به گزارش آستان نیوز، با ورود به حیاط مؤسسه، سیاهی پارچههای عزاداری و نور چراغهای سرخرنگ، نخستین نشانههای رویداد بزرگ فاطمیه ۱۴۰۴ را نمایان میکند؛ جایی که عشق و اشک در هم آمیختهاند.
در بخش خواهران، دیوارها با تصاویر شهدای ایرانی، لبنانی و فلسطینی مزین شده و هر قاب، روایتی از ایثار و دلدادگی دارد.
دختران خادم با چادرهای مشکی و لبخندهایی آرام، به استقبال مهمانان میآیند. بر پارچه سفید کوچکی که بر دوش دارند نوشته شده: «همه خادمالرضاییم».
هر کدامشان در گوشهای از موکب وظیفهای بر عهده دارند؛ یکی مسیر را نشان میدهد، دیگری چای نذری تعارف میکند و دیگری مهمانان را برای نشستن راهنمایی میکند.
یکی از همین خادمان جوان میگوید: شرط خادمی در این مراسم این است که هم دهه هشتادی باشیم و هم دوره تخصصی «بینهایت شو» را گذرانده باشیم؛ دورهای که در آن درباره معرفتشناسی و شناخت کرامات اهلبیت (ع) بهویژه امام رضا (ع)، آموزش میبینیم.
محبت به ولی خدا، زیربنای ایمان است
با قرائت حدیث کساء، فضای موکب آکنده از عطر صلوات میشود.
حجتالاسلام لطفی پور، سخنران مراسم، در میان جمعی از عزاداران با شور خاصی سخن میگوید: تمام اقدامات حضرت علی (ع) حق است، یقین به این حقیقت است که نگاه ما به دین را عمیقتر میکند. محبت به ولی خدا، زیربنای ایمان است. کسی که دلش باخدا و اهلبیت (ع) باشد، اهل دین است.
او در ادامه، با اشاره به برکات حضور در جوار امام رضا (ع) افزود: روایتی داریم که نگاه بامحبت به حرم مطهر امام رضا (ع)، میتواند تمام گناهان را پاک کند. خوشا به حال ما که در مشهد زندگی میکنیم.
در میان سخنان او، هنوز جمعیت در حال افزایش است. بانویی که دختر نوجوانش را همراه خود آورده، میگوید: وقتی دخترم از برگزاری این مراسم خبر داد، با اشتیاق و به عشق حضرت زهرا (س) به این محفل آمدم. اینجا حال دیگری دارد؛ انگار در خانه مادری ایستادهای که همه را در آغوش میگیرد.
بانوی دیگری که کودکی چهارساله در آغوش دارد، با قدردانی از برگزارکنندگان میگوید: مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی با برگزاری اینگونه برنامهها توانسته، مردم را هم با عزاداری اهلبیت (ع) همراه کند و هم با سخنرانیها، ابعاد زندگی و سیره ایشان را بیشتر بشناساند.
در میان اشکها و زمزمههای «یا زهرا (س)»، حجتالاسلام لطفی پور، سخنش را با یادآوری اهمیت ادب مؤمن نسبت به ولی خدا به پایان میبرد و میگوید: ادب، نشانه عشق است و محبت مؤمن را نسبت به اهلبیت (ع)، رشد میدهد.
با خاموششدن چراغها و آغاز روضه، سکوتی عمیق بر فضا مینشیند. تنها صدای صلوات و گریه بانوان شنیده میشود.
شاعر با سوزی دلنشین میخواند: «گرفت راه را به مسیر زنی، گرفت و برد و زدوخورد... من نمیدانم، حسن (ع) بهتر خبر دارد...»
چراغهای قرمز موکب در گوشهوکنار میدرخشند و اشکها چون دانههای مروارید بر چهرهها جاری میشود.
اینجا دیگر خبری از خستگی و روزمرگی نیست؛ تنها عشق است، اشک است و یاد بانویی که مهرش بیانتهاست.
تلویزیون اینترنتی آستان نیوز