرهنگی، رادیو و تلویزیون و تمامی رسانههای فرهنگی، به یاد فردوسی و شاهنامه و خدمت بزرگی که انجام داده، هستند.
شاعری که داشتههای مادیاش را صرف خدمتی فرهنگی کرد
پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی عقیده دارد: واضح است که یک نامگذاری صِرف برای این روز کفایت نمیکند. ما باید در چنین مناسبتی، مردمان خود را بیشتر متوجه عظمت کار فردوسی یعنی سرودن شاهنامه کنیم. تلاشی که افزون به 30 سال زمان برد و فردوسی تمام عمر گرانمایه و زندگانیاش را صرف آن کرد.
به تعبیر چهارمقاله نظامی عروضی، روزگاری که فردوسی شروع به سرودن شاهنامه کرد از دهاقین یعنی ملاکان بزرگ شهر طوس بود، ولی وقتی سرایش شاهنامه به پایان رسید او چیزی نداشت.
فردوسی، از سوی حاکمیت وقت که غزنویان بودند حمایت نشد، بنابراین هزینههای لازم را از داراییهای شخصی خود تأمین کرد و در نهایت فقر، از دنیا رفت. او تمام داشتههای مادی خود را، صرف خدمت فرهنگی بزرگی، کرده است.
این مدرس دانشگاه، میافزاید: همیشه سر کلاس به بچهها میگویم اگر میخواهید بدانید فردوسی چه خدمتی به ما و سرزمینمان کرده است، همین مقدار بدانید، شاید اگر شاهنامه نبود ما هم مثل مصر، لیبی، حبشه و حتی لبنان و فلسطین و سوریه و خیلی از سرزمینهای دیگر که عربزبان نبودند؛ ولی با ورود دین مقدس اسلام به سرزمینشان، زبان عربی جای زبان مادری را گرفت، امروز به زبان عربی حرف میزدیم.
شاید تنها سرزمینی که این اتفاق برایش نیفتاد سرزمین ماست که یک از مهمترین دلایلش، وجود اثری به نام شاهنامه است. کتابی که باعث حفظ، دوام و بقای این زبان شده است.
بنابراین، نامگذاری صرف، کفایت نمیکند و در این روز تمام ارگانها مثل سازمان میراثفرهنگی، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاهها و مؤسسههای انتشاراتی هرکدام به سهم خود میتوانند برای رواج هرچه بیشتر سنت شاهنامهدانی و شاهنامهخوانی قدم بردارند و خدمتی در این زمینه انجام دهند که همینگونه است و انشاءالله سالبهسال، این خدمات، بیشتر خواهد شد.
تحقق وحدت ملی با زبان مادری
این فعال فرهنگی زبان و ادبیات فارسی عقیده دارد: زبان فارسی موجودیت خود را تا حد زیادی مدیون فردوسی و شاهنامه اوست. شاهنامه بزرگترین گنجینه لغات زبان فارسی است.
شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری در کتاب تاریخ زبان فارسی قید کرده است: دستکم 9 هزار واژه منحصربهفرد پارسی بدون درنظرگرفتن مواردی که تکرار میشوند در شاهنامه بهکاررفته و هیچ متن ادبی ما نیست که این ویژگی را داشته باشد و تا این حد، اصالت زبان در آن حفظ شده باشد.
بنابراین میان زبان فارسی و شاهنامه یک پیوند ناگسستنی وجود دارد. هر فارسیزبان حتی در فراسوی جغرافیای ایران امروز در هر کجای دنیا خود را وامدار فردوسی و شاهنامه او میداند.
ما این زبان مادری را ارج مینهیم و یکی از عوامل دوام و بقای آن را شاهنامه میدانیم.
وی ادامه میدهد: زبان مادری در هر سرزمین، نقش بسیار تأثیرگذاری در ایجاد وحدت ملی ایفا میکند.
ما در ایران اقوام مختلفی هستیم. قومهای کرد و لر و بلوچ، فارس و ترکمن و دیگر اقوام متعدد که همه زیر چتر زبان فارسی، احساس همدلی و همگرایی میکنیم. یعنی یکی از مهمترین عوامل وحدتبخش ما در این سرزمین و از مهمترین دلایلی که ما اقوام گوناگون را کنار هم نگه داشته همزبانی ماست.
زبان پارسی، ما را تحت پوشش خود در قالب یک ملت در کنار هم جمع کرده و باعث شده، احساس همدلی و همزبانی کنیم. در واقع مردمی هستیم که وحدت نظر و وحدت سرزمین داریم و ازاینحیث تا حد زیادی، مدیون زبان فارسی هستیم.
زبان فارسی میراث ارجمند نیاکان ماست
مدرس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی میگوید: از بابت انتقال زبان فارسی به نسلهای بعد، هیچ نگرانیای ندارم. این زبان بهقدری استوار و ریشهدار است که همچنان که هزاران سال ادامه حیات داده باز هم ادامه حیات خواهد داد.
گاهی ممکن است برخی بگویند واژگان بیگانه زیادی به زبان راهیافته که باعث میشود فارسی کمکم به فراموشی سپرده شود. به شما اطمینان میدهم هرگز در گذر زمان این اتفاق نخواهد افتاد.
اینکه واژههایی به دیگر زبانها راه پیدا کنند امری کاملا طبیعی است. هر زبانی را در هر نقطه دنیا در نظر بگیریم مثل تاجری است که در انبار کالاهای خودش کلمات دارد و مدام در حال داد و ستد با دیگر تجار و بازرگانان است.
این دادوستدهای زبانی همهجا هست و هیچ زبانی بهعنوان زبانی سره و خالص در هیچ نقطهای از دنیا وجود ندارد. حتی در انگلیسی که بهعنوان زبانی بینالمللی شناخته میشود کلی واژه از دیگر زبانها مثل فارسی، آلمانی و عربی وامگرفته شده است.
بنابراین، این اصلاً مایه نگرانی نیست. اما طبیعی است که افراط در این زمینه به نفع زبان ما نباشد.
وی اضافه میکند: پس باید فرهنگستان زبان که فعالانه عمل میکند مراقب باشد. این کاملاً طبیعی است برای بعضی واژهها که وارد زبان ما میشوند معادلهای فارسی زیبا و خوشتراش و خوشتلفظ، پیشنهاد بدهند، تا پیش از اینکه آن واژه بیگانه در زبان ما جایی برای خود باز کند، معادل پارسی آن را بتوانیم به کار ببریم.
زبان پدیدهای نیست که بهراحتی فراموش شود و زبان دیگری جای آن را بگیرد.
ولی هرچقدر بتوانیم به مدد آموزش در مدارس و آموزشگاهها و یاری رادیو و تلویزیون و دیگر رسانههای دیداری و شنیداری، دقت و وسواس مردم را در حفظ زبان مادری تقویت کنیم کار شایستهای کردهایم.
خوشبختانه فعالیتهایی هم در این زمینه انجام میشود. زبان فارسی، میراث ارجمند نیاکان ماست. همانطور که اجدادمان این میراث گرانبها را به ما سپردند، بر ماست که آن را بهخوبی حفظ کنیم و به آیندگان، انتقال دهیم.
هدیه سادات میر مرتضوی
تولیت آستان قدس رضوی
