کد خبر : ۷۰۳۰۶۲
۱۵:۰۰

۱۴۰۴/۱۰/۰۹
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه:

آیت‌الله میلانی پیوندی عمیق میان فقه، اصول و معارف اهل‌بیت (ع) برقرار کرد

آیت‌الله میلانی پیوندی عمیق میان فقه، اصول و معارف اهل‌بیت (ع) برقرار کرد
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه، گفت: آیت‌الله‌العظمی میلانی (ره)، شخصیتی جامع داشت که اجتهاد فقهی، دقت رجالی و تعهد دینی در آن به‌صورت هماهنگ و منسجم، جمع شده بود.

به گزارش آستان نیوز، آیت‌الله حمید درایتی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد، در نشست تخصصی فقهی ـ اصولی کنگره بزرگداشت آیت‌الله‌العظمی میلانی (ره) که در حاشیه برگزاری کنگره پنجاهمین سالگرد رحلت آیت‌الله میلانی (ره) که با عنوان «دیدگاه‌های فقهی، اصولی و رجالی آیت‌الله‌العظمی میلانی» برگزار شد، به تبیین یکی از مباحث بنیادین علم اصول فقه، یعنی حقیقت حکم و نسبت آن بااراده پرداخت.

وی با اشاره به دیدگاه مرحوم آخوند خراسانی، در کتاب «کفایه» گفت: مرحوم آخوند خراسانی حقیقت حکم را همان اراده و کراهت مولا می‌داند، اما این مبنا در بحث واجب معلق با چالشی جدی روبه‌رو است؛ زیرا در واجب معلق، وجوب فعلی است، اما زمان امتثال در آینده قرار دارد. اگر اراده از مراد جدا نشود، تحقق واجب معلق، قابل‌توجیه نخواهد بود.

این استاد حوزه علمیه مشهد، افزود: مرحوم آخوند برای پاسخ به این اشکال، تعریف رایج اراده را مورد بازنگری قرار می‌دهد و تحقق حتمی فعل را جزء ذاتی اراده نمی‌داند، بلکه آن را نشانه‌ای برای شناسایی اراده قوی معرفی می‌کند. براین‌اساس، ممکن است اراده تحقق یابد، اما به دلیل موانع، انجام فعل بافاصله زمانی همراه باشد؛ تحلیلی که واجب معلق را قابل‌قبول می‌سازد.

آیت‌الله درایتی، با اشاره به چالش معنای اراده در ساحت الهی تصریح کرد: مرحوم آخوند برای پرهیز از تشبیه، قائل به اشتراک لفظی اراده میان خدا و انسان می‌شود و اراده الهی را به «علم به‌نظام اصلح» تفسیر می‌کند. بااین‌حال، وی حقیقت حکم را همان شوق شدید می‌داند و، چون چنین شوقی در ذات الهی راه ندارد، نتیجه می‌گیرد که تشریع احکام در نفس پیامبر و امام (ع) تحقق می‌یابد؛ به این معنا که وحی الهی موجب شکل‌گیری شوق و اراده در نفس معصوم (ع) و در نهایت قانون‌گذاری می‌شود.

وی سپس به‌نقد مرحوم اصفهانی بر این دیدگاه پرداخت و گفت: مرحوم اصفهانی معتقد است که اراده الهی را نمی‌توان به علم فروکاست؛ زیرا علم و اراده دو مفهوم متمایز هستند. ایشان اراده را در ذات الهی به معنای ابتهاج و رضایت می‌دانند و با تفکیک میان اراده ذاتی و اراده فعلی، تلاش می‌کنند تعارض ظاهری روایات را برطرف کنند.

آیت‌الله درایتی در ادامه، به تشریح نظریه آیت‌الله‌العظمی میلانی (ره) پرداخت و افزود: برخلاف مشهور اصولیان که قائل به دو نوع اراده تکوینی و تشریعی هستند، آیت‌الله میلانی اساساً تعدد اراده را نمی‌پذیرد و بر این باور است که اراده تنها یک حقیقت دارد و آن هم اراده تکوینی است. آنچه از آن به اراده تشریعی تعبیر می‌شود، در واقع همان اراده تکوینی مولا نسبت به بعث و زجر است.

وی در تبیین مبنای این نظریه گفت: به نظر می‌رسد آیت‌الله میلانی، همانند مکتب مرحوم نائینی، اراده را به معنای اعمال قدرت و سلطنت می‌دانند. براین‌اساس، خداوند فعل بندگان را اراده نمی‌کند، بلکه حکم‌کردن را که فعل خود اوست، اراده می‌کند. این تعریف، هم مشکل واجب معلق و هم اشکال احکام استحبابی را حل می‌کند و اراده را از صفت ذاتی به صفت فعلی تبدیل می‌سازد؛ تحلیلی که با روایات سازگاری بیشتری دارد.

این استاد خارج فقه و اصول، در پایان تأکید کرد: این بحث نشان می‌دهد که تغییر در تعریف اراده، چگونه می‌تواند ساختار نظری مربوط به حقیقت حکم در فقه و اصول را به طور بنیادین دگرگون کند؛ نکته‌ای که جایگاه علمی و نوآورانه آیت‌الله‌العظمی میلانی را در مباحث اصولی برجسته می‌سازد.


گزارش خطا

ارسال نظرات
  • پربازدیدترین
  • آخرین اخبار
پخش زنده

تلویزیون اینترنتی آستان نیوز

پویش ها