کد خبر : ۳۷۲۸۰۶
۱۳:۲۵

۱۴۰۴/۰۶/۰۲
روایتی از خدمت‌رسانی بی‌وقفه مجمتع میان راهی امام رضا(ع) در واپسین روزهای دهه پایانی صفر

صحنی از حرم در دل جنگل گلستان

صحنی از حرم در دل جنگل گلستان
در کیلومتر ۱۳۰ محور بجنورد–جنگل گلستان، «مجتمع میان‌راهی امام رضا(ع)» در واپسین روزهای دهه پایانی صفر، پناهی امن برای زائران است؛ جایی که به همت بنیاد کرامت رضوی، همچون صحنی از صحن های حرم مطهر رضوی حال و هوای امام رضایی دارد و خدمت‌رسانی شبانه‌روزی با چای داغ، غذای گرم و فضایی آرام برای استراحت، خستگی راه را از دل‌ها می‌زداید و شوق ادامه مسیر تا مشهدالرضا را چند برابر می‌کند.

راه باریک می‌شود و کوه نزدیک؛ جنگل، بوی باران مانده و خاک نم‌خورده می‌دهد. در میانه این پیچ‌وخم سبز، مجمتع منتسب به امام مهربانی ها، چون نگینی روشن، جلوه می‌کند، نگینی که چنان «ایستگاه مهر» است برای کاروان‌هایی که از شمال و شمال‌شرق، دل به جاده سپرده‌اند تا در مشهد، آرامشی از جنس زیارت را بازیابند.

اینجا، در روزهایی که تب و تاب زیارت به اوج خود رسیده است و دقیقه‌ها در شمارِ وصال‌اند، خدمت‌رسانی شکل دیگری به خود می‌گیرد. مدیریت مجتمع های میان راهی، با تقویت شیفت‌ها و آماده‌باش نیروهای اجرایی، گستره مهمان‌نوازی مجتمع را افزایش داده است، استکان‌های چای که بی‌وقفه می‌جوشند، دیگ‌های غذا که گرمایشان به جان می‌نشیند، و سفره‌هایی که برای خانواده‌ها پهن می‌شود تا کودکان در آغوش امنی لقمه‌ای آرام بخورند و سالخورده ها، نفسی تازه کنند.

لباس‌های یکدست خادمان، میان ازدحام رنگ‌ها، نشانی از نظم است. هر لبخندشان، خبری از نزدیک‌شدن به گنبد طلا دارد؛ گویی ۴۰۰ کیلومترِ باقی‌مانده، با همین لبخندها کوتاه‌تر می‌شود. دست‌هایی که استکان چای را تعارف می‌کند، پیش از آن‌که گرمایش به لب برسد، دل را گرم می‌کند.
اینجا هر «بفرمایید» یک دعوت است به آرامش؛ هر «خوش آمدید» یک مقدمه برای ادامه راه.

در گوشه‌ای، زائری جوان، کوله‌اش را بر زمین گذاشته و به آسمان نگاه می‌کند؛ انحنای جاده در نگاهش، مثل خطی است که تا افقِ مشهد امتداد دارد. کمی آن طرف‌تر، مادری کودک خسته‌اش را آرام می‌کند؛ صدای همهمه، با ذکر آرام زیارت‌نامه‌هایی که زیر لب خوانده می‌شود در هم می‌آمیزد. این سیمایی است از این مجتمع در واپسین روزهای دهه پایانی صفر؛ تلاقی نظم و مهربانی، کارِ دقیق و دلِ عاشق.

با غروب، رنگ‌ها گرم‌تر می‌شوند. نور نارنجی بر سینه کوه‌ها می‌لغزد و جاده، از دور، نواری نقره‌ای است که کاروان‌ها را به سمت حرم می‌خواند. خستگی، بیش از آن‌که در پاها باشد، در خیال‌ها آب می‌شود. خادمان مجتمع، بی‌هیاهو و پیوسته، رفت‌وآمد می‌کنند؛ سینی‌ها پر و خالی می‌شود، سؤالات مربوط به مسیر پاسخ داده می‌شوند، و اتاق‌های استراحت مرتب می‌ماند تا نفرِ بعدی، با خیالی آسوده بنشیند.

این‌جا، خدمت‌رسانی تنها «ارائه خدمات» نیست؛ آیینی است ساده و بی‌ادعا که از دلِ محبت برمی‌خیزد. هر فنجان چای، هر بشقاب غذای گرم، هر راهنماییِ کوتاه درباره مسیر و زمان حرکت، تکه‌ای از همان آیین است؛ آیینی که بنیاد کرامت رضوی در این مجتمع‌های میان‌راهی، مخصوصاً در این روزهای پرتب‌وتاب، پیوسته و منظم به جریان انداخته است.

و جاده هنوز ادامه دارد. از «ایستگاه مهر» تا بارگاه امام مهربانی، ۴۰۰ کیلومتر باقی است؛ چهارصد کیلومتری که در حسابِ دل، چیزی جز چند «یا رضا» نیست. کاروان‌ها و ماشین های زائران با قلب‌هایی سبک‌تر راه می‌افتند، و مجتمع، دوباره آماده می‌شود برای پذیرایی از زائران بعدی؛ چرخه‌ای که تا آخرین ساعت‌های دهه پایانی صفر، بی‌وقفه  ادامه خواهد داشت.

گزارش: امیرعلی مقدم


گزارش خطا

ارسال نظرات
  • پربازدیدترین
  • آخرین اخبار
پخش زنده

تلویزیون اینترنتی آستان نیوز

پویش ها