به گزارش آستان نیوز، در روز وفات مادر قمرالعشیره، حضرت امالبنین(س)، اهالی شعر و ادب در محفل ادبی تشرف با تازهترین سرودههای خود و گلواژههای شعر در سوگ این بانوی شهید پرور، مرثیهسرایی کنند.
وفا آموخت از عباس تو درس وفا داری
در این مراسم اقای علیاصغر شکفته شعری با عنوان "دریای ادب" را، تقدیم مادر خوبیها، حضرت امالبنین(س) کرد:
خدا می خواست ،بعد از فاطمه ام البنین باشی عقیق خاتم خیرالبشر حق الیقین باشی
چه زیبا انتخابی ازعقیل ابن ابیطالب
که بعد از این تو با آیات کوثر همنشین باشی
عقیل این گونه در سر داشت تا شخصیتی چون تو عزیز خانۀ شاهانۀ حبل المتین باشی
توانستی تو در اوج بزرگی مثل یک مادر
برای کودکان فاطمه مهر آفرین باشی
خدا می خواست این گونه که بعد از حضرت زهرا(س)
انیس بهترین خلق خدا روی زمین باشی
ادب را از لبیدبن ربیعه ارث بردی تا
به دریای ادب نزد ادیبان اولین باشی
وفا آموخت از عباس تو درس وفا داری
به آن درسی که خود از کودکی با آن عجین باشی
شهید کربلا شد چهار فرزند رشیدت که
تو بر انگشتر گلگون عاشورا نگین باشی
دل بیگانگان وقتی بسوزد در غم عباس
تو حق داری اگر عمری به حال او حزین باشی
قهرمان پرورده ای دردامنت ای شیرزن
شعرخوانی آقای غلامرضا غلامپور دهسرخی که شعری با عنوان "مادر قرص قمر" در وصف این بانوی بزرگوار سروده، بخش بعدی این محفل ادبی بود:
حضرت ام البنینی مادر قرص قمر
همسر شیر خداهستی، ولایت را ثمر
خادمی کردی به فرزندان زهرای بتول
صاحب فضلی تو از زنهای عالم بیشتر
پــرورش دادی ابوالفضل(س) علمدار حسین(ع)
شیرمردی را که باشد برشهیدان تاج سر
مکتب عشق و محبت را معلم بودهای
وام دار مکتبت باشند از جــنّ و بــشر
قهرمان پروردهای دردامنت ای شیرزن
چار شیر بیشه ، مردان خدا و نامور
چهار فرزند دلاور دادهای در راه دین
هریکی از دیگری در بین خویان خوب تر
در قیام نهضت سرخ حسین بن علی(ع)
دادهاند این قهرمانان دلاور جان و سر
ای صبور مکتب توحید صبر تو شکست
تاشدی از کربلا و از حسینت باخبر
ناله سرکردی تو از این ماجرا هرصبح شب
نالههایت بر دل اهل ولایت زد شرر
مادر باب الحوائج حضرت ام البنین
بر گدایان سر کویت تو بنما یک نظر
مادر شد اما مادر غمهای بیپایان
در این مراسم همچنین سید ابوالفضل مبارز شعری سراسر شور و احساس را در وصف حضرت امالبنین(س) با مطلع "شوق شبستان شعف شور سحر مادر" را، برای حاضران خوانش کرد:
شوق شبستان شعف شور سحر مادر
پیغمبر لبخندهای پشت در، مادر
دنیا به کام کودکانش بود از هر حیث
آرامش این خانه بود از هر نظر مادر
تا اینکه حرف رفتن آمد حرف تنهایی
تا اینکه روزی کرد آهنگ سفر مادر
حالا برای تو پس از تو جای تو بی تو
وقتی نباشد هست حرفش بیشتر مادر
باید کسی میآمد از غم شعله بر میداشت
میشد برای بچهها وقت خطر مادر
باید کسی میآمد و میشد هرآیینه
با چادر عهدی که بسته برکمر مادر
آمد زنی اول کنار انداخت نامش را
از بس که دارد در فداکاری هنر مادر
آمد بگوید من کنیز خانهی نورم
هرچند دارد شوکت قرص قمر مادر
القصه او را بچهها مادر صدا کردند
می دید نخل آرزو را بارور مادر
مادر شد اما مادر غمهای بیپایان
اشک فراق آه شرر خون جگر مادر
فرق پر از خون علی را بست با دستش
شد روضهخوان روضهی راز پدر مادر
طشت پر از خون گلوی مجتبی را برد
از پیش چشم زینبش با چشم تر مادر
پیش از شروع کربلا آنقدر غم آمد
تا شد خلاصه در سکوتی مختصر مادر
بر عهد خود اما کماکان بود پابرجا
از غصهها میخورد سیلی هر قدر مادر
آمد بشیر آمد سکوتش را برآشوبد
می خواست از آرام جان خود خبر مادر
آخر خبر آمد که عمری روضه خوان باشد
از نیزه تا سر تا تنور و طشتزر مادر
آمد خبر تا بعد از این امالبنین باشد
حتی بدون خندههای یک پسر، مادر
ما هر چه نامت را صدا کردیم بد کردیم
دیگر نمیگویم به تو الا مگر مادر
به مادر شهدا هم شهید باید گفت
در این محفل ادبی، عاطفه سادات موسوی،دیگر شاعر آیینی حاضر در محفل ادبی تشرف، با زبان شعر به ساحت مادر شهدا، ادای احترام کرده است:
به صبح چشم سیاه تو عید باید گفت
به سالگرد تو عید سعید باید گفت
شبیه بخت بلند است تا لباس عزا
به رنگ مشکی شالم سپید باید گفت
عزیز داده ام از جان عزیزتر، آری
به مادر شهدا هم شهید باید گفت
خدا چنانچه بخواهد به پیش هر داغی
هزار مرتبه هل من مزید باید گفت
به دل بریدن و دل بستن به این دنیا
نبرد بین حسین و یزید باید گفت
دلم خوش است به تبریک درشهادت تو
که تسلیت به دل نا امید باید گفت
چنان به وعدهی رجعت امید دارم که
به روز وصل تو حبل الوریدبایدگفت
مسیح ما به تو جانی دوباره خواهد داد
به بازگشت تو عهد جدید باید گفت
و این محفل ادبی و شاعرانه با عرض سلام و ارادت و همچنین عرض تسلیت به محضر امام مهربانیها، به پایان رسید.
تلویزیون اینترنتی آستان نیوز