کد خبر : ۷۰۲۳۸۷
۱۴:۰۴

۱۴۰۴/۰۹/۲۳
طبیب روز‌های سخت

روایتی از تجربه مطالعه کتاب «طبیب» در نگاه یک نوجوان دهه هشتادی

روایتی از تجربه مطالعه کتاب «طبیب» در نگاه یک نوجوان دهه هشتادی
گاهی یک کتاب به‌مانند طبیب واقعی، نه با ادعا‌های بزرگ، بلکه با جمله‌هایی آرام و بی‌صدا، حال و مسیر نگاه انسان را عوض می‌کند.

«طبیب» از همان کتاب‌هاست؛ اثری کوتاه، اما عمیق در معنا که در ۱۱۲ صفحه، صد روایت خواندنی از زندگی و سلوک عارف ربانی، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را، پیش چشم مخاطب می‌گذارد.

این کتاب توحیدی–عرفانی که به قلم کارگروه محتوایی مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی تألیف شده، یکی از عناوین مجموعه «قاف» انتشارات «برترین آرزو» است؛ مجموعه‌ای چهارجلدی که زندگی و سیره چهار قله بلند عرفان و اندیشه شیعی ـ امام خمینی (ره)، آیت‌الله سید علی قاضی، علامه سید محمدحسین طباطبایی و میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ـ را در قالب روایت‌های کوتاه، ساده و اثرگذار روایت می‌کند.

دستیابی «طبیب» به چاپ هشتم باگذشت تنها یک سال از انتشارش؛ نشانه‌ای از استقبال نوجوانان و جوانانی‌ست که در میان هیاهوی جهان مدرن، به دنبال معنایی عمیق‌تر از رشد و کمال‌اند.

طبیبی که پیش از دیگران، خود را درمان کرد

محمد عرفان قبول، نوجوان دهه هشتادی و دانش‌آموز دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام رضا (ع)، یکی از خوانندگان این کتاب است؛ نوجوانی کنکوری که تجربه خواندن «طبیب» را نه صرفاً مطالعه یک کتاب، بلکه مواجهه‌ای جدی با خود توصیف می‌کند.

او می‌گوید: برای من، طبیب فقط مجموعه‌ای از روایت‌ها نبود؛ پنجره‌ای بود به زندگی انسانی که قبل از اینکه استاد اخلاق باشد، خودش را ساخته بود. کسی که اول نفس خودش را تربیت کرد و بعد، بی‌سروصدا برای دیگران نسخه نوشت.

او ادامه می‌دهد: در روایت‌های کتاب، تصویر عالمی شکل می‌گیرد که نه با شعار، بلکه با سکوت شبانه، اشک سحرگاهی و رفتار‌های ساده، مسیر سلوک را پیموده است؛ انسانی که عرفان را از دل‌زندگی روزمره بیرون می‌کشد، نه از حاشیه‌های دور از دسترس.

شروع سلوک از «ریزها»

آنچه بیش از هر چیز در ذهن این نوجوان باقی‌مانده بود، تأکید کتاب بر نقطه‌ای است که اغلب نادیده گرفته می‌شود: کار‌های کوچک.

عرفان می‌گوید: طبیب به من یاد داد که مسیر کمال از ترک یک گناه کوچک شروع می‌شود؛ از نگفتن یک حرف‌اضافه، از کنترل یک خواسته لحظه‌ای. در دنیایی که همه دنبال کار‌های بزرگ و عجیب‌اند، این نگاه خیلی متفاوت است.

در نگاه او، یکی از پیام‌های محوری کتاب این است که سلوک معنوی، نه با کرامات خارق‌العاده، بلکه با اصلاح رفتار‌های روزمره شکل می‌گیرد؛ همان‌جایی که انسان معمولاً ساده از کنارش عبور می‌کند.

کیفیت، مهم‌تر از کمیت

از دیگر نکاتی که برای این نوجوان دهه هشتادی پررنگ بوده، تأکید کتاب بر حضور قلب است.

او می‌گوید: این جمله که یک رکعت نماز با حضور قلب از هزار رکعت بدون توجه ارزشمندتر است، دقیقاً به دل من نشست. مخصوصاً برای ما که در جهان شلوغ امروز، مدام درگیر کثرت کار‌ها هستیم.

به باور او، «طبیب» راه مقابله با آشفتگی ذهن انسان مدرن را نه در افزایش بی‌پایان اعمال، بلکه در درست انجام‌دادن همان کار‌های ساده معرفی می‌کند؛ کار‌هایی که شاید دیده نشوند، اما اثر عمیق دارند.

شب؛ وقت ساختن خود واقعی

شب و سحر، جایگاه ویژه‌ای در روایت‌های این کتاب دارند.

عرفان روایت می‌کند: کتاب مدام تأکید می‌کند که سحرخیزی پایه اصلی سلوک است. وقتی جهان در سکوت فرومی‌رود، انسان فرصت پیدا می‌کند روی خودش کار کند.

او این نگاه را مخصوص کسانی می‌داند که به دنبال مسیر‌های معمولی نیستند؛ کسانی که می‌خواهند جلوتر از جریان عادی حرکت کنند و به عمق برسند.

سکوت، مراقبه و جنگ واقعی

در نگاه این نوجوان، «طبیب» دشمن اصلی انسان را بیرون از او معرفی نمی‌کند. «تنبلی، خودبرتربینی، حسادت، راحت‌طلبی و دلبستگی افراطی به دنیا»؛ اینها همان میدان‌های اصلی نبردند.

او شرح می‌دهد: کتاب طبیب به من فهماند اگر روی همین ریزترین خواسته‌ها کار کنم، رشد می‌کنم. این نگاه، هم به نظم شخصی کمک می‌کند و هم به اراده. از نگاه عرفان، سکوت و کم‌گویی هم در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند؛ جایی که نور فهم، در دل‌آرام انسان شکل می‌گیرد.

اخلاق و سلوک

یکی از پررنگ‌ترین پیام‌های کتاب برای او، پیوند ناگسستنی سلوک و اخلاق است.

«سالک بدون اخلاق، سالک نیست.» این جمله‌ای است که بار‌ها در ذهنش تکرار شده بود و در روایت خود از کتاب هم به آن تأکید کرد.

او می‌گوید: کتاب مدام یادآوری می‌کند که اگر کسی ادعای حرکت به سمت خدا دارد، باید در عمل اخلاقی‌تر شود. این نگاه، عرفان را واقعی و انسانی می‌کند، نه ذهنی و شعاری.

برنامه روزانه برای خودسازی

محمد عرفان ۱۸ساله از «طبیب» یک الگوی روشن هم برداشت کرده است؛ نیت در آغاز روز، مراقبه در طول روز و محاسبه نفس در پایان شب.

او این الگو را «یک سیستم خودسازی واقعی» می‌داند؛ سیستمی که دنبال راه‌های یک‌شبه نیست، بلکه بر استمرار و اصلاح تدریجی تأکید دارد.

آرامش سهم کسی که توکل می‌کند

برای نوجوانی که به برنامه‌ریزی و کنترل امور علاقه دارد و مثل محمد عرفان کنکوری هستند و استرس و اضطراب کنکور دارند، جمله‌ای از کتاب تبدیل به یک نقطه آرامش شده بود: «تو تلاش کن؛ نتیجه با خداست.»

تجربه‌گر کتاب طبیب می‌گوید: این نگاه، تمرکز را از نتیجه‌گرایی افراطی به رشد واقعی منتقل می‌کند؛ جایی که انسان، وظیفه خود را انجام می‌دهد و دلش را به خدا می‌سپارد.

مخلص کلام اینکه…

کتاب «طبیب»، منتشرشده از سوی مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی و از مجموعه «قاف» انتشارات برترین آرزو، تلاشی موفق برای بازخوانی سلوک عرفانی به زبانی ساده، کوتاه و اثرگذار است؛ زبانی که با نوجوان امروز ارتباط برقرار می‌کند، بی‌آنکه عمق معنا را قربانی سادگی کند.

محمد عرفان قبول در پایان گفت: این کتاب به من نگفت به کجا برسم؛ نشانم داد چگونه حرکت کنم. با صبر، با مراقبه، بااخلاص. طبیب چراغی است که نورش بلند نیست، اما عمیق است؛ قدم‌ها را مطمئن می‌کند؛ و شاید همین، مهم‌ترین پیام کتاب باشد «کمال، رؤیایی دوردست نیست؛ انتخابی است که از همین امروز شروع می‌شود».

گزارش - امیرعلی مقدم


گزارش خطا

ارسال نظرات
  • پربازدیدترین
  • آخرین اخبار
پخش زنده

تلویزیون اینترنتی آستان نیوز

پویش ها