هجدهمین قسمت از برنامۀ تلویزیونی «دارالعلم»، مجلّۀ تخصّصی علوم اسلامی، میزبان حضور حجتالاسلام و المسلمین محمّد عشایری منفرد، دانشیار جامعة المصطفی العالمیه و مدرّس فقه و اصول حوزۀ علمیه بود.
برای درک نهج البلاغه باید به میراث کهن زبانی بازگردیم
به گزارش آستان نیوز، این برنامه که ساعت 21 از شبکۀ چهار سیما به روی آنتن رفت، به موضوع «نسبت نهج البلاغه با علوم اسلامی» اختصاص داشت.
نهج البلاغه متبلور شدۀ حکمرانی امیرالمؤمنین است
حجتالاسلاموالمسلمین عشایری منفرد به تبیین جایگاه نهجالبلاغه به عنوان یک متن دینی مهم پرداخت و گفت: ابتدا باید تعریفی از نهجالبلاغه به دست بدهیم و سپس به جایگاه و نوع برخورد با این کتاب در حوزه بپردازیم. اگر برخی از قراین مانند اسناد و میراثی که در ایاّم حکمرانی امیرالمؤمنین به دست ما رسیده به نهج البلاغه ضمیمه شود، میتوان گفت این کتاب متبلور شدۀ حکمرانی امیرالمؤمنین است.
وی افزود: : نهج البلاغه در حقیقت آییننامۀ حکومت امیرالمؤمنین است و باید دید این آییننامه در زمان خودش چه جایگاهی داشته است. در زمانی که امیرالمؤمنین حکمرانی جامعۀ آن روز را به دست میگیرند قبلش دو اتّفاق افتاده است؛ اتّفاق اول بعثت پیامبر و تشکیل یک حکومت با وسعت محدود که تبلور میراث نبوی در عرصۀ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... است و اتّفاق دوّم سه دوره حکمرانی خلفا، پیش از امیرالمؤمنین، که چهارچوب نظری حکومت پیامبر را تغییر داده است. این تغییر تنها محدود به وضو و نماز و عبادات شخصی افراد نیست، بلکه تأثیر آن در حوزۀ حکمرانی به مراتب بیشتر است. در این سه دوره تمام چهارچوبهای نظری حکمرانی پیامبر به فراموشی سپرده شد، خودشان مدرسۀ حکمرانی تأسیس کردند و بر اساس مصالحی که تشخیص میدادند حکم میراندند.
بازگشت به کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص)
عشایری منفرد با اشاره به اینکه در چنین زمانی که کتاب خدا و سنّت پیامبر یک امر نظری فراموش شده بود، حضرت علی(ع)، زمام جامعۀ اسلامی را به دست گرفتند، ادامه داد: در حکومتی که وسعتش از شرق ایران تا مرزهای اروپا امتداد و بُعد تمدّنی و پیچیدگیهای جدید یافته، حضرت علی(ع) میگویند: آن آییننامۀ حکمرانی پیامبر(ص) در آن محیط کوچک، برای جهان اسلام امروز لازم و کافی است. از این رو با این همۀ اصراری که به ایشان دربارۀ عمل به سیره شیخین میشود، حضرت میفرمایند تنها به کتاب خدا و سنّت پیامبر عمل میکنم. یعنی ایشان میخواستند تمدّن اسلام ناب نبوی را از فراموشی درآوردند و متبلور سازند.
کارهای تخصّصی حوزه بر روی نهج البلاغه
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اگر نهج البلاغه با بخشهایی دیگری از میراث حکمرانی چند ساله حضرت به هم ضمیمه شود، میتوان به نگاه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام و انقلاب ناب رسول الله(ص) پی برد و تفاوت خیلی از مسائل را با هم متوجّه شد، تأکید کرد: در حوزههای علمیه کارهای خوبی بر نهج البلاغه انجام گرفته است؛ در سطح آموزش، رشتههای تخصّصی نهج البلاغه، با گرایشهای مختلف در مقاطع تحصیلات تکمیلی حوزۀ علمیه و بعضی از مراکز حوزوی دانشگاهی ارائه میشود و نیز رسالهها و نوشتههایی از این کتاب استخراج میشود. همچنین در حوزه، پژوهش بنیاد تخصّصی برای نهج البلاغه وجود دارد که با درجۀ بینالمللی کار میکند. با تلاشهای حوزه و دانشگاهها، در سطح عمومی و غیر نخبگانی، نهج البلاغه به زبانهای متعدّد ترجمه شده است؛ امّا با توجه به ارزش نهجالبلاغه که به آن اشاره شد، هنوز حقّ این کتاب ادا نشده است.
درک زبان و زمان نهج البلاغه
این پژوهشگر در پاسخ به سؤال کارشناس برنامه، مبنی بر اینکه میتوان از متن نهج البلاغه بدون در نظر گرفتن مسائل دیگر مانند جنگهای حضرت به تحلیل کافی و ایدهآل رسید، اظهار داشت: اگر با نهج البلاغه صرفاً به مثابه یک متن هم برخورد شود، نمیتوان به آن تحلیل ایدهآل رسید؛ زیرا دو مشکل حدّاقلی و قطعی با کلّیّت متن نهج البلاغه وجود دارد؛ یکی زبان و دیگر زمان نهج البلاغه است که آنها را آنگونه که لازم است نمیفهمیم. درک نهج البلاغه به دلیل سطح زبانی و لایۀ هنریای که دارد، ساده نیست. کار نخست این است که ابزارهای زبانی برای فهم این متن در بهترین حالت مطلوب باشد که ابزارهای زبانی ما به بلوغ کافی برای درک متن در ساحت نهج البلاغه نرسیده است. روند حوزه و دانشگاه به سمت ترمیم این درک زبانی است اما سرعت کند است. پس از درک زبان، باید به مقارنۀ زمانی خودمان با زمان حضرت بنشینیم.
عشایری تصریح کرد: رسیدن به چهارچوب نظری حکمرانی امیرالمؤمنین در نهج البلاغه نیاز به مطالعات تکمیلی دارد. اگر بخواهیم از سطح متن فراتر برویم و به معنویّت نهج البلاغه دست پیدا کنیم، راهی دشوار امّا شدنی در پیش است و مهمترین کار در نهج البلاغه از نظر معنوی رسیدن به خود امیرالمؤمنین(ع) است.
بازگشت به میراث کهن زبانی و بهروزرسانی آن
این پژوهشگر در پاسخ به سؤال کارشناس برنامه دربارۀ اینکه به چه وجوهی از زبان در نهج البلاغه باید پرداخته شود و آیا زبانشناسی هم در این میان سهیم است گفت: ما ابتدا باید همان ابزارهای زبانی سنّتی خود را بهروز و به سابقۀ کهن آن مراجعه کنیم و مطالعات آن را امتداد دهیم. زبانشناسی چون دکتر کورش صفوی هم دربارۀ بازگشت به میراث کهن زبانی ما تأکید داشتند. کمتر نکتهای در مباحث زبانشناسی جدید وجود دارد که متقدّمان از زبانکاوان مسلمان به آن بیتوجّه و غافل بوده باشند. در آن مقطع از کاوشهای زبانی، ما سرمایۀ بزرگی داشتیم که از قرن هفت به بعد نسبت به آن پیشینۀ قوی و کاربرد ارزشمند زبانی، غفلت صورت گرفت. اگر ما به همان برگردیم و آن را به روز رسانی کنیم قدمهای رو به جلوی زیادی برمیداریم. ما حتّی سرمایههای لغوی خود را هم به روز نمیکنیم. البتّه باید از هرچه متن فهمی عقلایی تولید میکند و آزمونهایش را هم پس داده و به درک متن کمک میکند، استفاده کرد؛ امّا ما همان ابزارهای میراثی خودمان را نه بهروزرسانی کردیم و نه در نهج البلاغه به کار گرفتیم.
فقه با نهج البلاغه بیگانه نیست
استاد جامعة المصطفی دربارۀ اقدامات حوزۀ فقاهت با نهج البلاغه یادآور شد: خوانشها و مبانی متعدّدی در فقه وجود دارد. مثلاً فردی مانند آیت الله خویی دیدگاهی در روایات قابل استناد دارد و آن این است که رجالی که روایت را نقل کردهاند باید همه را بشناسد، از این رو وقتی در یکی از کتابهایش به نامۀ 53 نهج البلاغه میرسد و میخواهد به آن استناد کند میگوید با دو تن از رجال آن نتوانستم کنار بیایم و آن را کنار میگذارد ولی در کتابی دیگر و در بحثی دیگر به آن استناد میکند. فقه ما با نهج البلاغه بیگانه نیست ولی اینکه دانش چقدر توانسته از مسئلهسازیهای نهج البلاغه استفاده کند حدّش حدّ مطلوب نیست.
حجتالاسلام عشایری در پایان خاطرنشان کرد: نهج البلاغه متبلورشدۀ امیرالمؤمنین (ع) است و میتوانیم در این کتاب به قصد زیارت حضرت به دنبال ایشان بگردیم.