به گزارش آستان نیوز از مرکزی؛ شهر اراک، همچون دیگر نقاط ایران و استان مرکزی، خود را برای آغاز سال تحصیلی جدید آماده میکرد، درست در روزهایی که بوی ماه مهر در هوا پیچیده بود و دلشوره کمبودهای سال تحصیلی برای بسیاری از خانوادهها پررنگ میشد، زنگ خانه پسربچهای کوچک که رنج یتیمی را بر دوش میکشید، به صدا درآمد.
خادمیاری از آستان امام مهربانیها، با لباسی سرشار از عطر حرم، مقابلش ایستاده بود. دستهای مهربان خادمیار، حامل بستهای که در آن نه فقط کیف و لوازمالتحریر، بلکه یک دنیا امید و محبت پنهان بود. چشمان پسربچه از تعجب و شادی برق میزد. خادمیار با لبخندی گرم، هدیه را تقدیم کرد و گفت: “این هدیه امام رضاست، برای شما.” این جمله، گویی طلسمی را شکست.
پسربچه، درحالیکه برق شادی در چشمان معصومش موج میزد، کیف نو را محکم در آغوش گرفت. ناگهان، با دلی سرشار از ارادت و آرامش، کیفی را که بوی مهربانی امام هشتم را میداد، بوسید. سپس با صدایی معصومانه گفت: “سلام من را به امام رضا برسانید! ” گویی تمام حرفها، تمام آرزوها، در همین جمله کوتاه خلاصه شده بود و خادمیار بوسه بر سر کودک زد.
مادر نیز که شاهد این صحنه بود، نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد. اشکهای مادر، قطرات سپاسگزاری بود که بر آستان کرامت رضوی ریخته میشد. او با قلبی مالامال از احساس، دستهایش را رو به آسمان بلند کرد و از امام رضا (ع) برای این لطف بیکران تشکر کرد.
در آن لحظه، کمبود پدر خانواده رنگباخته بود و جای خود را به نور امید و عشق داده بود. آن خانه کوچک با عطر مهر رضوی به پناهگاهی امن برای دلهای منتظر تبدیل شده بود. این تنها یک کیف و لوازمالتحریر نبود؛ این پیامی بود از اینکه هیچکس تنها نیست و مهر رضوی همواره یار و مددکار نیازمندان است بهویژه در آستانه ورود به بهار دانش و معرفت.
یادداشت: فاطمه دائی بیگی
انتهای پیام/