همزمان با سالروز رحلت حضرت زینب کبری (س)، جمعی از شاعران آئینی با برپایی محفل ادبی و شب شعر در مدح و منقبت بانوی صبر و استقامت مرثیهسرایی و شعرخوانی کردند.
شاعران آئینی، مرثیهسرای رحلت عقیله بنیهاشم(س) شدند
به گزارش آستاننیوز، محفل ادبی تشرف به مناسبت رحلت بزرگ بانوی دنیای اسلام، حضرت زینب کبری(س) در اتاق جلسات معاونت تبلیغات اسلامی حرم مطهر رضوی میزبان شاعرانی بود که با سرودن اشعاری در وصف بانوی صبر و استقامت به مقام شامخ این بانوی بزرگوار ادای احترام کردند.
علی اصغر شکفته در این بزم شاعرانه شعری با عنوان "سایه سار نیزهها" را تقدیم به ساحت مقدس عقیله بنیهاشم(س) کرد؛
هرجای آن دشت بلا من با تو بودم
منزل به منزل پابه پا من با تو بودم
هرجای آن دشت بلا من با تو بودم
تا عصر عاشورا تو بودی در کنارم
تا انتهای ماجرا من با تو بودم
چون بانگ"هَل مِن ناصِرَت" درخیمه پیچید ماندنی در نینوا من باتو بودم
در قتلگاه کربلا وقتی که بودی
دلواپس فردای ما من با تو بودم
بر نیزه قرآن خواندی و با تو همآوا
ای جلوه "قالوا بَلی" من با تو بودم
آن شب که سر زد روی ماهت در خرابه
گریان در آن ویران سرا من با تو بودم
در کوفه و در شام و منزلگاه راهب
ای زینت عرش خدا من با تو بودم
آن شب که دیدی دخترت از ناقه افتاد
با گریههای بیصدا من با تو بودم
تو روی نیزه بودی و با چشم خونبار
در سایهسار نیزهها من با تو بودم
در این مراسم همچنین دکتر احمد فغانی شعری با مطلع "دختر شیر خدا قله ایمان زینب" را پیشکش بانوی قهرمان دشت کربلا کرد؛
دختر شیر خدا ، قله ایمان زینب
گوهر تاج ولا، حامی قرآن زینب
روشنی بخش دل و دیده زهرا و علی
گلشن آرا گل خوشبوی بهاران زینب
ماه سیما گل گلزار رسول مدنی
زینت افزای همه دفتر و دیوان زینب
پاسدار شرف و عزت و آزادی و دیـن
یاور جان به کف خسرو خوبان زینب
راز دار ملکوت و دُر دریای وجود
همدم و هم نفس سید نسوان زینب
مایه فخرزنان بهرهور از فضل و کمال
همچنان فاطمه آن مظهر یزدان زینب
سمبل حق طلبی ظلم ستیزی و عفاف
جلوه نور خدا، مهر فروزان زینب
پاکبازی که به کف رایت عاشورا داشت
کرد با تیغ سخن فتح نمایان زینب
گرچه زن بود "فغانی" به یقین میگوید
تا زمین هست و زمان رهبر مردان زینب
روزهای برگزاری اعتکاف رجبیه است و دلهای عاشقان در هوای مسجد فیروزهای گوهرشاد به پرواز در میآید. هر کسی دوست دارد در این روزهای پر از معنویت در جمع معتکفان و خلوتنشین خانه دوست باشد و عاطفه سادات موسوی با شعرخوانی زیبای خود برای لحظاتی حاضران را میهمان فضای ملکوتی مسجد فیروزهای شهر کرد؛
از دل اشک سر برآوردند، دستهای دعا در این مسجد
سجده در سجده باز میپیچد، گریهی بیصدا در این مسجد
دانه دانه دوباره استغفار، میچکد در توسل تسبیح
استجابت نشسته بر ایوان، بین خوف و رجا در این مسجد
آن طرف پشت بوتهی شمشاد، در سکوت غریب گوهرشاد
خیره میشد به پرچمی در باد، عشق، حاجت روا در این مسجد
مستی غفلت پرنده پرید، نوبت لذت عبادت شد
پر گشودند راویان سحر، ربنا ربنا در این مسجد
ما کجاییم ای دل غافل، با کدامین بهانه گم شدهایم
کاش میشد به خویش برگردیم، با دمی آشنا در این مسجد
یا رضا گفته و بزرگ شدیم، یا رضا گفته و عزیز شدیم
مادرم خوانده است در گوشم، یا رضا یا رضا در این مسجد
گرچه تنها سه روز مهمانیم، گرچه باید به شهر برگردیم
معتکف تا همیشه خواهد ماند، دل بیتاب ما در این مسجد
زهرا علیپور، بانوی شاعر مشهدی نیز در این محفل ادبی مدیحهسرای عقیله العرب شد و در شعر زیبایش از زینب کبری(س) به عنوان حیدری دیگر یاد کرد؛
کمر خم میکند از داغ زینب آسمان هم حتی
بلاغت گنگ میماند به تفسیر بیان، او به ذلت میکشاند ظلم را نور کلام او
صدایش مثل حیدر ذوالفقار جان تاریخ است، که شمشیر دو دم دارد کلام در نیام او
و نامت "زِین اَب" بوده که زینت بر پدر باشد، چه جانهایی گره خورده به تار پود نام او
ملائک میبرند از خاک پایش طوطیا آری، که بالا میرود هر کس به تعظیم مقام او
ندیده این جهان مانند زینب حیدری دیگر، الفبای شهادت را نوشته در زمام او
گلستان میشود قلبی که چون او باغبان دارد، و جان تازه میگیرد جهانی از کلام او
دو فرزندش تمام هستیاش را پیشکش آورد، مبادا در خطر باشد دمی جان امام او
کمر خم میکند از داغ زینب آسمان هم حتی، قلم لال است بنویسد برای التیام او
سید ابوالفضل مبارز دیگر شاعر آئینی مشهدالرضا(ع) در این بزم شاعرانه با ابیات شعرش ستایشگر مولای متقیان علی(ع) شد و در وصف شاه نجف اینگونه شعرخوانی کرد؛
به نام خاک کف پای دوستان علی، جهان شبی ست در آغاز داستان علی
جهان پرنده مستیست روی گنبد سرخ، رها شده است در ایوان آسمان علی
هزار بار نوشتیم آنچه میگوئیم، هزار مرتبه دور است از جهان علی
مکان همیشه به بن بست خورد پشت سرش، زمانه باخته جان در زمان علی
همان زمان که علی بود و هیچ چیز نبود، به غیر نام خداوند بر زبان علی
همان زمان که اولوالعزمها قبول شدند، به لطف گوشه چشمش به امتحان علی
عجیب نیست اگر رودها پریشانند، گرفتهاند چهل جا شبی نشان علی
نگیر خورده اگر پس زدیم دنیا را، به ما نساخته چیزی غیر نام علی
جهان اگرچه نشناخت ولی ما شناختهایم، خدای را سر هر کوچه با اذان علی
قسم به فاطمه این جهان نمیفهمد، قسم به فاطمه یعنی قسم به جان علی
محفل ادبی تشرف به پایان رسید ولی عشق ارادت شاعران به ساحت مقدس را پایانی نیست و در پایان این مراسم شاعران آئینی با قرائت صلوات خاصه امام رضا(ع) و ذکر توسل به این امام رئوف رحلت بانوی صبر و استقامت را به محضر ایشان تسلیت گفتند.