امام موسی کاظم(ع) در دوران ۳۵ساله امامت خود با چالشهای بسیاری روبهرو بودند.
راهبردهای امام کاظم(ع) در تبیین معارف ناب تشیع
در این عصر خلفای ستمگر عباسی با روشهای مختلف تلاش داشتند امام را منزوی کرده و مانع ارتباط شیعیان با آن حضرت و گسترش تشیع شوند.
حضور فرقههای انحرافی همچون غُلات و واقفیه نیز بر مشکلات جامعه شیعه افزوده بود.
در چنین شرایط دشواری، امام هفتم(ع) با روششناسی درست و اصولی، به تبیین معارف ناب تشیع و دفاع از حقانیت اهلبیت(ع) پرداختند.
به مناسبت سال روز شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع)، در این زمینه با آیتالله حسن عالمی، عضو مجلس خبرگان رهبری گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
اگر موافق باشید گفتوگو را با مروری بر شرایط سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام کاظم(ع) آغاز کنیم.
پس از شهادت امام صادق(ع)، توسط منصور عباسی، فرزند بزرگوار و ارشدشان امام کاظم(ع)، مسئولیت امامت و راهبری بشریت خاصه شیعه را بر عهده گرفتند.
دوران ۳۵ساله امامت ایشان مصادف با حکومت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی بود.
بنا بر گزارشهای تاریخی این خلفای ستمگر علیالدوام با امام کاظم(ع) مخالفت و دشمنی داشتند تا جایی که بنا بر گزارشهای تاریخی مدت 7 تا 14 سال از دوران امامت حضرت موسی بن جعفر(ع)، در زندان خلفای عباسی سپری شد.
امام کاظم (ع) در روزگار مهدى و هادى عباسی چند بار زندانی شدند. عصر حکومت هارون عباسی برای آن حضرت، دشوارتر و با رنجهای بیشتری همراه بود .
هارون در آغاز خلافتش بارها امام را به بغداد فراخواند و او را به زندان افکند و پس از مدتى او را آزاد میکرد،اما باوجود جفا به امام، با زیرکی چنین وانمود میکرد که به امام و اهلبیت(ع) احترام میگذارد.
برای مثال وقتی برای سفر حج به مکه و مدینه آمد، به دیدار امام کاظم(ع) نیز رفت، گرچه در پایان، با شهادت آن حضرت، ماهیت پلید خود را بر همگان آشکار نمود.
در عصر امام کاظم(ع)، خلفای عباسی با روشهای مختلف تلاش میکردند از پیشرفت تشیع و ارتباط مردم با امام جلوگیری کنند.
حرکتها و قیامهای متعددی نیز از طرف شیعیان و علویان علیه خلفای عباسی آغاز شد که از مهمترین آنها،قیام حسین بن علی بن حسن مثلث(شهید فَخّ) در زمان حکومت هادی عباسی و جنبش یحیی و ادریس، فرزندان عبدالله، در زمان هارون بود.
یکی از مشکلات دیگر دوران امامت موسی بن جعفر(ع)، ایجاد گروههای انحرافی و فرقههای گوناگونی مانند اسماعیلیه، فطحیه، لاووسیه و واقفیه در درون تشیع بود.
غالیان(غلوکنندگان به اهلبیت) نیز در این دوران فعالیت زیادی داشتند و مشکلات زیادی را برای جامعه شیعه، به وجود آورده بودند.
در چنین شرایط دشواری، امام کاظم(ع) برای نشاندادن چهره کفر و نفاق عباسیان به جامعه و خنثیکردن حربهها و توطئههای این خلفای ستمگر علیه اهلبیت(ع)، از چه روشهای استفاده کردند؟
امام کاظم(ع) با استفاده از هر فرصتی که پیش میآمد ضمن تبیین ظلم و فساد خلفای عباسی و عدم مشروعیت آنان، حقایق تشیع را برای مردم بیان میکردند.
سخنان گوناگونی از آن حضرت درباره ظالمانه بودن حکومت خلفا و ضرورت دوری از آنان نقل شده است.
از جمله در روایتی آمده: یکی از اصحاب و راویان امام کاظم(ع) به نام صفوان جمّال، از ایشان پرسید: من شترهایم را به هارون کرایه دادم که به مکه برود. آیا من گناهکارم؟ حضرت فرمودند: آیا راضی هستی هارون زنده بماند و کرایه و شترهای تو را تحویل بدهد؟ صفوان گفت: بله. امام فرمودند: همین مقداری که تو راضی هستی که هارونی که ظالم هست زنده بماند، گناهکاری.
یا در روایتی دیگر نقل شده که فردی به امام کاظم(ع) فرمود: من به سربازان حکومت لباس میفروشم آیا به ظلم کمک کردهام؟ حضرت پاسخ دادند: با این کار خودت ظالم هستی!
همچنین آن حضرت تلاش میکردند بانفوذ دادن برخی از افراد برجسته در دستگاه خلافت، ضمن جلوگیری از برخی اشکالات و ضربات به اسلام، زمینه نشر فرهنگ اصیل اسلام که همان مکتب شیعه است را،فراهم کنند.
همانطور که اشاره فرمودید دوران امام کاظم(ع) هم زمان با بروز انشعاباتی در مذهب تشیع بود. آن حضرت در برخورد با فرق گوناگون شیعی چگونه عمل کردند؟
امام هفتم (ع) در دوران امامت خود، با علم و بردباری در مقابل فرقههای انحرافی ایستادگی و از اصل اسلام حفاظت کردند. آن حضرت در تبیین مسائل اختلافی، با بیان صحیح و بدون برانگیختن حساسیتهای فرقهای به مسائل و چالشهای موجود پاسخ میدادند.
در مجموع امام کاظم(ع)، مذهب شیعه را از گردونههای گوناگون و مذاهب مختلف، با همه مضیقهها و گرفتاریهایی که برایشان ایجاد کردند بهصورت فاخر حفظ کردند بهگونهای که الان حتی نامی از بیشتر این فرقهها نیست؛ ولی شیعه اثنیعشری، همچنان زنده و پایدار است.
یکی از گروههای خطرناک و انحرافی در دوران امامان معصوم(ع)، بهویژه در عصر امام کاظم(ع) که آسیبهای فراوانی به جریان اصیل شیعی وارد کردند، غالیان(غلوکنندگان نسبت به اهلبیت(ع)) بودند. امام هفتم(ع) برای مقابله با این جریان منحرف چه اقداماتی انجام دادند؟
امام کاظم(ع) همچون دیگر امامان شیعه با جدیت به مبارزه با این جریان انحرافی پرداختند و تلاش کردند شیعیان را از افتادن در دام غلوّ و عقاید غالیانه نجات دهند.
مهمترین نماینده فکری جریان انحرافی غلو در دوره امام موسی کاظم(ع)، محمد بن بشیر، از موالی بنیاسد و ساکنان کوفه بود. وی عقاید غالیانه و بسیار خطرناکی داشت و تلاش کرد با ترفندهایی خاص مانند شعبدهبازی، مردم را فریب داده و بهسوی خویش جذب کند.
اعتقاد به الوهیت امام هفتم(ع)، توقف در امامت حضرت موسی بن جعفر(ع)، اعتقاد به غیبت و مهدویت آن حضرت و تلاش برای معرفی خویش بهعنوان جانشین امام هفتم(ع)، از جمله اعتقادات این غالی بود.
امام کاظم(ع)، در راستای مبارزه با اندیشههای غالیانه محمد بن بشیر، از وی برائت جست؛ او را بارها لعن کرد، وی را در ادعاهایش دروغگو خواند و برای راحت شدن از شرّ او، دعا کردند.
محمد بن عمر کشّی، از قول بطائنی روایت کرده که، از امام موسی بن جعفر(ع) شنیدم که فرمود: «خداوند محمد بن بشیر را لعنت کند و حرارت آهن را به او بچشاند.
او بر من دروغ میبندد. من از او بهسوی خدا بیزاری میجویم. بار خدایا من از آنچه ابن بشیر دربارهام ادعا میکند، بیزارم. بار خدایا مرا از او راحت کن.»
چنین برخورد شدیدی بیانگر میزان انحراف این غالی و تأثیرات مخرب سخنان و اعتقادات محمد بن بشیر در جامعه اسلامی است، در واقع امام تلاش داشت با شیوهای سختگیرانه از تأثیرات مخرب این غالی جلوگیری کند و شیعیان را از گرفتار شدن در دام عقاید غالیانه وی، نجات دهد.
بخش مهمی از احادیث اسلامی درباره مبانی اعتقادی تشیع که در کتب اربعه شیعه، بحارالانوار و ... نقل شده، منسوب به امام کاظم(ع) است، این احادیث چه نقشی در تبیین معارف تشیع به جامعه آن عصر داشتند؟
از امام موسی کاظم(ع) احادیث و معارف فراوانی نقل شده و به ما رسیده است؛ زیرا گروه کثیری از دانشمندان و راویان بزرگ احادیث تشیع از شاگردان آن حضرت بودند و سخنان ایشان را درباره مباحث مختلف ثبت میکردند.
این سخنان نقش بسیار مهمی در ترویج معارف شیعی به جامعه آن روز داشت.
به گفته سید بن طاووس، یاران و نزدیکان امام کاظم(ع) در مجلس درس ایشان حاضر میشدند و هر گاه کلمهای بر زبان امام جاری میشد و یا در مورد موضوعی فتوا میدادند، بلافاصله آن را مینوشتند.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب شریف «بحارالانوار»،پاسخهای امام کاظم(ع) به پرسشهای شاگردان را در قالب چهار و صد و هجده سؤالوجواب آورده است.
احادیث امام در کتب معتبر شیعه نقل شده و در دوره معاصر نیز مرحوم عزیزالله عطاردی، در کتاب سهجلدی با نام «مُسند الامام الکاظم(ع)» تمام احادیث منسوب به آن حضرت را در کتب معتبر گردآوری کرده که،از سرمایههای غنی و تشیع به شمار میآید.
یکی از راهبردهای کارآمد امام موسی کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان در اقصینقاط ممالک اسلامی، استفاده از سازمان وکالت بود. درباره اهمیت این نهاد اسلامی و نقش آن حضرت در توسعه شبکه وکالت برایمان بگویید.
سازمان وکالت ائمه(ع)، شبکهای ارتباطی بین امام معصوم(ع) و تعدادی از اصحاب باوفای ایشان بود که در دوران امامت امام صادق(ع) یعنی تقریباً هم زمان با آغاز خلافت عباسیان آغاز شد و تا دوران غیبت کبری ادامه داشت و پیشوایان معصوم(ع) از طریق وکلای خود پیامها و رهنمودهایشان را، به شیعیان میرساندند.
این سازمان که نقش مهمی در پیشبرد اهداف ائمه(ع) داشت، در دوران امام کاظم(ع) تقویت شد و گسترش پیدا کرد.
در واقع آن حضرت با توسعه شبکه وکالت، اسباب گسترش تشیع را فراهم کردند، چون در آن دوران، ارتباط مستقیم ائمه معصومین(ع) با برخی مناطق امکانپذیر نبود و شیعیان از سیستان در ایران تا مصر در آفریقای امروزی حضور داشتند، طبعاً لازمه ارتباط آنان با امام، وکلا و نمایندگان ایشان بودند.
یکی دیگر از وظایف وکلای امام در شهرهای دیگر، جمعآوری و رساندن وجوهات دینی مردم؛ مانند خمس و زکات به امام بود.
در کتابهای تاریخی روایتی نقل شده که اهمیت سازمان وکالت و ارسال وجوهات دینی به امام را نشان میدهد؛ یکی از برادرزادگان حضرت موسی بن جعفر که به آن حضرت حسادت میکرد و خود را به دستگاه هارون عباسی نزدیک کرده بود، برای اینکه هارون را علیه امام تحریک کند به او گفت: گویی در جهان اسلام دو خلیفه وجود دارد یکی تو هستی که مردم به تو مالیات میدهند و یکی هم موسی بن جعفر در مدینه است که مردم از همه ممالک اسلامی برای او، وجوهات میفرستند!
یکی از اقدامات مهم امام کاظم(ع) در جهت تبیین معارف ناب تشیع به جامعه که کمتر به آن پرداخته شده، شرکت در مناظرات علمی و اعتقادی با دانشمندان و جریانهای فکری مختلف بود. این مناظرات با چه افرادی و باتوجهبه چه اصولی انجام میشد؟
سؤال بسیار خوبی است؛ مناظره با ادیان و جریانهای فکری مخالف، یکی از شگردهای اهلبیت(ع) در تبیین باورهای اسلامی بود.
از حضرت موسی بن جعفر(ع) نیز مناظرات و گفتوگوهایی فراوان، با افراد مختلف گزارش شده است؛ از جمله مناظره با دانشمندان و علمای ادیان دیگر مثل یهود و نصاری که به اسلامآوردن آنها انجامیده است.
حتی در بحارالانوار و دیگر منابع معتبر، مناظراتی از امام هفتم(ع) با خود خلفای عباسی نقل شده که از جمله آنها، مناظره با هارون عباسی است.
زمانی که این خلیفه میخواست خویشاوندی پیامبر(ص) با خود را نزدیکتر از نسبت او با موسی بن جعفر(ع) نشان دهد، امام با ذکر دلایل به نزدیکتر بودنِ انتساب خویش به پیامبر (ص) تصریح کرد.
آن حضرت همچنین با مهدی عباسی مناظرههایی درباره فدک و نیز حرام بودن خمر در قرآن،انجام داده است.
لازم است این نکته را تصریح کنم که آن حضرت در مناظرات خود ضمن احترام بهطرف مقابل و مخاطبشناسی دقیق، گاه با استدلال عقلی و گاه با دلایل نقلی و استناد به آیات قرآن و احادیث و حتی بهرهگیری از اعتقادات خود مخالفان و... به گفتوگو با طرف مقابل میپرداختند و باورهای صحیح اسلامی را گوشزد میکردند.
گفتوگو - زهرا دلپذیر
نگاهی به زندگی بابرکت امام موسی کاظم(ع)
شر رژیم صهیونیستی از سر مسلمانان و جهان کوتاه خواهد شد
مطابق آیات قرآن کریم، خودسازی مقدمه جامعه پردازی و تمدن سازی است
آستان قدس رضوی قطب خدمت قرآنی است
تأسی به قرآن کریم، رمز پیروزی جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود
درسی که امام کاظم(ع) به شیعیان داد